روزیاتو نوشت: زمانی که در آرشیو اکثر صنایع بزرگ سینمایی جهان جستجو می کنید، علاقمندان به فیلم های جنگی، فیلم های اندکی با داستان هایی تماماً در مورد تک تیراندازها یا همان اسنایپرها پیدا خواهند کرد. این موضوع قابل درک است زیرا هرج و مرج بیشتر به معنای سرگرم کنندگی بیشتر است، با این حال تک تیراندازها اغلب خود را در فاصله ای بسیار دور از مکانی که کشتار و نبرد اصلی رخ می دهد می یابند. کار اصلی تک تیراندازان نظامی، شناسایی است و پس از آن ردیابی و در نهایت ترور شخصیت های کلیدی دشمن که احتمالاً مشکلاتی را برای نیروهای زمینی، هوایی و دریایی خودی ایجاد می کنند.
به دلیل همین اقتضائات، تک تیراندازها در اکثر فیلم های جنگی فقط در چند صحنه ظاهر می شوند، اما در طول سال ها، چند کارگردان موفق به خلق داستان های طولانی و جذابی در مورد آن ها شده اند. برخی از آن ها از نوع زندگینامه ای هستند در حالی که برخی دیگر کاملاً تخیلی می باشند، فیلم هایی در مورد تک تیراندازان که به فیلمنامه نویسان اجازه می دهند تا به قهرمانان مسئولیت بیشتری نسبت به آنچه در یک سناریوی جنگی واقعی ارائه می شود، بدهند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینما در مورد اسنایپرها یا همان تک تیراندازها آشنا کنیم.
The Wall (2017)
سربازان ایالات متحده و متحدانش در طول جنگ عراق با انواع تهدیدها مواجه شدند. یکی از آن ها جوبا بود، تک تیرانداز ناشناسی از شبه نظامیان اسلامگرا در عراق بود که پس از فیلمبرداری از بسیاری از شکارهای خود به یک قهرمان محلی مشهور در این کشور تبدیل شد. در فیلم دیوار ، کارگردان داگ لیمن (که به خاطر فیلم های لبه فردا و سه گانه بورن شناخته می شود) جوبا را در عملیات نشان می دهد و هیچ کدام از رویدادهای فیلم برای تماشای افراد نازک دل مناسب نیستند. کل فیلم حول دو سرباز آمریکایی (با بازی جان سینا و آرون تیلور جانسون) می چرخد که پشت یک دیوار فرو ریخته پنهان شده و تمام تلاش خود را می کنند تا توسط این تک تیرانداز بدنام کشته نشوند.
به دلیل ماهیت مرموز و گریزان دشمن، حس و حال مرگ در فیلم دیوار همواره در اوج باقی می ماند. جوبا تقریباً شبیه به یک روح فراری، دائماً از نقاط متفاوت به سمت آن ها شلیک می کند و این دو سرباز شرایط دشواری برای شناسایی مکان دقیق کمین کردن این تک تیرانداز خبره دارند. این فیلم یکی از فیلم هایی است که در آن شخصیت شرور پیروز می شود و جوبا آنقدر خوب و کارکشته است که برای شنیدن برنامه های این دو سرباز آمریکایی، به شبکه بی سیم آمریکایی ها گوش می دهد. فیلم پایان خوشی وجود ندارد اما به همان اندازه که نتیجه غم انگیز است، تازه هم هست چون رویه پیروزی و برتری ارتش آمریکا را که همیشه در طول نبردها پیروز نشان داده می شود، نادیده می گیرد.
Snipers (2022)
اسنایپرها یا تک تیراندازها که قطعاً یکی از بهترین فیلم های مربوط به جنگ کره است، داستان تک تیراندازی چینی به نام ژانگ تائوفنگ را روایت می کند که به خاطر کشتن ۲۱۴ سرباز آمریکایی با تفنگ تک تیراندازی قدیمی موسین - ناگانت خود در طول جنگ کره شناخته می شود. او همه این شکارها را در کمتر از یک ماه انجام داد و نکته قابل توجه در مورد دستاورد او این است که سلاح قدیمی اش دوربین داخلی نداشت. از دیگر شخصیت های فرعی در این فیلم می توان به سربازان دسته پنجم، گروهان هشتم ارتش چین اشاره کرد.
