راهنماتو- تربیت مهمتر است یا طبیعت؟ آیا هوش را ژنتیک تعیین میکند؟ آیا هوش محصول آموزش در حین رشد است؟ یا ترکیبی از هر دو است؟
به گزارش راهنماتو، مانند بسیاری از خصلتهای ما، هوش هم به نظر میرسد بسیار متأثر از ژنتیک باشد اما مسئله قدری پیچیدهتر از این است.
حتی تعریف مفهوم هوش و اندازهگیری آن آنقدر دشوار است که مجبوریم اطلاعات زیادی را به این ترکیب بیفزاییم. بنابراین، با اینکه مطالعات بزرگ و قابل اعتماد زیادی نشان دادهاند که ژنتیک نقش مهمی در هوش ایفا میکند، این به هیچوجه پایان ماجرا نیست.
هوش چیست؟
اگر میخواهیم بدانیم هوش محصول چیست باید بدانیم هوش چیست؟ بسیاری از ما تصوری روشن از چیستی هوش در ذهنمان داریم. باهوشها عملیات ریاضی ذهنی انجام میدهند. در حل معما خوب عمل میکنند. میتوانند حقایق مبهم تاریخی را به خاطر بیاورند. میتوانند به راهحلهای خلاقانه برای حل مسائلی که با آنها مواجه میشوند، برسند.
پس به نظر میرسد که هر کسی در ذهن خود تعریف متفاوتی از هوش دارد. بنابراین ارائه تعریفی استاندارد از هوش توسط متخصصان ضروری به نظر میرسد اما مشکل این است که متخصصان هم هنوز به توافقی درباره این موضوع نرسیدهاند.
هر محققی هوش را به طریقی متفاوت تعریف میکند. اما همه بر سر برساختهایی که در ادامه با شما در میان میگذاریم توافق دارند:
1.هوش سیال
تعریف آنها از هوش شامل توانایی یادگیری از تجربهها و سازگاری با تغییرات محیطی است. میتوان این توانایی را هوش سیال نامید و از طریق اندازهگیری توانایی فرد در حل مسائل استدلال انتزاعی مثل جفتکردن تداعیها و مجموعه اعدادی که فرد هرگز قبل از این ندیده است، مشخص میشود.
این بخش از هوش فرد «سیال» نامیده میشود و علتش آن است که مهارتهای این شخص قادرند به موقعیتها و مشکلاتی تسری پیدا کنند که او قبلا چیزی دربارهشان نیاموخته بوده است. درواقع این بخش از هوش ارتباطی به مطالعه یا دانش قبلی ندارد.
2.هوش متبلور
کارشناسان از مفهوم هوش متبلور برای نامیدن آن بخش از هوش استفاده میکنند که شامل حقایق و رویههایی میشود که فرد آموخته و یاد گرفته است. این بخش از هوش را میتوان از طریق اندازهگیری چیزهایی مثل دایره واژگان اندازهگیری کرد. هوش متبلور تحت تأثیر انباشت مهارتها و دانش است و میتواند در طی زندگی فرد با آموختن و به خاطر سپردن مهارتهای بیشتر رشد کند.
3.هوش عمومی
هوش متبلور و سیال با همدیگر هوش عمومی را شکل میدهند. هوش عمومی توانایی فرد در استدلال، حل مسائل، تفکر انتزاعی و درک مفاهیم پیچیده و دشوار است. آزمونی که سطح هوش عمومی فرد را تعیین میکند، آزمون آی.کیو نامیده میشود. آزمون آی.کیو که بهره هوشی افراد را میسنجد، درواقع سطح هوشی یک فرد را در برابر جمعیت عمومی اندازهگیری میکند. بنابراین آزمونهای آی.کیو استاندارد شدهاند تا امتیاز 100 را به عنوان بهره هوشی میانگین نشان دهند.
فردی که زیر 100 امتیاز میآورد زیر سطح میانگین هوشی جامعه است، و کسی که بالای 100 میگیرد بالای سطح میانگین هوشی جامعه است. نتایج آزمونهای آی.کیو اغلب قابل اعتماد است که یعنی هرچند بار که یک آزمون هوش را بدهید همان امتیاز قبلی را میگیرید. اما این آزمون به دلیل اتکای بیشازحد بر هوش آکادمیک و نادیده گرفتن مهارتها و تواناییها مورد انتقاد است.
نمرات مدرسه و هوش
یکی دیگر از سادهترین راهها برای سنجیدن هوش میتواند نمرات درسی باشد. نمرات درسی میتوانند بازتابی از عملکرد کلی دانشآموز در مدرسه باشند، اما نمیتوانند در اندازهگیری هوش واقعی خیلی قابل اعتماد باشند. علتش هم چندان پنهان نیست.
نخست، یک دانشآموز خیلی باهوش ممکن است در یادگیری یک درس خاص مثل زبان فرانسه مشکل داشته باشد. درحالیکه در سایر دروس خوب عمل میکند. او فقط مهارت یادگیری زبان خارجی ندارد، بنابراین نمره زبان فرانسهاش نمیتواند بازتابی از هوش او باشد.
دوم، یک دانشآموز باهوش ممکن است در مدرسه خیلی درسخوان نباشد و نمرات متوسط بگیرد. ازطرفی دانشآموزی که هوش کمتری نسبت به او دارد نیز همان نمرات متوسط را میگیرد زیرا به خودش سختی بیشتری میدهد. به لحاظ نظری به نظر میرسد که هر دو فرد هوش برابری دارند.
