فرادید نوشت؛ ورزش سومو یکی از جاذبههای غافلگیرکنندۀ کشور ژاپن است که گردشگران به تماشای آن علاقۀ زیادی دارند. این ورزش ۱۵۰۰ ساله برای خودش دنیایی دارد که پر از رنج و افتخار و شهرت است. سریال تازۀ نتفلیکس با عنوان Sanctuary ما را به درون لایههای عمیق و تماشایی این دنیای ناشناخته میبرد.
شخصیت اصلی این سریال جوانی به اسم کیوشی اوزه است که به تازگی تمرینات خودش را در یک باشگاه سومو آغاز کرده است. او شش ماه است که دارد تمرین میکند اما به خاطر روحیۀ سرکش و تبعیت نکردن از دستورات مربیانش پیشرفت زیادی نکرده و بنابراین حقوق کمی هم دریافت میکند.
اوزه برای اینکه به هدف خودش برای مهاجرت کردن دست پیدا کند نیاز به ۸ میلیون ین پول دارد و البته فعلا ۵ هزار ین بیشتر ندارد! زندگی خانوادگی او هم آشفته است؛ پدرش بدهکار است و مادرش هم به فساد کشیده شده و جدا از آنها زندگی میکند.
در بین سایر اعضای باشگاه فقط یک نفر هست که وضع پیشرفتش از کیوشی هم بدتر است؛ او جوانی به اسم شیمیزو است که به شکل خندهداری در مقابل سایرین لاغرمردنی به نظر میرسد. اما موقعی که کیوشی از پیشرفت ناامید شده و میخواهد باشگاه را ترک کند، همین شیمیزو است که به پای او میافتد و به او التماس میکند که بماند و یک سوموکار بزرگ شود.
شیمیزو به او میگوید که پاهایش نه برای فرار کردن بلکه برای تبدیل شدن به بزرگترین سوموکار دنیا ساخته شدهاند. همین گفتگوی پر احساس آغاز مسیر تازهای در زندگی کیوشی میشود. او به باشگاه برمیگردد و به همان شکلی که مربیانش گفتهاند شروع به تمرین میکند.
همزمان با این ماجرا دو خبرنگار به این باشگاه آمدهاند تا گزارشی تحقیقی و مفصل دربارۀ ورزش سومو تهیه کنند. یکی از این خبرنگارها دختری به اسم آسوکا است که در مواجهه با فضای باشگاه، از خشونتی که در آنجا جریان دارد شوکه شده است.
یکی از جنبههای جذاب این سریال این است که ما را با زوایای ناشناخته و لایههای درونی یکی از خاصترین ورزشهای دنیا آشنا میکند. ورزشکاران سومو با بدنهای هیولامانندشان و با پوشش خاصی که دارند، شاید عجیبترین سیما را در میان تمام ورزشکاران دنیا داشته باشند. آنها شبیه گلادیاتورهای غولآسایی هستند که هنگام مبارزه، زمین زیر پایشان به لرزه در میآید.
اما به غیر از جذابیت موضوع، داستان سریال هم کشش خوبی دارد. ورزش سومو رتبهبندیهای مختلفی دارد و کسانی که به رتبههای بالای آن برسند میتوانند درآمدهای خارقالعادهای داشته باشند. مخاطب سریال از همان قسمت اول مشتاق میشود که ببیند کیوشی فقیر و کتکخور چگونه مسیر طلایی موفقیتش را از بین غولهایی که سر راهش قرار دارند باز میکند. در قسمتهای بعدی سریال، هر مبارزۀ کیوشی شبیه یک ماجراجویی هیجانانگیز است که شاید خیلی بیشتر از یک مسابقۀ واقعی ما را به هیجان میآورد.
علاوه بر اینها حضور آسوکا به عنوان یک دختر خبرنگار که فاصلۀ زیادی با دنیای مردانۀ سومو دارد، تضاد جالب و گاه طنزآمیزی را ایجاد میکند که به جذابیت سریال اضافه کرده است.
اگر بخواهیم به نقاط ضعف سریال اشاره کنیم، میتوانیم به ریتم نسبتا کند آن به خصوص در قسمت اول اشاره کنیم که شاید کمی حوصلهسربر باشد. اما در قسمتهای بعدی شاهد ریتم نسبتا تندتر و هیجان بیشتری هستیم. در مجموع، این سریال حال و هوای تازه و متفاوتی دارد و با داستان سرگرمکننده و بازیهای طبیعی و همدلیبرانگیزش به راحتی میتواند ما را با خود همراه کند.