روزیاتو نوشت؛ همه همیشه به شما می گویند که هیچ چیز بهتر از یک جاده باز و بی انتها نیست. خب این موضوع همیشه هم درست نیست، چیزی که فیلم های ترسناکی که در ادامه می بینید آن را تایید می کنند.
مفهوم سفر همیشه فضای فوق العاده ای برای داستان پردازی بوده است، با این ایده که بزرگراه های مملو از وحشت و رویارویی های تصادفی در سفرهای جاده ای از روندهای همیشگی فیلم های ترسناک بوده است. این ترس از آنجا می آید که ترک کردن منطقه ایمن تان و سفر در یک قلمرو ناشناخته، به خودی خود ترسناک است، فارغ از اینکه چقدر به آن عادت داشته باشید.
فیلم های ترسناک سفر جاده ای یک ژانر فرعی فوق العاده است که اضطراب های اینچنینی را گرفته و به حد اعلی خود می رساند. این ترند می تواند اشکال متفاوتی به خود بگیرد، از رویارویی های ماوراءالطبیعه تا درگیری های واقعی اما اغلب اوقات این داستان مخاطبان خود را به لطف تمرکزش روی فضاهای پر از خونریزی، تعلیق و غیرقابل فرار که جایی برای قایم شدن به شخصیت ها نمی دهد، سرگرم می سازد. همگی این فیلم ها ثابت می کنند که راندن تا مقصدتان همیشه آنطور که ساده به نظر می رسد نیست. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از بهترین فیلم های ترسناک در مورد سفرهای جاده ای آشنا کنیم.
۱۰- Riding The Bullet (2004)
استفن کینگ استاد گرفتن سناریوهای معمولی و تبدیل کردن آن ها به کابوس های بزرگ است، و به همین خاطر است که این فیلم که بر اساس رمانی کوتاه از او ساخته شده، چنین تجربه فضایی ترسناکی است. این فیلم مفهوم ساده سفری برای دیدن عزیزان را گرفته و به بررسی تاریک تمام موضوعات مرتبط با مرگ تبدیل می کند. فیلم Riding The Bullet داستان آلن پارکر را روایت می کند، هنرمند جوانی که در می یابد مادرش دچار سکته شده و تصمیم می گیرد با سوار شدن به خودروهای عبوری خود را به مادرش برساند. اما در این مسیر، مردی که رازی هولناک دارد او را سوار ماشینش می کند.
مسافر سر راهی بودن شاید ترسناک باشد زیرا به طور کامل به غریبه ها اعتماد می کنید و این فیلم نیز چنین ترسی را به مرحله ای جدید می برد. پارکر در نهایت سوار خودرو مردی به نام جرج استاب می شود که کمی قبل تر قبرش را در گورستان دیده بود. انگار کن که ماشین سواری در کنار یک مرد مرده کافی نبوده، شرایط بدتر می شود وقتی پارکر در می یابد که این رویارویی اتفاقی نیست. تمرکز کلی فیلم روی تم مرگ باعث می شود که این فیلم بسیار ترسناک باشد و این حس به خوبی از حال و هوای فیلم پیداست. نورپردازی فیلم تاریک بوده، بن مایه رنگ های آبی و استرس زاست و تمرکز بر گورستان ها و قبرها باعث می شود که کلیت فیلم ترسناک و وحشت آور باشد.
