راهنماتو- از دوران باستان تا امروز، گورهای دستهجمعی یادآورِ ترسناکی از انواع قساوتهایی بودهاند که انسانها به همدیگر تحمیل کردهاند.
به گزارش راهنماتو، این گورها که حاوی بقایای بیشمار انسان هستند، به وحشتافکنیِ جنگ، نسلکشی، بیماری و خشونتهای سیاسی شهادت میدهند.
برخی از این گورها تعمداً مخفی شدهاند و بقیه در فضای باز گذاشته شدهاند تا به عنوان یادآور تلخی از وحشیگری گذشته خدمت کنند. گورهای دستهجمعی، علیرغم تراژدیای که نمایندگی میکنند، همچنان در سراسر جهان کشف میشوند و نوری بر تاریکترین لحظاتِ تاریخ ِ بشر میافکنند. در این مقاله، برخی از بدنامترین و حیرتآورترین گورهای دستهجمعه در سراسر تاریخ را مرور میکنیم:
1.گور دستهجمعی المپیک - اعدامِ دستهجمعیِ وایکینگها
بسیاری از محوطههای باستانی، ازجمله گورهای دستهجمعی، در جریان ساختوسازهای مدرن کشف شدهاند. در سال 2009 یک گور دستهجمعی در ورِماوث در انگلستان درحالی پیدا شد که کارگران ساختوساز درحالِ بنای جادهای برای المپیکِ 2012ِ لندن بودند که به زودی از راه میرسید. تعجبی ندارد که بعد از این اکتشاف وحشتناک توسط کارگران پرسشهایی مطرح شد. این اجساد به چه کسانی تعلق داشتند و چگونه به اینجا رسیده بودند؟ کارشناسان وارد عمل شدند تا اجساد را شناسایی کنند. معاینه دندانها نشان داد که این اسکلتها به بریتانیاییها یا ساکسونها تعلق ندارد.
اسکاندیناوی های بی سر
این اجساد درواقع وایکینگهای اسکاندیناوی بودند که گمان میرود بین سالهای 910 تا 930 میلادی کشته و دفن شدهاند. جمجمههای پیداشده در این گور آثاری از ضربات شمشیر را روی نواحی فک و قسمتِ بالایی ستون فقرات داشتند و سرهایشان از بدنشان جدا شده و مرتب در زیر بدنهایشان کارگذاشته شده بود.
این باعث شد که مورخان به این عقیده برسند که اینها مردانِ اعدامی و به احتمال زیاد اسرای جنگی بودند. رویهمرفته، اجساد بیسرِ 51وایکینگ در آن نقطه پیدا شد که همگی مرد بودند. آزمایشها نشان داد که اکثر آنها در هنگام مرگ در اواخر نوجوانی و اوایل دهه 20 بودند. فقدانِ لباس، سلاح یا جواهرات در این گورها نشان داد که پسرانِ بیچاره برهنه دفن شده بودند.
2.گور دستهجمعی پاریس - گودالِ طاعون
کارگرانِ ساختماتی وقتی در محوطههای تاریخی کار میکنند واقعاً باید دستمزد بالاتری بگیرند. در سال 2015 که کارگرانِ ساختمانی جسد بیشاز 200 نفر را در زیرِ زیرمین مغازه مونوپریکس در پاریس پیدا کردند، باستانشناسان را خبر کردند.
در حدود 8گور دستهجمعی در این محوطه پیدا شد. بیشتر گورها حاوی 20جسد بودند اما یکی از آنها حداقل 150جسد را در خود جای داده بود. این عقیده وجود دارد که اگر تیم به حفر کردن ادامه میداد، احتمالاً اجساد بیشتری پیدا میشد.
کاشف به عمل آمد که مونوپریکس بروی یک بیمارستانِ باستانی (که از نظرِ ترسناکی رتبه دوم را بعد از یک گورستانِ هندی کسب میکند) به نامِ Hospital de la Trinite ساخته شده بوده است. این بیمارستان بین قرنهای 12 و 17میلادی فعالیت میکرد که باعث شد مورخان به این نتیجه برسند که این اجساد احتمالاً به یک همهگیریِ تودهای و احتمالاً طاعونی که بین قرنهای 14 و 16 فرانسه را درگیر کرد، تعلق دارند.
3. گور دستهجمعیِ اوفیزی - یک گودال طاعون دیگر
گور دستهجمعیِ گالریِ اوفیزی در فلورانس داستانِ مشابهی به گور دستهجمعیِ پاریس دارد اما از آن بسیار قدیمیتر است. در سال 2014 کارگرانِ ساختوساز یک گور باستانی 1500ساله با 60جسد را در زیر گالری پیدا کردند.