سوم، مدارس و معلمهای متفاوت نمرات را بر اساس معیارهای متفاوتی میدهند که در موسسات مختلف نیز تفاوت دارد. مثلا نمره الف در دانشگاه هاروارد را نمیتواند با نمره الف در کالجی محلی در لیبریا مقایسه کرد.
هوش با چه چیزهایی همبستگی دارد؟
برخی الگوها تاکنون از آزمون آی-کیو استخراج شدهاند. این الگوها نشان میدهند با اینکه محققان از ارائه تعریفی استاندارد درباره هوش میگریزند، در مسیر درست قرار دارند. همبستگی میزان ارتباط دو عامل را نشان میدهد و از صفر تا 1 اندازهگیری میشود. همبستگی صفر یعنی دو چیز هیچ ارتباطی با هم ندارند، درحالیکه همبستگی 1 یعنی دو چیز 100درصد به هم ارتباط دارند (مثل انسان بودن و پوست داشتن).
برخی چیزهای جالبی که با امتیاز هوش عمومی مرتبط بودهاند شامل موارد زیر است:
همبستگی اندکی (0.31) بین درآمد و هوش عمومی (آی-کیو) وجود دارد که یعنی هر چه بهره هوشی بالاتر باشد، احتمالا فرد درآمد بیشتری خواهد داشت.
تقریبا همبستگی نسبتا زیادی (0.55) بین کسب تحصیلات در سطوح بالا و بهره هوشی به معنی آی-کیو وجود دارد که یعنی آدمهایی که آی-کیوی بالاتری دارند بیشتر تمایل دارند که در سطوح بالاتر تحصیل کنند و مدارک بالاتر کسب کنند.
در نقطه مقابل، بین ارتکاب جرم و هوش بالا همبستگی منفی (منفی 0.20) وجود دارد که یعنی هرچه بهره هوشی فرد بالاتر است، کمتر به ارتکاب جرم گرایش دارد و بالعکس.
موفقیت شغلی، سلامت بهتر و موفقیتهای دانشگاهی با بهره هوشی بالا همبستگی دارند.
آیا میتوان از روی ژنتیک همه اینها را پیشبینی کرد؟
ارثی بودن هوش
کارشناسان رشته ژنتیک از اصطلاح «وراثتپذیری» برای توصیف اینکه میزان تنوع در یک صفت تا چه اندازه به ژنها مربوط است، استفاده میکنند. فرض کنید که بهره هوشی اغلب آدمها بین 80 تا 120 بود. اگر ژنتیک تنها عامل تعیینکننده این تنوع بود، میتوانستیم بگوییم که 100درصد دلیلی که آدمها در آزمون آی-کیو نمرات متفاوتی میگیرند، ژنهایشان است.
اما همانطور که رخ میدهد، هیچ چیزی 100درصد یا 0درصد ژنتیکی نیست. مطالعات وسیع و بزرگ نشان دادهاند که میزان وراثتی بودن هوش چیزی در محدوده 50درصد تا 80درصد است.
چطور ثابت شده است؟
بهترین روش برای اثبات نقش ژنها از طریق مطالعه روی دوقلوهاست، به خصوص دوقلوهایی که از هم جدا شده و در محیطهای متفاوتی رشد کردهاند، مثلا وقتی والدین طلاق میگیرند یا به بچهها به فرزندی پذیرفته میشوند یا در خانههای جدا رشد میکنند.
ازآنجایی که دوقلوها همیشه دی.ان.ای مشترک دارند، مثل آن است که یک فرد را در دو محیط جدا مطالعه کنیم. بنابراین این مطالعات نشان میدهند که هر چند دوقلوها در مکانهای متفاوت و با آدمهای متفاوتی زندگی میکنند، در مقایسه با آدمهای تصادفی، بیشتر احتمال دارد که نمرات برابری در امتیاز بهره هوشی کسب کنند.
این یعنی ژنها باید نقش مهمی در هوش ایفا کنند!
درضمن، هنوز «ژنهای خاص هوش» شناسایی نشدهاند، بنابراین محققان نمیتوانند به طور خاص درباره ژنهای مشترکی که باعث میشود برخی هوش بالا را از والدینشان به ارث ببرند، دقیق باشند.
یافته جالب بعدی از مطالعات دانشگاهی به دست آمده است. در مطالعه بزرگی که در سال 2014 انجام شد، مشخص شد که 62درصد از تنوع در عملکرد دانشگاهی ناشی از ژنهاست.
این مطالعه به نقش انگیزه، شخصیت، اعتماد به نفس و چند ده فاکتور دیگر شامل آی-کیو پرداخته بود. این مطالعه دریافت که دوقلوهایی که در این فاکتورها با هم شباهت داشتند، شباهت بیشتری در عملکرد دانشگاهیشان نیز داشتند.
وراثت و سن
تحقیقات نشان میدهد که وراثت در نوزادان فقط 20درصد در بهره هوشی اثر دارد، در کودکان این مقدار به 40درصد میرسد. در بزرگسالان این رقم میتواند به 50 تا 80درصد برسد. علتش آن است که ژنهایی که روی هوش اثر دارند در طی زمان تقویت میشوند. ژنها به واسطه افزایش سن یا استفاده و تحریک مداوم هوش قویتر میشوند.
به جز ژنتیک چه چیز روی هوش اثر دارد؟
اگر بین 50 تا 80درصد هوشمان را به ارث میبریم، 20 تا 50درصد بقیه چطور تأمین میشود؟ پاسخ محیط و تجربههایی است که هر شخصی در طول زندگی کسب میکند. تغذیه، موقعیت اجتماعی-اقتصادی، آلودگی محیطی، میزان حضور والدین، کیفیت آموزش و بسیاری عوامل دیگر میتوانند روی هوش اثر بگذارند.