۹- Detour (2011)
این فیلم ترسناک تریلر نروژی که نام اصلی آن Snarveien است، نگاهی پارانویایی به این موضوع است که چطور تغییری کوچک در برنامه سفر می تواند مرگبار باشد. این فیلم شما را با سفری از پیچ و تاب های داستانی می برد و یک روایت ساده را به بررسی هولناک کنجکاوی ها و خشونت انسانی تبدیل می کند. فیلم ترسناک Detour داستان زوجی را روایت می کند که به محل زندگی شان در نروژ بر می گردند، در این مسیر توسط پلیس متوقف شده و به آن ها گفته می شود که از یک راه فرعی و از طریق جنگلی تاریک به سمت مقصد بروند. در طول این مسیر، این زوج گم شده و با مردم محلی بداخلاقی مواجه شده و حتی زن جوانی شکنجه شده را در جنگل می بینند. خیلی زود دلیل فرستاده شدنشان به این مسیر ناآشنا فاش می شود، در شرایطی که مشخص می گردد این اتفاقات ترسناک همگی به صورت آنلاین استریم شده است.
این فیلم به شدت ترسناک است و دلایل زیادی برای این ترسناک شدن وجود دارد، اما یکی از مهم ترین دلایل آن بازی های دو بازیگر نقش شخصیت های اصلی است. مارت گرمین کریستینسن و سوندره کروگتوفت لارسن شما را به درون چرخ و فلکی از حوادث می برند، در شرایطی که خیلی زود شیفته کشش جذاب بین دو شخصیت می شوید اما رفته رفته می بینید که آشوب و خشونت باعث می شود که از هم دور شده و دچار وحشت شوند. همچنین تمرکز بر روی استریم زنده باعث می شود که فیلم حس جلوتر بودن از زمان خود را پیدا کند، جایی که پرداختن به موضوع دارک وب و لذت بردن از رنج دیگران توسط کاربران ناشناس اینترنت، نگاهی ویرانگر به چیزهایی است که ممکن است در فضای آنلاین پیدا کنید.
۸- Jeepers Creepers (2001)
فیلم ترسناک Jeepers Creepers داستان تریش و داری را روایت می کند، خواهر و برادری که برای تعطیلات به سمت زادگاهشان می روند. چیزی که یک موضوع خوشایند و استاندارد به نظر می رسد به شرایط ترسناک از تلاش برای بقا تبدیل می شود، در حالی که یک موجود شیطانی گوشتخوار به نام وحشت افکن به آن ها حمله می کند. این فیلم ژانرهای اسلشر و موجودات ترسناک را به خوبی با هم ترکیب می کند، در شرایطی که این موجود تمام ویژگی های کلیشه ای یک شخصیت شرور اسلشر را داشته و قابلیت های زیادی مانند پرواز، قدرت فراانسانی، بازتولید و توانایی حس کردن ترس را دارد.
حضور او به شدت ترسناک است و شخصیت آن با طراحی و افکت های کاربردی خارق العاده ای خلق می شود. شوربختانه آغاز بی نقص و امیدوار کننده داستان با پیشرفت آن وارد کلیشه های این ژانر شده و کیفیت اولیه اش را از دست می دهد. اما شخصیت شرور خلاقانه و بازی های خوب شخصیت های اصلی کافی است تا شما را در سراسر فیلم به داستان جذب کند. رویارویی با یک هویت ناآشنا در جاده ای بی پایان اغلب باعث اضطراب می شود. اما ایده طعمه یک هیولای بی امان شدند باعث می شود که دفعه بعد برای بازگشت به زادگاهتان به پرواز فکر کنید تا ماشین شخصی.
۷- Dead End (2003)
بخشی از چیزی که این داستان سفر جاده ای را چنینی پیچیده می سازد این است که این فیلم در واقع یک فیلم کریسمسی به شمار می آید زیرا داستان در عصر روز کریسمس روایت می شود. اما همانطور که می توانید حدس بزنید، داستانی نیست که خانواده را دور آتش جمع کرده و سرانجام خوشی داشته باشد. فیلم Dead End داستان خانواده ای را روایت می کند که برای تعطیلات کریسمس به سمت زادگاهشان می روند. در این سفر، پدر خانواده تصمیم می گیرد از یک راه کوتاه و میان بر برود اما مشخص می شود که اشتباهی مرگبار است زیرا با یک مسافر سرراهی مرموز مواجه می شوند که اتفاقات ماوراءالطبیعه ای را رقم می زند، از جمله قتل یک به یک اعضای خانواده.
