راهنماتو- همهمان چنین تجربهای داشتهایم: به یک بحث داغ در شبکههای اجتماعی میرسیم و بعضی نظرات نفرتانگیز ترولهای اینترنتی را در زیر آن پست میخوانیم. میدانیم که باید بیخیال شویم و قدری فضا به خودمون بدهیم اما نمیتوانیم جلوی خودمان را بگیریم. احساس میکنیم باید جواب طرف را بدهیم. درست است؟
به گزارش راهنماتو، وقتی شخص برانگیخته میشود، برایش سخت است که جلوی خودش را بگیرد و استدلالهایی که از نظرش منطقی هستند را مطرح نکند. چه آنلاین و چه آفلاین، چه بر سر مواضع سیاسی و چه بر سر اینکه چه کسی کارهای خانه را بیشتر انجام میدهد، وقتی بحث شعلهور میشود، همه شرطهای پیشین لغو میشوند. ممکن است خیلی سریع واکنش نشان دهید، سریع قضاوت و نتیجهگیری کنید و احساس کنید مشتاقید به بهر بهایی که شده حرف آخر را شما بزنید و خودتان را در بحث برنده اعلام کنید.
هنری اورتیز، روانشناس گشتالتی از لسآنجلس، میگوید: «بسیاری از آدمها دوست دارند سریع برنده شوند. آنها تکانشی عمل میکنند و نمیتوانند به نیازها و خواستههایشان برسند. بحث کردن و زدن حرف آخر باعث نمیشود که بتوانید دیگران را به دیدن جهان از چشمانداز خودتان ترغیب کنید. درواقع به نظر میرسد یک مسابقه طنابکشی راه انداختهاید و هر چه بیشتر در کشیدن سمت خودتان میکوشید، آن فرد بیشتر در مقابل شما مقاومت میکند .»
برد بوشمن، روانشناس اجتماعی و کارشناس مباحثه، میگوید: «به خصوص در فضای آنلاین شروع یک بحث میتواند تا ابد شما را درگیر نگه دارد. بهتر است از وقوع مشکل پیشگیری کرد تا اینکه بگذارید مشکل رخ دهد و بعد بخواهید برایش دنبال راه حل باشید.»
با اینکه آدمی وسوسه میشوید نظر مخالفش را با پرخاشگری و صدای بلند مطرح کند، این روش خیلی کم ممکن است به برنده شدن فرد منتهی شود. وقتی هر دو طرف رابطه خشمگین هستند به سختی میتوانند به دیدن جهان از نظرگاه یکدیگر ترغیب شوند. ما از 5کارشناس پرسیدهایم چطور میتوان پاسخ را به تعویق انداخت و احتمال برد در بحث را افزایش داد. با راهنماتو همراه باشید تا توصیههای آنها را مرور کنیم:
1.چشمانداز را تشخیص دهید
وقتی در یک بحث داغ تکانشی عمل میکنید، واکنشهایتان از بسیاری از دردها، ترسها و فقدانهایی که در گذشته تجربه کردهاید تأثیر میپذیرد . برناشا اندرسون، روانشناس، میگوید: «ما همه این تجربههای متفاوت را وارد رابطمان میکنیم. گاهی اوقات آنها خاموش و زیر سطح هستند اما وجود دارند. به نظر میرسد که در آن لحظه دارید با هیولای تازهای مبارزه میکنید، اما در اعماق وجودتان مسائلی از کودکیتان برانگیخته شده است. وقتی سیستم عصبیتان آرام و تنظیم میشود، به خودتان میآیید و میگویید این کار اصلا با ارزشهای من همخوانی نداشت. اصلا من همچین آدمی نمیخواستم باشم.»
به شرایطتان آگاه باشید. وقتی فردی در یکی از ابعاد زندگی دچار فروپاشی شده، احتمال دعوا و درگیری با سایرین افزایش پیدا میکند. مثلا وقتی با شریک زندگی درباره شستن ظرفها بحث میکنید، شاید دلیل واقعیاش این است که او به قدر کافی در نگهداری از بچهها کمک نمیکند. وقتی حس ناتوانی میکنیم، بیشتر احتمال دارد یقه دیگران را بگیریم یا انرژیهای منفی را به هر قیمتی به بیرون هل بدهیم.
همین منوال درباره اعصابخوردیهای آنلاین نیز رخ میدهد. در اینترنت ما حس میکنیم چاره و انتخاب دیگری جز اینکه وارد بحث شویم نداریم. میشل درویین، استاد روانشناسی، میگوید: «فشار زیادی روی خودمان احساس میکنیم که نظراتی را انتشار دهیم که با منافع گروهی که به آن تعلق داریم همخوانی داشته باشد، زیرا به این طریق میخواهیم توسط گروه پذیرفته شویم.»