گور، به لطفِ سکههایی که روی اجساد پیدا شد، به قرن پنجم میلادی تعلق داشت. در ابتدا مسئله گیجکننده علتِ مرگ این اجساد بود. روی اجساد اثری از جراحت، سوختگی یا زخم نبود و هیچکدام نیز نشانهای از قحطی نداشتند. این باعث شد که باستانشناسان دلایلی مثل جنگ، قحطی و هر نوع خشونت را فاکتور بگیرند.
پاسخ در این حقیقت نهفته بود که اغلب اجساد در همان زمان دفن شده بودند. این باور وجود دارد که آنها قربانیهایهای یک همهگیری اولیه و احتمالاً شکلِ اولیه مرگِ سیاه (که بعداً در قرن چهاردهم جمعیت را از بین برد) بودند. درحالیکه در آن زمان فقط 60جسد پیدا شد اما بیم آن میرود که در صورتِ ادامه حفاریهای صدها و شاید هزاران جسد دیگر هم پیدا میشد.
4.گور دستهجمعیِ ویزبی ـ قتلعامی دانمارکی
البته که فقط طبیعت بیرحم نیست. انسانها تاریخچهای طولانی در قتلعامهای بیقاعده دارند. در سال 1361، پادشاه دانمارک، والدمارِ چهارم، به جزیره گوتلند واقع در دریای بالتیک حمله کرد، این جزیره به دلیل تنوع شگفتانگیز و ثروتِ بیاندازهاش معروف بود. بهتر از آن این بود که این جزیره ارتشی نداشت و صرفاً تحتِ حفاظتِ پادشاه سوئد بود.
وقتی دانمارکیها در سال 1361 حمله کردند، محافظتِ پادشاه سوئد در هیچجایی دیده نشد. گروهی از دهقانان مبارزهای شجاعانه را شروع کردند اما توسطِ دانمارکیهای آموزشدیده سلاخی شدند. این مبارزه مدت زیادی طول نکشید و گوتلند برای پیشگیری از قتلعام بیشتر تسلیم شد.
اما چند دهقان به دستِ دانمارکیها کشته شدند؟ خوب، در سال 1905 یک باستانشناس به نام اوسکار ونرستین گوری متشکل از 300جسد را در بیرون از بزرگترین شهرِ جزیره یعنی ویزبی پیدا کرد. بین سالهای 1909 تا 1928 چندین حفاری دیگر انجام شد که طی آن 1185 جسد از دو گور دستهجمعی پیدا شد.
5. ارتشِ فراموششده در یورکشایر - مجلسیانِ بهشدت بیمار
در سال 2008، چندین گور دستهجمعی با فاصله کمی از دیوارهای شهرِ یورکشایر در انگلستان کشف شد. گورها از اجساد 113مرد که گمان میرفت متعلق به سربازانی باشد که در دوره جنگ داخلی انگلستان ـ در بینِ سالهای 1624 تا 1651 ـ در جبهه نمایندگانِ پارلمان جنگیده بودند، پر شده بود.
احتمال زیادی وجود دارد که این مردان در محاصره یورک در سال 1644 شرکت داشتند. جالب این بود که این سربازان در جنگ کشته نشده بودند. آزمایشها نشان داد که آنها از بیماری، احتمالاً تیفوس، که در آن زمان شایع و بسیار مسری بود، کشته شده بودند.
باتوجه به مکانی که اجساد در آن پیدا شده است، این عقیده وجود دارد که اجساد متعلق به نمایندگانِ مجلس بودهاند. اسکلتها در کنار دیوارهای شهر، جاییکه معروف است ارتشِ نمایندگانِ مجلس در زمانِ محاصره اردو زده بودند، پیدا شده است. همچنین با اسکلتها با احترام رفتار شده بود. آنها در ردیفهای منظم به روی صورت روی زمین دراز کشیده بودند. 87 اسکلت متعلق به مردان بودند که اغلب بین 35 تا 49سال سن داشتند.
6. فاحشهخانه رومیِ باکینگامشایر - گور دستهجمعیِ نوزادان
اکتشاف هر گور باستانی جمعیای میتواند ترسناک باشد اما امان از کشفِ گور دستهجمعیِ نوزادن. واقعاً آشفتهکننده است.