این فیلم با عنوان خاصش، ترس های بسیار واقعی را با گفتگوهای عجیب و بامزه ای ترکیب می کندف در شرایطی که خانواده با هم بحث می کنند. سقوط تدریجی داستان به آشوب به محملی برای نمایان شدن ضعف ها و اشتباهات هر یک از آن ها تبدیل می شود و سرگرمی واقعی داستان از فاش شدن این خطاها نشأت می گیرد. همچنین مرگ شخصیت ها بسیار خوب طراحی شده و به جای افراط، فیلم تصمیم می گیرد که نگاهی کوتاه به خشونت در اختیار مخاطب قرار داده و مابقی را به تصوراتتان وا می گذارد. این موضوع باعث می شود که این فیلم کاملاً متفاوت از دیگر فیلم های ترسناک باشد و اجازه می دهد که تمرکز روی شخصیت ها و روابطشان باقی بماند، به جای اینکه تمرکز را به سمت خشونت داستان ببرد.
۶- Wolf Creek (2005)
وقتی پای فکر کردن به مناظر وسیع بدون جایی برای فرار می رسد، مناطق بیابانی استرالیا یکی از اولین مکان هایی است که به ذهن می رسد. این سرزمین بسیار وسیع و غیرقابل فرار بوده و باعث می شود که این فیلم و واقعیاتی که فیلم بر اساس آن ها ساخته شده بسیار ترسناک تر شوند. فیلم Wolf Creek در مورد گروهی از سه کوله پشتگرد است که در بیابان های استرالیا در حال گردش هستند. در مسیر سفرشان، آن ها با غریبه عجیب و غریبی مواجه می شوند که به آن ها کمک می کند. اما خیلی زود، این مرد عجیب واقعیت شخصیت خود را فاش کرده و به شکلی ترسناک شروع به شکنجه و قتل سادیستی آن ها می کند.
پیش از انتشار فیلم ابهامات زیادی در مورد این داستان وجود داشت، زیرا ادعا می شد که این فیلم بر اساس داستان های واقعی ساخته شده است. اما اتفاقات داستان بیشتر الهام گرفته از ماجرای دو قاتل گردشگران به نام های ایوان میلات و بردلی موردوچ بود. این ارتباط با ماجراهای واقعی با استفاده از خشونت رئال و حال به هم زن داستان جلوه ترسناکی پیدا می کند. فیلم Wolf Creek تجربه ای بسیار واقعی از زندگی را به تصویر می کشد. وحشت این سناریو از این واقعیت می آید که می توانید اتفاقاتی که در صفحه حوادث روزنامه ها ببینید را در این فیلم مشاهده کنید و همین موضوع باعث می شود وحشت داستان این فیلم واقعی جلوه کند.
۵- The Devil's Rejects (2005)
فیلم های راب زامبی یا خیلی موفق هستند یا خیلی ضعیف، درحالی که طرفدارانش سبک خاص و مملو از خونریزی اش را می ستایند و دیگران فکر می کنند که فیلم های او بسیار بی کیفیت و پر از تظاهر هستند. از هر گروهی که باشید، غیرممکن است که بگویید به عنوان یک کارگردان، زامبی بر ژانر وحشت اثرگذار نبوده است. یکی از ترسناک ترین و مشهورترین مخلوقات او خانواده فایرفلای است، گروهی قاتل سریالی که در اولین فیلم او با نام House of 1000 Corpses معرفی می شوند. این فیلم نیز دنباله ای مستقیم بر اتفاقات آن فیلم است که در آن سه عضو خانوده فلای که با نام رفوزه های شیطان شناخته می شوند به یک سفر جاده ای می روند تا از دست کلانتر انتقامجوی تگزاسی فرار کنند.
