راهنماتو- زیر خیابان و ساختمانهای بسیاری از شهرهای تاریخی جهان مخوفترین و اسرارآمیزترین سردابههای باستانی قرار دارد. این گورهای زیرزمینی محلِ تدفینِ هزاران انسان هستند و قرنهاست که در هالهای از افسانه و راز پیچیده شدهاند.
به گزارش راهنماتو، از گورهای زیرزمینیِ تزئینشده و ترسناکِ پاریس تا تونلهای زیرزمینیِ شهرِ باستانی روم، این محوطهها نگاهی اجمالی و جذاب به گذشته و فرهنگهایی که آنها را خلق کردهاند، میاندازند.
عابران در حالِ گذر از معابر تاریک این گورها، میتوانند وزن تاریخ و سنگینی کسانی که پیشاز آنها از این مسیرها عبور کردهاند را حس کنند. این سردابهها هم زیبا و هم خوفناک هستند و همچنان شگفتی و ترس کسانی که جرأت میکنند از آنها عبور کنند را برمیانگیزند. در این مقاله، معروفترین سردابههای جهان را مرور و رازهایی که در زیر سطحِ این شهرها خفته است را با هم کشف میکنیم:
1.گورهای باستانی و سردابههای روم
در زیر خیابانهای شلوغِ روم شبکهای گسترده از تونلهای زیرزمینی، مقبرهها و اتاقهای تدفین وجود دارد که زمانی محلِ دفنِ مردگانِ روم باستان بودند. گفته میشود که بسیاری از این سردابهها به قرن دوم میلادی باز میگردند و تا قرن پنجم میلادی نیز از آنها استفاده میشده است. گورهای زیرزمینیِ روم به چند بخش تقسیم شدهاند که هر بخش معمولاً به تدفین گروهی خاص از مدفونشدگان اختصاص داده میشد. برای مثال، سردابههای سن کالیستو عموماً برای تدفینِ مسیحیان استفاده میشدند، درحالیکه سردابههای سن سباستیانو محلِ تدفینِ مسیحیان و پاگانها بودند. این سردابهها به خاطرِ نقاشیهای دیواریِ پرتکلف و بازنماییِ صحنههایی از انجیل روی دیوارهایشان معروفاند.
بیتردید سردابه پریسیلا یکی از معروفترین سردابههای روم باستان است که به نامِ زنی از نجیبزادگان که در قرن دوم میلادی در آن دفن شده است، نامگذاری شده است. گفته میشود که این سردابه یکی از قدیمیترین بخشها و یکی از مهمترین گورستانهای مسیحیان در روم است.
2.سردابههای پاریس و نگرانی برای بهداشتِ عمومی
دخمههای زیرزمینیِ پاریس ممکن است در زمره قدیمیترینها نباشند اما بیتردید از معروفترینها در این قاره هستند. آنها توسطِ رومیهایی ساخته شدهاند که معادن سنگآهک را برای ساختِ شهر در بالای این دخمهها حفاری کردند. استفاده از این دخمهها به عنوان مکانی برای تدفین مردگان به قرن هجدهم برمیگردد. درواقع گورستانهای شهر بسیار شلوغ شده و بهداشت عمومی مقامات را نگران کرده بود. از قرن هجدهم به بعد مقامات رسمی قانونی را تصویف کردند که به موجب آن قرار شد مردگان را جابهجا و بدینوسیله مشکل را حل کنند. بازرس کل معادن موظف شد تا بقایای 6 تا 7میلیوننفر را به معادنِ سابق رومی که برای این کار در نظر گرفته شده بود، منتقل کند.
طی چندینسال آینده بقایای میلیونها مرده پاریسی به این سردابهها منتقل و به شکلی خاص در کنار هم چیده و تزئین شد. این گورهای زیرزمینی همچنین برای نگهداری بقایای افرادی که در جریان انقلاب فرانسه کشته و بهخصوص با گیوتین گردن زده شدند، استفاده میشد.
این سردابههای معروف در قرن نوزدهم به روی مردم باز شدند و مردم خیلی زود شیفتگی زیادی به ربودنِ استخوانهای مردگان پیدا کردند. درنهایت، مقامات مجبور شدند که همه تونل به جز 61متر از آن را به روی عموم ببندند. البته این امر دزدان و غارتگران را متوقف نکرد و مانع گمشدنِ آنها در مسیر نشد.
