
راهنماتو- رشته پزشکی نسبت به 50سال قبل نیز پیشرفتِ چشمگیری داشته، چه برسد به 1000سال قبل. اگرچه تکنولوژی مدرن به ما اجازه داده تا بیشترازقبل درباره بدنِ انسان بدانیم، اما پزشکان در دورانهای قدیم مجبور بودند به ابزار و اطلاعاتِ محدودی که دارند، اکتفا کنند.
راهنماتو نوشت، درنتیجه، انسانها درمانهای عجیبی را در طی زمان امتحان کردهاند. در این مقاله به 6مورد از عجیبترین و گاهی مرگبارترین درمانهای پزشکی در دورانِ باستان اشاره میکنیم.
1.گوشتِ خام گوساله و سرگینِ گورکن برای درمان هاری
روم باستان به نوآوریهایش معروف بود و دراینمیان، پزشکی استثناء نبود. پزشکانِ رومی باور داشتند که درمانِ هاری را پیدا کردهاند و میتوانند با استفاده از گوشتِ خامِ گوساله و سرگین گورکن آن را درمان کنند. اگر فردی توسطِ حیوانی که مبتلا به هاری بود گاز گرفته میشد، پزشکان زخم او را با گوشتِ خام گوساله میبستند و بعد مخلوطی از چربی گراز و لیمو به او میخوراندند. اگر این درمان کافی نبود، به بیمار مخلوطی از سرگینِ گورکن و الکل میدادند تا سیستمِ گوارشش را بشوید!
2.جیوه مایع برای درمانِ بیماریهای مقاربتی (و زندگیِ ابدی!)
امروز ما میدانیم که جیوه مایع تاچهاندازه برای سلامتی مضر است. متأسفانه، اجداد ما تاایناندازه آگاه نبودند. پزشکانِ قدیمی در سراسر یونان، ایران باستان و چین باور داشتند که جیوه مایع درمانِ انواعی از بیماریهاست. درحقیقت چینیهای باستان آنقدر به جیوه مایع معتقد بودند که باور داشتند مقدارِ کافی از آن میتواند توانایی راه رفتن روی آب یا زندگی ابدی را به فرد ببخشد. بسیاری از مردمی که به قدرتهای جیوه باور پیدا کرده بودند، بعد از خوردنِ مقادیرِ زیادی از آن به جهانِ باقی شتافتند!
اما یکی از مصارفِ معروفِ جیوه مایع برای درمانِ بیماریهای مقاربتی مثلِ سیفلیس بود. چون این ماده حاوی فلزاتِ سنگین بود میتوانست عفونتهای ناشی از این بیماریها را درمان کند، بنابراین بسیاری متوجه اثراتِ مرگبار آن تا قرن بیستم نشدند. بسیاری از افرادی که از آن برای درمان بیماری خود استفاده کرده بودند، در اثر آسیب کلیه و کبد که ناشی از مسمومیت با جیوه بود، جان خود را از دست دادند و بقیه نیز دچار سرطان شدند.
3.ضمادِ مدفوع برای درمان بیماریهای پوستی
اکثر ما حتی در لمس کردنِ مدفوع هم تعلل میکنیم، چه برسد به اینکه مدفوع را روی زخمهای بازمان بمالیم. اما این دقیقاً کاری بود که مصریها باستان انجام میدادند. پزشکانِ مصر باستان از مدفوع انسان و حیوان برای درست کردنِ بالمها و پمادهایی که برای درمان بیماریها و زخمهای موضعی به کار میرفت، استفاده میکردند. برخی از متخصصانِ باستانی ممکن بود از مدفوع سگ، غزال و حتی مگس برای تولید پمادهایی برای بیماریهای خاص مثلِ دور کردنِ ارواح شیطانی استفاده کنند.
4.اسموتیِ جسد برای تسکین درد
حتماً بعد از خواندن این بخش به خاطرِ اختراع تایلنول شاکر خواهید بود. برخی از پزشکان باستانی معتقد بودند که بقایای اجساد انسان خاصیتِ شفابخشی دارد. کسانی که با شکایت از سردرد یا دلدرد به پزشکان باستانی مراجعه میکردند، ممکن بود که مخلوطی از خون، استخوان و حتی گوشت انسان را به عنوان داروی تجویزی بنوشند. این ایده وجود داشت که بخشهای خاصی از بدنِ انسان برای درمانِ بخشهای خاص مفید بود. برای مثال خونِ گلادیاتورهای بازنده برای درمان صرع استفاده میشد.
در قرن 12ام، «پودر مومیایی» از کوبیدنِ بقایای استخوانِ مومیاییهای مصر باستان تولید میشد و برای منظورهای متفاوتی در پزشکی از آن استفاده میشد. داروی جسد آنقدر رایج شده بود که برخی از اشکال آن برای اهدافی مثلِ پیشگیری از بیماریها استفاده میشدند. رایجترین نمونه آن «قطره پادشاه» بود که یک نوشیدنی الکی با قطعاتِ خردشده از استخوانِ جمجمه انسان بود.
5.بخور گوگرد برای درمانِ ناباروری
یونانیان باستان به «رحمهای گریزان» معتقد بودند. در یونان باستان، پزشکان باور داشتند که رحم میتواند در بدن بچرخد. آنها معتقد بودند که اگر زنان در سنین پایین به رحم بچه ندهند، رحم خشمگین میشود و محلِ خود در سمتِ راستِ شکم را ترک میکند و به جای دیگری از بدن میرود. این باعثِ ناباروری و وضعیتهای جدیتر مثلِ تشنج یا خفگی میشود. پزشکان باستان باور داشتند که برای درمان این نوع بیماریها باید رحم را به جای اصلیاش برگردانند. ابتدا با آب گرم و ماساژ شکم سعی میکردند که این کار را بکنند. اگر ناکافی بود، آنوقت از درمانهای تهاجمیتر مثلِ بخور دادنِ سر بیمار با گوگرد و همزمان مالیدنِ مواد خوشبو روی پاهای او استفاده میکردند. آنها باور داشتند که رحم بوی گوگرد را در بالاتنه بیمار حس میکند و چون بوی خوبی از پایینتنه حس میکند، برمیگردد و سرجایش قرار میگیرد.
6.ایجادِ خونریزیِ عمدی برای برقراری تعادل درونی
یکی از درمانهای قدیمی ایجادِ خونریزیِ عمدی در بیماران بوده است. پزشکانِ قدیمی مثلِ بقراط باور داشتند که انسانها 4 «طبع» یا ماده بدنی دارند. این 4ماده شاملِ سودا، صفرا، بلغم و خون بود. آنها باور داشتند که بههمخوردنِ هر یک از طبعها میتواند باعثِ بروز بیماری شود. برای آنکه بیمار درمان شود، لازم بود که این طبعها متعادل شوند. بیماریهایی مثل انواعِ تب به «داشتنِ خونِ زیادازحد» نسبت داده میشدند. بنابراین خونریزی لازم بود تا طبع بیمار به حالتِ عادی برگردد. پزشکان معمولاً یکی از رگهایی که به راحتی در دسترس بود را میبریدند و میگذاشتند تا قدری از خون بیمار داخلِ یک ظرف جمع شود و بعد دور ریخته شود. بعدها برخی از پزشکان به زالو روی آوردند تا این کار را برایشان انجام دهد. آنها زالو را روی پوست بیمار میگذاشتند تا خون را به آرامی بمکد. این روش به مدتِ 3000سال انجام میشد، و پزشکانِ غربی در حدود چند قرن قبل بود که آن را متوقف کردند. حتی برای جورج واشنگتن نیز این روش تجویز شد که به گفته مورخان به مرگِ او منجر شد.