یکی از مسائل بحث برانگیز در این فیلم این است که شما را به سمت همدردی با قاتلان داستان سوق می دهد که البته کار دشواری است زیرا آن ها نه تنها قاتلانی شیطان صفت هستند بلکه رفتارهای نفرت انگیز شخصیت بیبی بیش از پیش تماشای آن را دشوار می سازد. اما به لطف سادگی اش، تماشای آن تجربه ای بامزه است. به جای انداختن روایت های زیادی در مسیر تماشای شما، شاهد سفر ساده این شخصیت ها در یک منطقه روستایی و تعاملاتشان با قربانیان هستید که باعث می شود حس یک مسافر صندلی های عقب را در سلسله کشتارهای شخصیت های اصلی فیلم داشته باشید.
۴- High Tension (2003)
High Tension که با نام Switchblade Romance نیز شناخته می شود، بیشتر به خاطر پیچش داستانی مشهورش در پایان شناخته می شود اما این موضوع نباید باعث فراموشی جذابیت داستان در سراسر زمان روایتش شود، جایی که داستان مملو از خشونت و تمرکز روی سفرهای جاده ای خطرناک است که باعث می شود در سفرهای اینچنینی تجدیدنظر کنید. این فیلم داستان دو دوست صمیمی به نام های ماری و الکس را روایت می کند که برای تعطیلات به خانه والدین الکس می روند، سفری که پیچشی تاریک و خشن می گیرد وقتی یک قاتل سریالی شروع به تعقیب آن ها می کند.
این فیلم تاکیدی بر موجو نوی خشونت سینمانی وحشت فرانسه در اوایل دهه ۲۰۰۰ بوده و خشونت و بیرحمی محض داستان باعث می شود تماشایش دشوار باشد. بدون اسپویل کردن داستان، پیچش داستانی فیلم بسیار بحث برانگیز شد، زیرا یک سری عناصر غیرمنطقی در آن وجود دارد که باعث می شود آنطور که باید هوشمندانه نباشد. با این وجود فیلمی است که طرفداران ژانر وحشت باید ببینند، زیرا فرمول استاندارد ژانر اسلشر را گرفته و پیچشی به آن اضافه می کند که انتظارش را ندارید.
۳- Road Games (1981)
انگار که وقت آن رسیده به بیابان های استرالیا بازگردیم و این بار برای گرفتن یک قاتل و نه قربانی یک قاتل شدن. فیلم Road Games یک تریلر پرتنش است که داستان پت کوید را روایت می کند، یک راننده کامیون آمریکایی که در استرالیا سفر می کند. در جریان یک سفر معمول، او با مردی سوار بر یک ون مواجه می شود که فکر می کند زنان را سلاخی کرده و جنازه هایشان را در کنار بزرگراه رها می کند. با کمک یک مسافر سرراهی با بازی جیمی لی کورتیس همیشه جذاب، او تلاش دارد که این قاتل را در هنگام ارتکاب قتل دستگیر کند. یک حس خاص آتش به اختیاری در این فیلم موج می زند که جذابیت دوچندانی به آن می بخشد، جایی که استیسی کیش در نقش شخصیت اصلی شما را مجذوب خود می سازد. او به شدت برای به دام انداختن قاتل داستان درمانده و مصمم است و مخاطب نیز به همان اندازه نیز مشتاق برملا شدن این راز است.
این جذابیت بیش از پیش با شخصیت پاملا جذاب می شود که به اندازه کوید سرسخت و باهوش است. بخشی از چیزی که این فیلم را به یک فیلم ترسناک پرتعلیق بالاتر از متوسط تبدیل می کند این است که داستان آن در مورد تلاش برای به دام انداختن یک شخصیت شرور است. به ندرت اتفاق می افتد که یک فیلم ترسناک در مورد یک قاتل سریالی روی تلاش برای محقق کردن عدالت تمرکز کند، فیلم هایی که عمدتاً روی جنایات یک قاتل تمرکز دارند. این خاصیت باعث می شود که Road Games یک حال و هوای هیچکاکی داشته باشد که شما را به یاد فیلم Rear Window می اندازد.