در دورانهای مختلفِ تاریخ روم، نوزادکشی مرسوم بوده است. مرسوم بود که نوزاد را نزدِ مسنترین مرد خانواده میآوردند و او تصمیم میگرفت که بچه بماند یا بیرون از خانه گذاشته شود تا بمیرد. قانونِ روم همچنین جامعه پدرسالار را موظف میکرد تا هر بچهای که با نقصِ واضح متولد میشود را از بین ببرد. اگر خانواده نمیتوانست بچهها را سیر کند یا مادر فاحشه یا برده بود نیز کودکان باید از بین میرفتند.
بقایای بدنِ یک کودک
همه اینها ما را به اکتشاف گوری دستهجمعی در سال 1912 در باکینگامشایر در انگلستان رساند. آلفرد. اچ کوکس در جریان کاوشها در یک ویلای رومی بزرگ به این گور رسید. عجیب است که کوکس هیچ علاقهای به اجسادی که پیدا کرده بود نشان نداد و درباره آنها تحقیق نکرد و آنها را همانجا رها کرد.
تازه در سال 2008 وقتی یک باستانشناس دیگر به نام دکتر ژیل آیرز، گزارشها و عکسهای قدیمی کوکس را در آرشیو موزه پیدا کرد، تحقیقات دوباره آغاز شد. بررسیهای بیشتر به کشف جسد 140کودک منجر شد که بینِ سالهای 150 تا 200میلادی دفن شده بودند. همه اجساد در چهلمین هفته بارداری و بلافاصله بعد از تولد مرده بودند. این بیشتر از آنکه شبیه به همهگیری باشد، شبیه به نوزادکشی بود.
عقیده اولیه محققان این بود که نوزادان به فاحشهها تعلق داشتهاند. در روم باستان ازبینبردنِ فرزندانِ نامشروع توسطِ فاحشهها امری رایج بود. اما بعداً این نظریه نقد شد. کودکانی که در این محوطه پیدا شدهاند تقریباً به نسبتِ برابر دختر و پسر هستند. فاحشهخانههای روم، پسران را میکشت اما دختران را برای «استخدام در آینده» نگه میداشت. این نشان میدهد که این محوطه اصلاً فاحشهخانه نبوده است. غمانگیز است که در فقدانِ مدارک کافی نمیتوان فهمید که این کودکانِ بیچاره چرا مردهاند.
7.قتلِ عامِ ووندِد-نی یک سوءتفاهمِ غمانگیز
روز 29دسامبر سال 1890 شاهد یکی از مرگبارترین جنگهای تاریخ آمریکا یعنی قتلعام ووندد-نی بود. این قتلعام در ووندد-نی کریک واقع در داکوتای جنوبی رخ داد.
هنگ هفتمِ ارتش آمریکا با گروهی از بومیانِ آمریکاییِ لاکوتا سو مواجه شد که مشغولِ اجرای رقصِ شبح، نوعی آیین که باور داشتند ارواح اجداد مردهشان را فرا میخواند و از آنها در برابر اشرار محافظت میکند.
رقص ارواح
متأسفانه رقص نتیجهای معکوس داشت. ارتش رقص را تهدید تلقی و گروه را محاصره کرد. این کار خیلی زود به درگیری منجر شد و به دنبال آن هرجومرجی رخ داد که درنتیجه آن سربازانِ آمریکایی به روی بومیانِ آمریکاییِ غیرمسلح آتش گشودند.
بیشاز 200مرد، زن و کودک که بسیاری از آنها در حالِ فرار بودند، کشته شدند. سه روز بعد ارتش، غیرنظامیان محلی را برای دفنِ اجسادِ لاکوتا جمع کرد. یک گور دستهجمعی در بالای یک تپه حفر شد و همه اجساد به داخل آن ریخته شد.
8.لاسلاما - قربانیِ کودکان
گور دستهجمعی امپراتوری چیمو که با عنوان لاسلاما هم شناخته میشود محوطهای باستانی در کشورِ پرو امروزی است که به قرن 15میلادی برمیگردد. امپراتوری چیمو تمدنی قدرتمند در طول ساحل پرو بود که بینِ سالهای 900 تا 1470میلادی، هنگامی که امپراتوری اینکا آن را تصرف کرد، وجود داشت.
گور باستانی در ناحیه هوآنچاکو، در نزدیکی شهرِ مدرنِ تروژیلو، پیدا شد. این گور حاوی اجساد 140 کودک بود که گمان میرود بزرگترین گور دستهجمعی کودکان است که تاکنون کشف شده است. اجساد کودکان به همراه بقایایی از چندین لاما که آنها هم طی آیینِ قربانیشدن کشته شده بودند، دفن شده بود.