عامل خوف و وحشت فیلم بیشترین تاثیر را در جذابیت و تنش داستان دارد. در تئوری به نظر می رسد که انجام تمام این کشتارها توسط یک نفر با یک سلاح بسیار قدیمی و نه چندان قوی غیرممکن است، بنابراین موفقیت های ژانگ مخاطبان را هم گیج و هم شگفت زده می کند. مسلماً قدرت تک تیراندازی بی بدیل ژانگ باعث می شود که نیروهای آمریکایی بسیار ضعیف تر از او به نظر برسند، اما کارهای او بسیار الهام بخش هستند. وقتی ماجراهای فیلم آغاز می شوند، او در کارش چندان خوب نیست. برای رسیدن به کمال، تلاش، سخت کوشی و انعطاف پذیری زیادی لازم است که ژانگ همه آن ها را به جان می خرد و در نهایت به یک اسنایپر بی مانند تبدیل می شود.
Enemy at the Gates (2001)
بر اساس رمان غیرداستانی دشمن پشت دروازه ها: نبرد استالینگراد (Enemy at the Gates: The Battle for Stalingrad)، فیلم دشمن پشت دروازه ها ماجراهای واسیلی زایتسف، تک تیرانداز جوان روسی را در زمان حمله هیتلر به خاک شوروی در جنگ جهانی دوم روایت می کند. واسیلی به لطف داستان های پروپاگاندایی که او را مرگبارتر از آنچه هست نشان می دهند، به یک چهره افسانه ای تبدیل می شود. زندگی او زمانی پیچیده تر می شود که او و یک مامور مخفی زیرک استالین عاشق یک سرباز زن می شوند. علاوه بر این، آلمانی ها نیز تک تیرانداز فوق ستاره خود، سرگرد کونیگ (اد هریس) را برای مقابله با او به استالینگراد می آورند.
تیراندازی های هیجان انگیز اسنایپر در مقابل اسنایپری بسیاری بین واسیلی و کونیگ در خرابه های شهر استالینگراد روسیه رخ می دهد. هر دو مرد برای ضربه زدن به یکدیگر دشواری های زیادی دارند، زیرا هر دو به اندازه تیراندازی خوبشان، در جاخالی دادن به گلوله های دیگری نیز خوب هستند. احتمال موفقیت کمی به سمت تک تیرانداز آلمانی متمایل می شود چون اسنایپر روسی فقط مهارت دارد اما از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیست. تک تیرانداز جوان روسی در تمام طول این بازی موش و گربه دچار رنج می شود و با هر بار فرار خوش شانسانه از مرگ، شجاع تر می شود که اجازه می دهد دوئل نهایی بین دو اسنایپر هیجان انگیزتر باشد.
American Sniper (2014)
تک تیرانداز آمریکایی ساخته کلینت ایستوود نه تنها یک داستان فوق العاده در مورد یک تک تیرانداز است بلکه یکی از مهم ترین و بهترین فیلم های جنگی زندگینامه ای نیز هست. شخصیت اصلی فیلم، کریس کایل (بردلی کوپر) عضو نیروی تفنگدار ویژه دریایی است که در جریان ۴ دوره ماموریتی در عراق موفق به کشتن ۲۵۵ جنگجوی دشمن شد. این اعداد او را به مرگبارترین تک تیرانداز تاریخ آمریکا تبدیل کرد و شبه نظامیان عراقی آنقدر از او وحشت داشتند که به او لقب "شیطان رمادی" دادند. اما بعد از پایان خدمتش در عراق، کایل توسط یک کهنه سرباز خودی که از اختلال استرس پس از حادثه رنج می برد، کشته شد.
تک تیرانداز آمریکایی قصد ندارد داستانی متعادل را روایت کند. به شخصیت های منفی داستان صدایی داده نمی شود. این فیلم تنها جشن گرفتن و تکریم دستاوردهای یک قهرمان آمریکایی است، اما به جای اینکه فیلم را ضعیف کند، چنین رویکردی آن را دقیق تر و درکش را آسان تر می کند.
علاوه بر این، تروما در اینجا بهتر از سایر داستان های نظامی مورد بررسی قرار می گیرد. وقتی کایل در خانه به باربکیو خانه نگاه می کند، تنها چیزی که می بیند وحشت جنگ در عراق است. گاهی اوقات شکایت ها و گلایه های همسرش را حتی نمی شنود. با این حال، او همچنان میهن پرست است و به میدان جنگ باز می گردد. به گفته خودش، او "سگی است که از گوسفندان در برابر گرگ ها محافظت می کند".