۲- Duel (1971)
هر کسی این ترس را دارد که یک برخورد ساده و معصومانه به دشمنی زشتی تبدیل شود و این دقیقاً اتفاقی است که گاهی اوقات در جاده ها رخ می دهد. وقتی پشت فرمان یک خودرو هستید، اعتماد قابل توجهی به دیگر رانندگان می کنید، در شرایطی که ممکن است هر کدام از آن ها خودشان را به شما بکوبند و زندگی تان به همین سادگی به پایان برسد. این ترسی است که فیلم Duel سعی دارد از آن استفاده کند و این کار را به استادانه ترین شکل ممکن انجام می دهد. فیلم Duel داستان سرراستی را روایت می کند که روی شخصیت دیوید مان با بازی دنیس ویور تمرکز دارد، فروشنده ای که با ماشین شخصی اش در یک سفر کاری است.
در این مسیر طولانی، او از یک راننده کامیون مرموز سبقت می گیرد. در واکنش به این موضوع، کامیون و راننده ناپیدایش مان را تعقیب کرده و در وحشت فرو می برد، هر کجا که برود او را تعقیب می کند و تلاش دارد به زندگی اش پایان دهد. این فیلم اولین تجربه کارگردانی بلند استیون اسپیلبرگ بود، به همین خاطر جایگاه خاصی در تاریخ سینما دارد. رویکرد هنرمندانه اسپیلبرگ کمک می کند که گام روایت داستان به شکل دلهره آوری بی نقص باشد، جایی که مخاطب مجبور می شود بی محابا به دنبال فرصتی برای نفس تازه کردن باشد، در شرایطی که شخصیت منفی ناشناس داستان بی محابا شخصیت اصلی فیلم را تعقیب می کند. این فیلم پرتنش و پرتعلیق بر ترس شما از سفرهای جاده ای افزوده و باعث می شود در فکر داشتن امنیت در جاده ها تجدیدنظر کنید.
۱- Southbound (2015)
چه چیزی از یک سفر جاده ای قوی بهتر است؟ سفر جاده ای پنج قاتل! فیلم های ترسناک آنتالوژی همیشه جای خاصی در قلب طرفداران ژانر وحشت دارند. این فیلم ها فرصت قابل توجهی در اختیار کارگردانان قرار می دهند تا در سبک ها و روایت های مختلفی هنرنمایی کنند که باعث می شود تجربیات متنوع و ارزشمندی داشته باشند. فیلم Southbound یک نمونه بی نقص از این گونه فیلم هاست، جایی که این پنج داستان مرتبط با هم، ایده ای را در مورد رازهای تاریک در یک بزرگراه بیابانی طولانی به تصویر می کشند. این فیلم پنج داستان مجزا را روایت می کند که هر یک از آن ها در مورد افراد گناهکار است که در نهایت عدالت کارمایی را تجربه می کنند.
این داستان ها از شهرهای جن زده تا حملات واقعی به خانه های مردم متفاوتند اما تم کانونی محخفی بودن و پشیمانی همواره یکسان است. هر کدام از بخش های این فیلم با هم در ارتباطند که باعث می شود کلیت فیلم شبیه روایت هایی باشند که همزمان با هم پیش می روند. این موضوع باعث می شود که حسی از انسجام شکل گیرد که باعث شود بزرگراه خود به یک موجود شیطانی تبدیل شود که باعث می شود مردم با بدترین رازهایشان روبرو شوند. همه این پنج داستان با یک سکانس دراماتیک و جذاب به پایان می رسند که همه آنچه که تا آن زمان دیده اید را به یک نقطه خاص می رساند که برایتان رضایت بخش است.