کودکان بین 5 تا14سال سن داشتند و بسیاری از آنها با موهایی بافته و لباسهای زیبا، بهدقت برای قربانیشدن آماده شده بودند. چیموها باور داشتند که قربانی کردنِ کودکان و حیوانات خدایان را خشنود میکند و برای تمدنشان خوشبختی به ارمغان میآورد.
قفسهسینه کودکان با فشار شکافته شده بود و باستانشناسان فکر میکنند که قلبهای آنها بیرون آورده شده است. شواهد قربانیکردنِ انسان در این ناحیه نسبتاً نادر است و عقیده بر آن است که این قربانی دستهجمعی به دلیل تغییراتِ اقلیمی اولیه، احتمالاً اِلنینوی نوسانات جنوبی، که به صورت دورهای باعث خروش سیل میشد، صورت گرفته است.
9.کوئِلو، بلیز ـ قتلعام مایاها
گور دستهجمعی در کوئلو در بلیز یکی از محوطههای باستانی واقع در شمال این کشور در نزدیکی مرز مکزیک است. این گور به 500قبلازمیلاد باز میگردد که آن را تبدیل به یکی از نخستین نمونههای خشونتِ گسترده در جهانِ مایا میکند.
این محوطه در دهه 1970 توسطِ نورمن هموند، باستانشناس، کشف شد که طی آن جسد 100نفر بیرون کشیده شد. استخوانها نشانههایی از آسیبِ خشونتآمیز مثلِ شکستگی جمجمه و زخمهای ناشی از پرتاب شیء را نشان میدادند که نشان میدهد آنها در درگیری کشته شدهاند.
این عقیده وجود دارد که قربانیان اعضای یک جمعیت محلی مایا بودند که در درگیریِ درونگروهی کشته شدهاند. این درگیری ممکن است به دلیل رقابت به سر منابعی مثلِ آب یا میل به قدرت و کنترل صورت گرفته باشد.
کشف این گور نور تازهای بر تاریخ اولیه تمدنِ مایا و خشونت و درگیریهایی که ویژگیِ این جامعه بودند، افکند.
10.گورهای دستهجمعیِ قرن بیستم
غمانگیز است که نوشتن درباره گورهای دستهجمعی در تاریخ بدونِ برشمردنِ قرن بیستم امکانپذیر نیست. هرچه در برابر وسعتِ گورهای دستهجمعی تاپیشازاین خواندید در برابر گورهای دستهجمعیِ قرن بیستم، ناچیز محسوب میشود.
برای مثال، بین سالهای 1975 تا 1979 رژیمِ خمرهای سرخ در کامبوج در حدود 1.7میلیون نفر را کشت و اجساد آنها را در گورهای دستهجمعی با عنوانِ «میادینِ کشتار» دفن کرد. یا، گورهای دستهجمعیِ نانجینگ که محصولِ قتلعامِ 300000غیرنظامیِ چینی توسطِ ژاپنیها و دفن آنها در گورهای دستهجمعی بود.
میدان کشتار در کامبوج
و بعد گورهای دستهجمعیِ استالین که زمانی ایجاد شد که رژیم استالین میلیونها نفر را کشت و اجساد آنها را در گورهای دستهجمعی در سراسر روسیه دفن کرد. همه اینها به کنار، گورهای دستهجمعیِ نازیهاست، که با قتلعام حدود 6میلیون یهودی رخ داد. و گورهای دستهجمعی روآندا و بوسنی و غیره...
حقیقت غمانگیزی است که مثال گورهای دستهجمعی در قرن 20ام بسیار زیاد است. قرن بیستم شاهدِ کشتار و قتلعامهای بیسابقه در تاریخِ سراسر جهان بود. مجموع قربانیانی که در این گورها دفن شدهاند را نمیتوان دقیق اعلام کرد اما بر اساس تخمینها به میلیونها نفر میرسد.
کشف این گورها علاوهبرآنکه میتواند مرهمی بر سوگِ ناتمامِ خانوادههای قربانیان باشد، به مثابه یادآوری تلخ از وحشتِ جنگ، قتلعام و خشونت سیاسی عمل میکند. دوست داریم باور کنیم که از اجدادمان عاقلتر، روشنفکرتر و پیشرفتهتر هستیم اما تاریخ این گورهای دستهجمعی میگوید راه درازی در پیش است!