
راهنماتو- درست نمیتوان گفت که حافظ اشعری است یا نه. نمیتوان او را با رواقیون مقایسه کرد و قناعت را از نگاه او با نگاه رواقیون یا اشعریها یکی تصور کرد.
به گزارش راهنماتو، حافظ ورای همه چیز یک «رِند» به تمام معناست که اتفاقا زندگی را وقع مینهد و جایاجای اشعار او خالی از تفکر «دم را غنیمت بدان» نیست. نصیحت او به قناعت به هیچ عنوان به معنی تارکالدنیا شدن نیست. در ادامه این مقاله از فرهنگی هنری، خودتان به خوبی به این نتیجه خواهید رسید.
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
***
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
***
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژدهها دادست
***
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
***
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
***
نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
***
غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست
***
رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشادست
***
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزار دامادست
***
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل
بنال بلبل بی دل که جای فریادست
***
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست