راهنماتو - در "ازمنه" ای نه چندان دور، زمانی بود که فیلمهای اقتباسی از بازیهای ویدیویی همیشه شکست میخوردن. البته این شکست دلایل مختلفی داشت، اما همیشه نتیجه نهایی یک چیز بود: هیچ وقت اون فیلم به نتیجه مطلوبی نمیرسید. اما اخیرا این وضعیت به طرز چشمگیری تغییر کرده است: فیلم Super Mario Bros به عنوان یک موفقیت عظیم شناخته میشه، در حالی که سریال The Last of Us (که در واقع یک مجموعه تلویزیونی HBO است) تونست خیلی عالی پاسخگو انتظارات طرفدارای این سری باشه و حتی تونست فروش این بازی رو نزدیک به 10 سال بعد از عرضه چند برابر کنه.
به گزارش راهنماتو، با توجه به این وضعیت، ممکنه فکر کنید که شرکت Take-Two Interactive، صاحب مجموعههای بازی از جمله Red Dead Redemption، Grand Theft Auto، XCOM، Mafia، Midnight Club و Max Payne، که همگی دارای پتانسیل سینمایی زیادی هستند - مایل باشه فیلم هایی با اقتباس از بازی هایی که تحت مالکیت خودش داره بسازه. اما در جلسه سهمدارانی که برگزار شد، مدیرعامل این شرکت، استراس زلنیک - که در اوایل دهه 90 مدیرعامل شرکت 20th Century Fox بود؛ اعلام کرد که در واقع اینگونه نیست. او گفت که پروژههای فیلم و تلویزیون بسیار پرخطر بوده و به دلیل "امکان موفقیت نسبتا کم"، از نظر مالی مناسب نیستند!!!
زلنیک تأکید کرد که موفقیت غیرمنتظره (و به نوعی متعجبکننده) فیلم Super Mario Bros و سریال The Last of Us، به طور غیرمستقیم نشون میده که "تعداد زیادی از پروژه های شکست خورده در این صنعت وجود دارن و با این شکست ها مقادیر زیادی پول هدر شده". همچنین Take-Two در حال حاضر دو فیلم مبتنی بر بازی رو در دست ساخت داره، Borderlands و BioShock، و زلنیک گفت که امکان وقوع پروژههای بیشتری از این دست در آینده وجود داره. اما او اعلام کرد که این شرکت به دنبال "رویکردی بسیار انتخابی در مورد لایسنسینگ" هستش و تنها در جاهایی این کار را انجام میده که "یک ضرورت خلاقانه و یک فرصت اقتصادی" وجود داشته باشه.
در سالهای اخیر، موفقیت های بیشتری در این صنعت به جز سریال The Last of Us و فیلم Super Mario Bros دیدیم؛ از جمله Arcane، Cyberpunk: Edgerunners، The Witcher که همگی بازخورد مثبتی را جلب کردن و مخاطبان زیادی رو داشتن. این تغییرات نسبت به وضعیت کنونی به معنای واقعی انقلابی هستش در مقایسه با دورانی که کلود ون دام و رائول ژولیا با هم در فیلم Street Fighter مبارزه میکردن. زلنیک این موفقیتها رو به دو عامل اصلی نسبت داد: خلاقیت و تطابق خوب با "صفحات غیرتعاملی" (منظور به ذات فیلم و سریال ها) چیزی که در گذشته به این اندازه اتفاق نمیافتاد.
یک نمونه مشهور از این موضوع، فیلم Max Payne است که در سال 2008 به تئاترها اومد، و فقط یک سال پس از این بود که زلنیک کنترل Take-Two رو در دست گرفته بود. در نهایت میشه گفت این فیلم خوبی نبود، در حال حاضر دارای یک امتیاز کلی 16٪ در Rotten Tomatoes هست و نتونست به طوری که باید در باکسآفیس ظاهر بشه و همچنین نتونست اعتبار بازی رو دستخوش تغییرات مثبتی بکنه.
در طول سالها، ضرر های ناشی از شکست های اینطوری کمتر میتونن بشن، اما پروژهی اخیر فیلم Borderlands همچنان چنگی به دل نمیزنه. دو سال پس از پایان فیلمبرداری، هنوز یک سال تا انتشار آن باقی مونده و نویسنده این فیلم، کریگ مازین، اخیراً اسم خودش رو از روی این پروژه برداشته. این اصلا نشونه خوبی نیست و احتمالاً دلیلیه که زلنیک به اندازه کافی مشتاق نیست که به صنعت فیلم با اشتیاق پا بگذاره.
زلنیک گفت:"این یک کسبوکار بسیار سخت است و ما نمی خواهیم آینده این شرکت یا ارزش IP های خود را بر اساس اجرای شخص دیگر در حوزه دیگری از صنعت سرگرمی به خطر بیاندازیم. بنابراین ما به ادامه رویکرد بسیار انتخابی ادامه خواهیم داد."