Hyena Road (2015)
در فیلم جاده کفتار یا هاینا رود ، کارگردان پل گراس نگاهی نادر به تجربیات جنگی نیروهای مسلح کانادا را برای مخاطب فراهم می سازد. یک تیم تک تیرانداز کانادایی پس از کشتن یکی از اعضای طالبان که در حال کار گذاشتن یک وسیله انفجاری دست ساز بود، متوجه می شود که مورد تعقیب و هدف شبه نظامیان دشمن قرار گرفته اند. آن ها در خانه یکی از بزرگان روستا پناه می گیرند و او به جای تسلیم کردنشان به طالبان، پیشنهاد کمک به آن ها را می دهد.
این فیلم سرشار از ارجاعات فرهنگ عامه است.در یک صحنه، شخصیت ها حتی در مورد تاکتیک های رهبران نظامی مشهوری مانند اسکندر کبیر و ناپلئون بناپارت بحث می کنند، در حالی که سعی می کنند بفهمند چگونه بر دشمن غلبه کنند. علاوه بر این، برخی از استراتژی های کم تر شناخته شده ای که در این زمینه به کار گرفته می شوند را به مخاطبان آموزش می دهد. یکی از آن ها ساخت جاده های موقت توسط سربازان در مناطقی است که مشکلات ناوبری وجود دارد. این جاده ها معمولاً توسط تک تیراندازها نگهبانی داده می شوند.
Jarhead (2005)
جارهد یک توصیه عالی برای علاقمندان به فیلم های جنگی است که در جستجوی فیلم هایی درباره جنگ خلیج فارس هستند. در این فیلم آنتونی "سووف" سووفورد (جیک جیلنهال) به ارتش می پیوندد با این امید که اکشن زیادی را در میدان نبرد تجربه کند. او تک تیرانداز شده و برای اولین ماموریتش به خلیج فارس فرستاده می شود، اما در کمال تعجب، فرصتی برای شلیک سلاحش پیدا نمی کند. همه چیز در طول ماموریت او نسبتاً آرام باقی می ماند و تمام ماموریت هایی که او دریافت می کند از نوع شناسایی هستند.
برای جلوگیری از کسالت، کارگردانان فیلم های نظامی معمولاً تلاش می کنند تا جایی که ممکن است اکشن را وارد داستان کنند. در مورد سم مندز، او رویکرد واقع گرایانه ای را انتخاب می کند و نشان می دهد که بیشتر تهدیدها از طریق حملات هوایی و نبرد نزدیک رفع می شوند، نه شلیک های تک تیراندازی از فاصله دور. بنابراین بخش عمده ای از جذابیت های فیلم ریشه در شوخی دارد. سووف و همرزمانش در مورد انواع موضوعات جالب با هم بحث می کنند، از سیاست گرفته تا اینکه آیا همسرانشان با "جودی" های ترسناک (مردانی که همسران نظامیان را در خانه فریب می دهند) به آن ها خیانت خواهند کرد یا خیر.
Battle for Sevastopol (2015)
نبرد برای سواستوپول فیلمی زندگینامه ای درباره لیودمیلا پاولیچنکو، تک تیرانداز ارتش سرخ شوروی است که ۳۰۹ سرباز آلمانی را در طول تهاجم به روسیه در جنگ جهانی دوم از بین برد. در ابتدا، پاولیچنکو دانشجوی کالج بود که علاقه ای به شرکت در جنگ نداشت، اما پس از اینکه یک استخدام کننده نظامی متوجه مهارت های او در رشته تیراندازی شد، با او تماس گرفته و او را متقاعد کرد که به ارتش بپیوندد.
تماشاگران به توانایی قهرمان داستان در تمرکز کردن، علی رغم اینکه مجبور است در زندگی شخصی خود با معضلات بسیاری دست و پنجه نرم کند، جذب خواهند شد. اولین مردی که لیودمیلا عاشقش می شود می میرد و نامزد بهترین دوستش هم همین طور. پاولیچنکو همچنین رویای مادر شدن را در سر می پروراند و گاهی وقتی در میدان نبرد است، این افکار حواس او را پرت می کنند، اما او خیلی زود یاد می گیرد که همه چیز را از هم جدا کند. از همه مهم تر، نبرد برای سواستوپول دارای یک تم فمینیستی است که قصد دارد به همه یادآوری کند که زنان همیشه می توانند در کارهایی که به طور سنتی مردانه در نظر گرفته شده اند، موفق باشند.
