
راهنماتو- عاشقانهترین لحظات قسمت 8 سریال تاسیان لحظاتی بین دقایق 21 تا 25 این قسمت است. لحظهای که در آن به معنای واقعی «سکوت سرشار از ناگفتههاست».
به گزارش راهنماتو، قسمت هشت سریال تاسیان یکی از احساسیترین قسمتهای آن است. طبیعتا بخشی از این صحنههای احساسی خوب و برخی از آنها بد پرداخت شدهاند. ما در اینجا قصد داریم به یکی از این سکانس های خوب بپردازیم. سکانسی که نقطه اوج عاشقانههای قسمت هشتم سریال تاسیان است. با ما همراه شوید.
«یه دقیقه میتونی صبر کنی، من زود برمیگردم؟»، ماجرا دقیقا از همینجا شروع میشود، وقتی شیرین به درون خانه میرود و موسیقی طنین خود را آغاز میکند. امیر یا همان خسرو هنوز نمیداند ماجرا چیست و در کشاکش آشوب درونی از خدا میخواهد تا او را از این حیرانی و سرگردانی رها کند چون شیرین را دوست دارد.
شیرین خیلی زود برمیگردد با هدیهای که برای تشکر از خسرو به همراه دارد. موسیقی ادامه دارد و در میانه نجوای موسیقی، شیرین به سرعت هدیه را میدهد و با همان سرعت هم میرود. رفت و برگشتی سریع اما عذاب آور برای خسرو. حال خسرو مانده و این هدیه مرموز که چیست؟ بیقرار با چنگهایش حجاب هدیه را میدرد تا بلکه زودتر پس پشت آن را بیابد و موسیقی در ترکیبی غم انگیز با این تلاش بالا میرود. و سرانجام بغض خسرو میترکد.