هاردن برافورد، روانشناس، میگوید: «به آسانی میتوانیم طعمه این مناظرات و بحثها شویم زیرا میخواهیم خشم و استیصال و ناامیدیای که از آن لحظه حس میکنیم را هدایت کنیم. اما با اینکه ممکن است حس کنیم مبارزه با ترولهای اینترنتی استفاده بهینه از زمان است، اینطور نیست. گاهی سکوت کردن قدرت است. به خصوص اگر احساس میکنیم آسیبپذیر هستید یا مطمئن نیستیم چگونه با خونسردی خودمان را ابراز کنیم. »
2.مکث کنید و 5حستان را فعال کنید
اورتیز توضیح میدهد: « هر فردی وقتی در وضعیت آرامش قرار دارد یک پنجره تحملپذیری دارد و میتواند اطلاعات را به دست آورد و احساسات را تحمل کند. وقتی فردی به لحاظ احساسی و جسمی حس میکند مورد تهدید واقع شده است، از آن پنجره بیرون میرود و در این حالت یا یخ میزند یا مبارزه یا فرار میکند.»
بوشمن میگوید، وقتی تحریک میشوید، ضربان قلب و فشار خون بالا میرود. اما سرکوب احساسات میتواند به نشخوار فکری منجر شود. «مثل آن است که قوری چای روی گاز در حال جوشیدن است. میتوانید بخار را تخلیه کنید یا سعی کنید بخار را حفظ و در درون آن حبس کنید. بهترین استراتژی آن است که شعله را کم کنید.»
اورتیز میگوید: «یادتان باشد نفر مقابل شما هم یا در وضعیت گریز یا در وضعیت جنگ قرار دارد. کسی که با او در حال مبارزه هستید نیز دیگر آن نفر پیش از جنگ نیست. شما دارید با دردها، آسیبهای روانی و گذشته آن فرد مبارزه میکنید. »
اورتیز پیشنهاد میدهد که وقتی بحث داغ میشوید درخواست توقف مکالمه را بدهید و میتوانید چیزی شبیه به این جملات را بگویید: «متأسفم، در حال حاضر احساس میکنم بار زیادی را تحمل میکنم و نیاز دارم چند لحظه با خودم خلوت کنم. نمیخواستم ناراحتت کنم.» حتی میتوانید یک روز را در تقویم علامت بگذارید تا دوباره به آن بحث بگردید و دربارهاش در وضعیتی خونسردتر صحبت کنید. حتما تا آن وقت قضاوتهای بهتری دارید.
درویین درباره گفتوگوی آنلاین توصیه میکند که برای بیان نظرات عمومی خط قرمز داشته باشید. مثلا بگویید هرگز در گفتوگوهای عمومی شرکت نمیکنید و نظرات خودتان را به صورت شخصی و خصوصی مطرح میکنید. گفتوگوهایی که به جای فضای عمومی در دایرکت مطرح میشوند معمولا مدنیتر هستند.
وقفه انداختن، مثل توصیه تا 10 یا 100شمردن ، واقعا باعث شفاف شدن فکر میشود. ضمنا کارشناسان میگویند چند عامل شامل گرسنگی، عصبانیت، حس تنهایی و خستگی شکارچیان خاموشی هستند که میتوانند باعث شوند هر فردی کنترل خود را از دست بدهد و رفتاری خلاف شخصیت نشان دهد.
یکی دیگر از تمرینها آن است که در هنگام عصبانیت 5حس خودتان را فعال کنید: 5چیز را در اطراف ببینید، 4چیز را لمس کنید، سه چیز را بشنوید، دو چیز را ببویید و یک چیز را مزه کنید.
3.با همدلی شروع کنید
گاهی بحث آنقدرها مهم نیست که دوباره به سراغش بروید اما گاهی لازم است دوباره درباره مسائلتان صحبت کنید. در این موارد از همان ابتدای امر همدلیتان را نشان دهید. به شخص مقابل بگویید که چه قدر رابطهتان برایتان مهم است و ناراحتی او را درک میکنید. احساسات خودتان را هم شرح بدهید و چیزی مثل این بگویید که «واقعا چیزی که گفتی ناراحتم کرد یا خیلی حیرتزده شدم.»