Shooter (2007)
فیلم تیرانداز یا تک تیرانداز ساخته آنتوان فوکوا اقتباسی از رمان Point of Impact اثر استفن هانتر در سال ۱۹۹۳ است. وقایع با بازنشسته شدن باب لی سواگر تک تیرانداز شناسایی نیروهای ویژه (مارک والبرگ) پس از ناموفق بودن ماموریتی در اتیوپی آغاز می شود. به زودی، او در توطئه ای برای ترور رئیس جمهور گرفتار می شود. سواگر که تصور می کند قصد دارد جلوی این کار را بگیرد، به سرعت متوجه می شود که برایش پاپوش دوخته اند و اکنون به عنوان عامل ترور تحت تعقیب است.
تک تیرانداز از آن دسته فیلم هایی است که تنها به خاطر اکشن بودنش از آن لذت خواهید برد و مقدار زیادی از این اکشن در داستان وجود دارد، اما در عین حال با محکوم کردن عدم قدردانی و ستایش از پرسنل نظامی، مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهد. پس از ناموفق بودن ماموریت سواگر، او نه تنها به حال خود رها می شود، بلکه پس از آن مجبور می شود به تنهایی در غار زندگی کند. خوشبختانه سواگر کسی نیست که دلش برای خودش بسوزد. او نه از کسی می ترسد و نه از آن دسته آدم هایی است که به خاطر جنایتی که مرتکب نشده، تسلیم می کند، بنابراین زندگی نسبتاً پرحادثه ای پس از جنگ خواهد داشت.
Shot Through the Heart (1998)
فیلم شلیک به وسط قلب ساخته دیوید اتوود محصول مشترک بی بی سی و HBO است. این فیلم بر اساس مقاله ای از جان فالک برای مجله Details ساخته شده، و محاصره سارایوو را در طول جنگ بوسنی به شکلی دراماتیزه شده به تصویر می کشد. داستان فیلم از دید دو دوست صمیمی روایت می شود که در نهایت به عنوان تک تیرانداز در جبهه های مخالف جنگ خدمت می کنند.
Shot Through the Heart یک فیلم سرراست و رضایت بخش است زیرا تمام شخصیت های غیر ضروری را کنار گذاشته و درگیری را به یک جنگ دو نفره محدود می کند. از آنجایی که این دو مرد سال ها با هم دوست بوده اند، هر زمان که مجبور به تصمیم گیری در مورد نحوه حمله به دشمن می شوند، احساسات وارد بازی می شوند. بنابراین عنصر انسانی در اینجا قوی تر از دیگر فیلم های جنگی بررسی می شود. در نهایت، آن ها مجبور می شوند دوستی خود را کنار بگذارند و با یکدیگر رو در رو شوند.
Sniper (1993)
در اسنایپر ، تک تیراندازی به نام توماس بکت (تام برنگر) به ماموریت کشتن یک رهبر شورشی در پاناما فرستاده می شود. همرزم او کشته می شود، بنابراین به سرعت یک جایگزین برای او فرستاده می شود، اما تک تیرانداز جدید بسیار غیرمنطقی و خودخواه ظاهر می شود. بنابراین این دو مرد همچنان در تلاش برای یافتن راهی برای انجام ماموریت خود در بازه زمانی تعیین شده هستند در حالی که با هم سازگاری ندارند.
اسناپیر در دسته فیلم هایی قرار می گیرد که از لذت بردن آن از احساس شرمساری می کنید در حالی که سکانس های اکشن و پرتنش بسیاری در داستان وجود دارد. جای تعجب نیست که تا به حال ۹ دنباله از این فیلم ساخته شده که همگی قصد دارند عظمت نسخه اصلی را تکرار کنند. علاوه بر این، فیلمبرداری این فیلم به لطف انتخاب لوکیشن داستان فوق العاده است. اکثر اتفاقات فیلم در جنگل ها و مناظر چشم نواز رخ می دهند.