3.سردابههای قرونوسطاییِ اسکندریه
گورهای زیرزمینیِ اسکندریه در بین قرنهای دوم و پنجم میلادی محلِ تدفین مردگان بودند. این گورها یکی از هفت شگفتیِ قرون وسطا محسوب میشوند. سردابههای اسکندریه مجموعهای متشکل از تونلها و قبرهای زیرزمینی بود که به کندهکاریِ صخرههای زیر شهر ساخته شده بودند. این گورها چندین سطح داشتند، بهنحوی که گورهای پایینتر، قدیمیتر و شگفتانگیزتر میشدند.
این سردابهها چندین سطحِ اصلی داشتند و هر سطحی استفادهای متفاوت داشت. نخستین سطح، برای دفن حیوانات استفاده میشد، دومین سطح برای دفنِ شهروندانِ عادی و سومین و جذابترین سطح، برای دفنِ اعضای خاندانِ سلطنتی و شخصیتهای عالیرتبه استفاده میشد. بخشی از این سرداب با عرضِ 18متر و طول 30متر برای تدفینِ امپراتور کاراکالا در نظر گرفته شده بود اما بعد از قتل او در سال 217میلادی، جسدش هرگز به اسکندریه منتقل نشد.
4.سردابههای رَباط در مالت
مقبرههای زیرِ شهرِ رباط در مالت به بین قرنهای چهارم و نهم میلادی بازمیگردند. آنها متشکل از مقبرهها و تونلهایی هستند که زمانیکه رباط همچنان یکی از شهرهای رومی مالت بود از آنها برای تدفین مردگان استفاده میشد.
یکی از نکات جالب درباره این سردابه آن است که برخلافِ گورستانهای دیگر، در این سردابه تفاوتی بینِ مردگان بر اساس مذهب و سایر تقسیمات وجود نداشت و مسیحیان و یهودیان و پاگانها در کنار هم دفن میشدند.
این دخمهها همچنین میزبان جشنهایی بودند که در آنها برای احترام به مردگان غذا داده میشد و هنوز میزهای بزرگ سنگی که برای این مراسم تهیه شده بودند، در این گورها وجود دارند.
5.راهبههای مومیاییشده در سردابههای کاپوچین
در زیر خیابانهای پررفتوآمدِ پالرمو در سیسیلی، منظرهای جذاب به نام سردابه کاپوچین پالرمو قرار دارد. این سردابهها و راهروهای معروفِ زیرزمینی به دلیل نیاز به یک گورستان جدید، به دنبال پر شدنِ ظرفیتِ صومعه کاپوچین، ایجاد شدند.
راهبی به نام سیلوسترو گابیو، نخستین فردی بود که بعداز مومیاییشدن در این گوردخمه دفن شد. کاشف به عمل آمدن که تونلها جسد او را در این سردابه معروف سالم نگه داشتهاند، بنابراین این سردابه به مکانی جدید برای دفنِ راهبان تبدیل شد.
اجساد این راهبانِ مومیامیشده به روی نردههایی ساختهشده از لولههای سرامیکی خشک و سپس با سرکه شستشو داده میشدند. بسته به موقعیتِ راهبان، برخی مومیایی میشدند و برخی در کابینهای شیشهای دربسته قرار میگرفتند. آنها با لباسهای روزمرهشان دفن میشدند.
با گذرِ زمان تدفین در این سردابه به نمادی از موقعیتِ اجتماعی تبدیل شد. در قرنهای بعدی، اشرافِ محلی وصیت میکردند که در این کاپوچین مومیایی شوند.
تدفین در کاپوچین برای راهبان سود زیادی داشت و تبدیل به تجارتی روبهرشد شد. خانوادهها باید بابت نگهداری مردگان در مکان مناسب پول میدادند. تازمانیکه این پولها پرداخت میشد، مرده هم در جلوی چشم و در مرکز قرار میگرفت، بهمحضِ آنکه پرداختها قطع میشد، جسد را برمیداشتند و روی طاقچههایی که دورتر بودند، میگذاشتند.