اورتیز میگوید، تفاوت دیدگاهها درباره یک موضوع واحد را فرصت ببینید نه تهدید. «گاهی آدمها در هنگام تحریک شدن نیازی نمیبینند بحث یا از خودشان دفاع کنند. آنها صرفا گوشی میخواهند که دردشان را بشنود. اگر شما کسی باشید که میتواند این گوش شنوا را به آنها هدیه دهد، هدیه بزرگی به آنها دادهاید. مثل وقتی است که کودکی آسیبی جزئی میبیند و فقط نیاز دارد سریع بغلش کنند و او را ببوسند.»
اورتیز میگوید: «آدمی وقتی شنیده میشود، سپر دفاعیاش را میندازد.»
درویین میگوید، در مورد فضای آنلاین یادتان باشد آدمی که دارید با او بحث میکنید ممکن است در واقعیت چنین شخصیتی نباشد. «آدمها معمولا دو محتوا در طی روز به اشتراک میگذارند، پس اگر میخواهید کل داستان آنها را بدانید باید هر دو محتوا را مشاهده کنید.»
4.روی راه حل تمرکز کنید
ازآنجایی که ریشه دعوا با دوستان و اشخاص مهم زندگی اغلب بر سر مسائلی نامرتبط با موضوع مورد بحث است، سعی کنید آن مسئله اصلی را دریابید. شاید شما و شریک عاطفیتان از نگهداری بچهها و کار دچار احساس خستگی مفرط هستید و نیاز دارید با هم تنها باشید.
شاید یکی از رفقا دائم دارد برنامهها را لغو میکند چون میترسد به شما بگوید که مشکل مالی دارد. هاردن برادفور میگوید: «شما علیه شریک عاطفیتان نیستید، بلکه شما و شریک عاطفیتان علیه آن موضوعِ دردسرساز هستید. اینکه مثل یک تیم به موضوع نگاه کنید، رویکرد متفاوتی در مقایسه با زمانی است که حس میکنید با دشمنتان مواجه شدهاید و باید در این بحث برنده شوید.»
همیشه برای معذرتخواهی به خاطر خارج شدن از حدود و بیاحترامی آماده باشید. این یعنی باید در آینده مراقب لحن و رویکردتان باشید.
هاردن برادفورد میگوید: «اگر جنگهای آنلاین شما ناشی از احساس بیقدرتی و ناتوانی ناشی از مسائل جهان است، راهی مولدتر برای تبدیل کردن این ناراحتی به کاری بزرگ پیدا کنید. میتوانید مشارکت مدنی داشته باشید یا خیریه تشکیل دهید.»
5.برای آینده برنامهریزی کنید
گفتوگوهای سخت همیشه در آینده میتواند رخ دهد. بنابراین با دوست یا شریک عاطفیتان درباره چگونگی مدیریت آنها در آینده صحبت کنید. هاردن برادفورد پیشنهاد میدهد از چنین عباراتی استفاده کنید: «میدانیم که جهان دارد از هم میپاشد، اما من و تو چه کاری برای حمایت از هم میتوانیم انجام دهیم؟»
در مورد فضای آنلاین شاید لازم است که برخی از دوستان را آنفالو کنید. شاید لازم است در مورد مواضع سیاسی در فضای آنلاین حرف نزنید و فقط در مورد علایق مشترک صحبت کنید. شاید کافی است بپذیرد که شما و شریک عاطفیتان چند هفته بعدی کاملا بداخلاق خواهید بود و بنابراین لازم است که همدیگر را علیرغم همه بداخلاقیها درک کنید.
وقتی گفتوگو میکنید همدلی کنید. برای دعوای عادلانه مرز بگذارید. اگر کسی وسط دعوا دارد قسم میخورد، تهدید به ترک رابطه میکند یا نمیگذارد دیگری حرف بزند، وقتش رسیده که دعوا را متوقف کنید.
بوشمن میگوید: «یادتان باشد که بسیاری از این دعواها در درازای یک عمر رابطه ناچیز است. ممکن است مسئلهای که در این لحظه با آن سروکله میزنید، همین لحظه مهم باشد اما آیا فردا و هفته بعد و سال بعد هم مهم است؟»
وقتی بحث پیش میآید، مسئولیتپذیر باشید اما حس خود-دلسوزی نیز داشته باشید. هم خودتان و همر شریک عاطفیتان را ببخشید.
اندرسون میگوید: «باید بدانیم که آنها انسان هستند و ما هم انسانیم. هرچه به دیگری سخت بگیریم، به خودمان سخت گرفتهایم. باید بگوییم این فرد انسان است، برای همین است که هماکنون احساس میکنیم رفتارهایی غیرانسانی از او میبینم.»