
راهنماتو- در سال ۱۹۶۶، روستای دورافتاده پالومارس در اسپانیا ناگهان با کابوسی هستهای روبهرو شد؛ گویی «عصر اتم از دل آسمانی آبی و بیابر بر سرشان فرود آمده بود». دو سال پس از آن اتفاق وحشتناک، خبرنگار بیبیسی، کریس براشر، برای پی بردن به ماجرا به محل حادثه رفت.
به گزارش راهنماتو، در تاریخ ۷ آوریل ۱۹۶۶، پس از ۸۰ روز جستوجوی بیوقفه، ارتش آمریکا بالاخره موفق شد یک بمب هیدروژنی مفقودشده را از عمق حدود ۸۷۰ متری آبهای مدیترانه بیرون بکشد. قدرت تخریب این بمب صد برابر بمب هیروشیما بود. پس از بالا کشیدن آن روی ناوشکن آمریکایی، افسران با دقت پوسته بمب را بریدند تا آن را خنثی کنند. سرانجام همه نفس راحتی کشیدند؛ این آخرین بمب از چهار بمب هیدروژنی بود که آمریکا بهاشتباه در خاک اسپانیا انداخته بود.
به گفته براشر، «این نخستین حادثه مرتبط با تسلیحات هستهای نبود، اما اولین باری بود که چنین اتفاقی در خاک کشوری دیگر و در میان مردم غیرنظامی رخ میداد و توجه دنیا را به خود جلب میکرد.»
پشت این حادثه، مأموریتی با نام رمز «کروم دوم» قرار داشت. در بحبوحه جنگ سرد، آمریکا برای جلوگیری از حمله احتمالی شوروی، بمبافکنهای B-52 حامل بمب اتمی را بهطور دائم در آسمان نگه میداشت تا در صورت لزوم، بتوانند در لحظهای کوتاه به سمت مسکو پرواز کنند. این پروازهای طولانی به سوختگیری هوایی نیاز داشت.
در ۱۷ ژانویه ۱۹۶۶، یکی از این بمبافکنها در حال سوختگیری هوایی در ارتفاع ۹.۵ کیلومتری بر فراز جنوب اسپانیا بود که با هواپیمای سوخترسان برخورد کرد. به گفته ژنرال ویلسون، مسئول رسیدگی به این فاجعه، سرعت نزدیک شدن بمبافکن بالا بوده و خلبان نتوانسته موقعیت خود را پایدار کند. همین باعث برخورد دو هواپیما شد.
برخورد باعث انفجار مهیب و کشته شدن خدمه هر دو هواپیما شد. بمبافکن در حال سوختن به سمت زمین سقوط کرد و همراه با لاشههای شعلهور، بمبهای مرگبارش را نیز بر سر روستای پالومارس ریخت.
آتش عظیمی تا یک مایل دورتر دیده شد. خوشبختانه انفجار هستهای رخ نداد، چرا که بمبها در حالت مسلح نبودند. با این حال، به دلیل وجود مواد منفجره در اطراف هسته پلوتونیومی این بمبها، خطر انتشار تشعشعات وجود داشت. یک بمب به سلامت در بستر رودخانه فرود آمد، اما دو تای دیگر منفجر شدند.
یکی از آنها در مزرعهای فرود آمد که کشاورزی به نام پدرو آلارکون با نوههایش در حال عبور از آن بود. او بعدها به بیبیسی گفت: «ما به زمین افتادیم. بچهها شروع کردند به گریه. از ترس خشک شدم. سنگی به شکمم خورد، فکر کردم مردم.»
بمب دیگر هم در نزدیکی قبرستان منفجر شد. انفجارها گودالهایی بزرگ ایجاد کردند و ذرات سمی و رادیواکتیو پلوتونیوم را در صدها هکتار پخش کردند. لاشههای سوزان هواپیما نیز به سمت روستا بارید.
یکی از اهالی به بیبیسی گفته بود: «دختر کوچکم فریاد میزد: مامان، خونهمون داره میسوزه! من از دود فکر کردم واقعاً راست میگه. همهجا سنگ و آت و آشغال میبارید. فکر کردیم دنیا به آخر رسیده.»
پس از اطلاع ارتش آمریکا از سقوط هواپیمای حامل بمب اتمی، عملیات بزرگی آغاز شد. سروان جو رامیرز، که آن زمان وکیل نیروی هوایی در مادرید بود، گفت: «همه درباره کلمهای به نام ‘Broken Arrow’ حرف میزدند. آنجا فهمیدم این اصطلاح یعنی حادثه مرتبط با تسلیحات اتمی.»
وقتی رامیرز به پالومارس رسید، ویرانی گستردهای را دید. یکی از قطعات بزرگ بمبافکن در حیاط مدرسه فرود آمده بود. با اینکه بیش از ۱۰۰ تن آوار آتشگرفته بر سر روستا ریخته بود، هیچکس از ساکنان کشته نشد؛ حتی یک مرغ هم نمرده بود.
سه خدمه هواپیما که با چتر نجات به دریا افتاده بودند، توسط قایقهای ماهیگیری نجات یافتند. نفر چهارم با بدنی سوخته و چتر به جا مانده از انفجار، زنده پیدا و به بیمارستان منتقل شد.
اما هنوز یک بمب مفقود بود. صبح روز بعد، پلیس ملی اسپانیا به محلی در بستر رودخانه رفته بود و گزارش یک شیء مشکوک را داده بود. آنجا یکی از بمبها پیدا شد. دو تای دیگر هم حوالی ساعت ۱۰ صبح کشف شدند. اما چهارمی هنوز پیدا نشده بود.
ساحل پالومارس به پایگاه اضطراری تبدیل شد و صدها نیروی آمریکایی با تجهیزات تشعشعسنج و وسایل ایمنی، خاک سطحی منطقه را برداشتند و در بشکههایی به آمریکا فرستادند. چیزی حدود ۱۴۰۰ تُن خاک آلوده راهی کارولینای جنوبی شد.
دولت فرانکو، دیکتاتور اسپانیا، نگران ضربه به صنعت گردشگری کشور بود. برای آرام کردن افکار عمومی، سفیر آمریکا در اسپانیا چند هفته بعد جلوی خبرنگاران بینالمللی در دریای پالومارس شنا کرد.
در نهایت، یک ماه بعد، گفتوگوی رامیرز با یک ماهیگیر محلی که گمان میکرد یکی از سربازان سقوطکرده را دیده، مسیر جستوجو را به سمت دریا برد. نیروی دریایی آمریکا با بیش از ۳۰ کشتی، عملیات گستردهای را در بستر دریا آغاز کرد. این جستوجوی طاقتفرسا هفتهها طول کشید تا سرانجام زیردریایی تازهتوسعهیافتهای به نام آلوین، بمب را در یک دره زیرآبی پیدا کرد.
چهار ماه پس از گم شدن، سرانجام بمب به سلامت بیرون کشیده شد. روز بعد، علیرغم محرمانه بودن اطلاعات تسلیحات اتمی، آمریکا تصمیم گرفت این بمب را به خبرنگاران نشان دهد تا مردم باور کنند واقعاً آن را پیدا کردهاند.
با گذشت حدود شش دهه، این حادثه هنوز در خاطره مردم منطقه زنده است. هرچند پاکسازی انجام شده، اما بخشهایی از زمین هنوز آلوده باقی مانده و حصارکشی شدهاند. طبق توافقنامهای در سال ۲۰۱۵ بین آمریکا و اسپانیا قرار بود این زمینها پاکسازی شوند، اما تا امروز هیچ اقدامی صورت نگرفته است.