راهنماتو- فرزند تو هم ده سالشه؟ رفته کلاس پنجم؟ حتما به کلی رفتارهاش عوض شده! بله! با توجه به آن چه روانشناسی کودکان ده ساله نشان میدهد فرزندان ما با رسیدن به ده سالگی و ورود به کلاس پنجم ابتدایی، دوره گذر از کودکی و رسیدن به نوجوانی را تجربه میکنند. در میان انیمیشنها، لئو، نه تنها برای ایجاد شناخت کودکان از خودشان مناسب است بلکه انیمیشنی است که دربارهی کلاس پنجمیها و ارتباطات آنان با بچههای اطرافشان است. راهنماتو در ادامه مسائلی را بازگو میکنند که نشاندهنده مفید بودن انیمیشن لئو برای بچههای کلاس چهام و پنجمی است.
حس بلوغ و پختگی در انیمیشن لئو
به گزارش راهنماتو، تمامی ما دوران ابتدایی را تا حدودی به یاد میآوریم. وقتی که به کلاس پنجم رسیدیم، خود را ارشد مدرسه احساس کردیم. حتی مدیرها و معلمها نیز از روز اول رفتار متفاوتی با ما داشتند. بچهها نیز در این دوران احساس میکنند که از همه بزرگتر و باهوشتر هستند. به همین خاطر ممکن است که گاهی رفتارهای هیجانی داشته باشند تا بتوانند ثابت کنند بزرگ شدهاند. در این میان سادهترین چیز برای اثبات اینکه بزرگ شدهایم، این بود که قد خود را با دوستانمان مقایسه کنیم. انیمیشن لئو پر است از چنین تصاویر و روایتهایی که به راحتی در ذهن کودک نفوذ کرده و به وقت تصمیمگیری، راه درست را پیش روی آنان میگذارد.
آموزندگی برای والدین
این انیمیشن پیامهای مثبتی نیز برای والدین دارد. یکی از مسائلی که در این دوران باید به شدت به آن توجه کنیم، کم کردن کنترل کودک است. این دوران، دورانی است که راه کودک به سمت اجتماع بزرگترها را باز میکند و ارتباط برقرار کردن با دیگران برایش ضروری است. از طرفی دیگر در این دوره بچهها دوست دارند که خود را بزرگتر از سنشان نشان دهند یا کارهایی کنند که نشان دهند باهوش و بزرگ شدهاند. اگر در این حال ما روحیه کنترلگری را در خود کم نکنیم، به او آسیب خواهیم زد. در انیمیشن لئو، یکی از شخصیتها توسط یک رباط کنترل میشود. به عنوان مثال هنگامی که دارد با دوستش صحبت میکند، رباط تشخیص میدهد که دوستش بیمار است. بنابراین بین او و دوستش فاصله ایجاد میکند و پسربچه بسیار سرخورده و ناراحت میشود. این رباط میتواند نمادی از والدینهای کنترلگر باشد و برای آنها بسیار آموزنده است.
احساس کمالگرایی و خودخواهی در بچهها
یک احساس جدید در کودکانی که تازه به کلاس چهارم یا پنجم رفتهاند و تقریبا ده سال دارند (سنشان دو رقمی شده است) به وجود میآید و آن احساس کمالگرایی و خودخواهی است که دو موضوع جدا از هم هستند. اما گاهی این خودخواهی تبدیل به قلدری میشود و کمالگرایی تبدیل به خودخوری. آنها میخواهند هرکاری را در حد اعلا انجام دهند و همواره بهترین باشند. این احساس تا حدودی خوب است، اما افراط در آن و کنترل نکردن این مساله روحیه کمالگرایی و خودخواهی را در بچهها تقویت کرده و در بزرگسالی دردسر بزرگی برای آنها درست میکنند. به این مساله نیز در انیمیشن لئو پرداخته شده است. به عنوان مثال در بخشی از انیمیشن لاک پشت و مارمولک با بچههایی که قلدر هستند یا احساس کمالگرایی دارند و فکر میکنند به اندازه کافی خوب نیستند حرف زده و آنان را راهنمای میکند.
ایجاد درک متقابل بین دانشآموزان و آموزگارها
یکی از بزرگترین مشکلاتی که اکثر بچهها با آن روبهرو هستند، مشکلاتشان با آموزگارها است. این مساله مربوط به درک متقابل میشود. بچهها دغدغههای آموزگاران را درک نمیکنند و توقع دارند که همیشه درک شوند. در انیمیشن لئو، به این مشکل نیز اشاره میشود و نقاط ضعف و قدرت آموزگارها در تعامل با دانشآموزان در این سن و سال مورد بررسی قرار میگیرد.
ایجاد درک متقابل بین والدین و کادر آموزشی مدرسه
مدرسه پل ارتباطی بین پرورش در خانه و آموزش در مدرسه است. اگر این دو مهد، یعنی مدرسه و خانواده با یکدیگر، همدل و همسو باشند، فرزندان ما دچار دوگانگی نخواهند شد و آموزش و پرورش هم در خانواده و هم در مدرسه به درستی اتفاق میافتد. انیمیشن لئو در همان بخشهای ابتدایی شکلگیری ارتباط بین والدین و کادر آموزشی را نمایان میکند و نشان میدهد همبستگی و همدلی خانواده و مدرسه و همراهی یکدیگر تا چه اندازه میتواند بر رفتار کودکان تاثیر بگذارد.