آخرین فرد مدفون در کاپوچین یک دختر دوساله به نام روزالین لومباردو بود که در سال 1920 بر اثر ذاتالریه جان خود را از دست داد. او اکنون در زیر یک پتو خوابیده و با پاپیونی روی موها و چهرهای آرام لقبِ «زیبای خفته» را به خود اختصاص داده است.
6.گورهای قرون وسطایی در کلیسای جامعه سنت استفانوس در وین
در مرکز شهر وین کلیسای جامع سنت استفان قرار گرفته که کلیسایی زیبا به سبکِ گوتیک و متعلق به سال 1137میلادی است. زیر این کلیسای جامع شبکهای از سردابههایی وجود دارد که برای تدفین در قرون وسطا از آنها استفاده میشد.
این سردابهها، نخستینبار در قرن دوازدهم بعدازمیلاد استفاده شدند. برای مسیحیان همیشه باعثِ افتخار بوده که در زیر کلیسا دفن شوند. معنایش آن است که شهروندانِ ثروتمندِ وین در سردابهها دفن و آنهایی که موقعیتِ اجتماعی پستتری داشتند در گورستانهای اطرافِ کلیسا دفن میشدند.
این فرایند تا زمان شیوع طاعون خیارکی در دهه 1730 ادامه داشت. برای پیشگیری از سرعت شیوع بیماری، گورستانها تخلیه و بسیاری از اجساد راهی سردابهها شدند. درحالیکه بسیاری از اسکلتها در ردیفهای منظم و با جمجمههایی که در بالای اسکلت قرار گرفته است، دفن شدهاند، مابقی به صورتِ استخوانهای تلمبارشده و نامنظم جای گرفتهاند. گفته میشود که بیش از 11000 نفر در این گوردخمهها دفن شدهاند.
در میانِ پشتههای استخوان، یک واقعیتِ ترسناک دیگر نیز در مورد این سردابه وجود دارد: و آن دخمه دوک است. در این بخشِ عظیم، اندام و احشاء شاهزادهها، شاهدختها و امپراتورها در آرامگاهشان پیدا شده است.
7.مخزن شگفتانگیز استخوانها در جمهوری چک
در بازسازیهای معمول کلیسای سنت جیمز در سال 2001 در شهرِ برنو در جمهوری چک، اسکلتهای مرتبط با حداقل 50000نفر پیدا شد. این مکان یک اَستودان (محل نگهداری استخوانِ مردگان) است و گفته میشود که در قرنهای 17 و 18 از آن استفاده میشده است. گورستانهایی که کلیسا را احاطه کرده بودند پر شدند، برای همین مقامات تصمیم گرفتند که مردگان را نبش قبر و اجساد را به استودان منتقل کنند.
8.نخستین گورهای مسیحی در سالزبرگ
ما معمولاً تصور میکنیم که گوردخمهها باید زیر زمین باشند، اما در سالزبرگ در اتریش اوضاع متفاوت است. این گوردخمهها در صخره مانچسبرگ در مجاورت گورستان سنت پیتر کندهکاری شدهاند و هیچکس نمیداند که چه زمانی ساخته شدهاند. بااینحال گفته شده که قدمت آنها احتمالاً به سالهای 400 و 800میلادی باز میگردد.
در زمان رومیها که اجرای آیینهای مسیحیت در انظار عمومی خطرناک بود، این غارها به معابد امن و مخفی برای دعا تبدیل شدند.
9.گوردخمههای سن جِنارو
در اعماقِ زیرِ خیابانهای ناپل در ایتالیا، در نزدیکی کلیسای سن جنارو، مجموعهای حیرتآور از قبرهای زیرزمینی خفته است. نخستین سطوح این سردابهها در قرنهای دوم و سوم بعدازمیلاد در سالهای ابتداییِ مسیحیت ساخته شدهاند.
این سردابهها تا قرن یازدهم برای تدفین اسقفها و نجیبزادگان محلی استفاده میشدند. اما همانطور که در مورد سایر سردابهها گفتهشد، در قرن پانزدهم با شیوع طاعون این سردابهها برای دفن قربانیان این بیماری استفاده شدند.