این علائم به شما می‌گویند دچار فرسودگی شغلی شده‌اید!

اگر کل هفته با اعمال شاقه به کارتان می‌پردازید و منتظر چند ساعت استراحت هستید شاید شما هم دچار فرسودگی شغلی شده‌اید!ما کار می‌کنیم برای اینکه خوب زندگی کنیم.

شناسه خبر: ۳۹۱۵۲۱
این علائم به شما می‌گویند دچار فرسودگی شغلی شده‌اید!

راهنماتو- «خسته‌ام! به حدی خسته که یه هفته پشت سرهم بخوابم بازم کمه!»

ما کار می‌کنیم برای اینکه خوب زندگی کنیم. اما اسیر بعضی کارها شدن و به معنای دیگر، حل شدن در یک شغل، باعث می‌شود نه تنها لذتی از زندگی نبریم که پرداختن به آن کار هم برایمان در حکم شکنجه باشد!

به گزارش راهنماتو، اینکه شما کاری را با عشق انجام بدهید و از ریزه کاری‌های آن هم لذت ببرید یک مساله است و اینکه مجبور باشید کار کنید تا گذران زندگیتان با مشکل روبه رو نشود مساله‌ای دیگر است! بعضی وقت‌ها چنان در شغلمان فرو می‌رویم که از خاطر می‌بریم کار کردن برای بهتر زندگی کردنمان است. البته در این میان مسائل دیگری هم دخیل است، مثلا مجبور هستیم کار کنیم در غیر این صورت معیشتمان به خطر می‌افتد و این جبر روزگار اجازه نمی‌دهد که با چشم باز ببینیم کاری که مشغول آن هستیم چه بر سر ما می‌آورد!

به اجبار زندگی، یا حتی سخت گیری‌های خودمان، فرسودگی شغلی ممکن است پیش بیاید و تاثیرات منفی خود را روی ما بگذارد.

اگر کل هفته با اعمال شاقه به کارتان می‌پردازید و منتظر چند ساعت استراحت هستید شاید شما هم دچار فرسودگی شغلی شده‌اید! بد نیست بدانید فرسودگی شغلی چند مرحله دارد که روی روح و جسم شما تاثیر می‌گذارد. این مراحل را با هم نگاه کنیم و در آخر شاید تصمیم گرفتید جور دیگری به شغلتان نگاه کنید یا اینکه به دنبال راه دیگری باشید!

6

مرحله اول:

هرکاری می‌کنید تا خودتان را به کارفرما یا رییستان اثبات کنید. با هر قدم که جلو می‌روید به نظر خودتان پیشرفتی حاصل نمی‌شود و این انرژی بیشتری از شما می‌گیرد. اینکه بخواهید مرتب خود را ثابت کنید سخت است!

مرحله دوم:

هر روز بیشتر و بیشتر کار می‌کنید، توقعتان را از خود بالا و بالاتر می‌برید تا کسی از راه نرسد و جایگاه شما به خطر بیفتد. کار کردن در چنین شرایطی بسیار آسیب زاست و چندی نمی‌گذرد که خستگی نایی برای شما نمی‌گذارد!

مرحله سوم:

خودتان را نادیده می‌گیرید. برای اینکه در شغلتان همیشه بدرخشید توجهی به خودتان و نیازهایتان نمی‌کنید. آن چیزی که حرف اول را می‌زند فقط کار است و این وسط خود را از یاد می‌برید. فراموش نکنید ما کار می‌کنیم برای اینکه از ثمرات مادی و حتی معنوی آن بهره مند بشویم نه اینکه خودمان در این میان حذف شویم!

مرحله چهارم:

درون شما جنگی برپا می‌شود و زمین و زمان را مقصر می‌دانید! برای اینکه نمی‌توانید یک راهی برای رهایی و استراحت پیدا کنید و این مساله کشمکش درونی برای شما ایجاد می‌کند. حتی روی روابطتان هم اثر خواهد گذاشت!

مرحله پنجم:

کار برای شما آنقدر اولویت است که تمام ارزش‌هایتان را به خاطر آن تغییر می‌دهید. باعث می‌شود آدم دیگری بشوید و خواسته‌هایتان این میان پشت پرده پنهان شده و فقط روی کار تمرکز دارید!

مرحله ششم:

همه کارها و مشاغل مشکلات خودشان را دارند و اینکه بخواهید یک شغلی داشته باشید بدون هیچ نوسان، بدون برخورد، بدون خستگی و بالا و پایین شدن شرایط، امکان ناپذیر است. اما گاهی اوقات مشکلات بیش از حد لازم است ولی شما آنقدر در دریای کار غرق شده‌اید که تمام آنها را نادیده گرفته و مهمتر از آن انکارشان می‌کنید!

6

مرحله هفتم:

برای اینکه به کارتان بپردازید و بهترین نوع خود را به نمایش بگذارید مجبور هستید از دیگران فاصله بگیرید. روابطتان مختل خواهد شد. چون شما وقت رسیدگی به دیگران را ندارید!

مرحله هشتم:

عصبی می‌شوید و پرخاشگری خواهید کرد. با این رفتار سرد و خشن به آنهایی که دوستشان دارید آسیب می‌زنید و شاید خودتان هم متوجه این اتفاق نباشید!

مرحله نهم:

مهم نیست یک سال است کار می‌کنید یا 10 سال! وقتی دچار فرسودگی در آن فعالیت بشوید یک آدم دیگر می‌شوید و خودتان هم کم کم باورتان می‌شود تغییر کرده‌اید. تغییر مثبت همیشه خوب است اما تغییر کردن به دلیل تحت فشار کاری بودن آزاردهنده است.

مرحله دهم:

با کار زیاد و مشغولیت‌های فراوانی که برای شما به وجود می‌آورد زمانی برای زندگی کردن نمی‌ماند! احساس شما به زندگی تغییر می‌کند و نسبت به دلخوشی‌هایتان بی تفاوت خواهید شد. مسیرهای نادرستی جلوی روی شما قرار می‌گیرد و ممکن است برای رهایی از این حس کرختی و بی تفاوتی به سراغ مواد مخدر بروید!

مرحله یازدهم:

خستگی شما دیگر زمان خاصی به خود نمی‌شناسد. در هر حالتی خسته‌اید، حتی وقتی 10 ساعت پی در پی خوابیده باشید باز هم تن و روحتان خسته است و این حس رخوت نشان می‌دهد شما به دنیای افسردگی پا گذاشته‌اید!

مرحله دوازدهم:

روح و جسم شما در راستای هم به نهایت خستگی می‌رسند. دردهای جسمی ناشناس به سراغتان می‌آید. فرسودگی کامل شغلی اینجاست! به خودتان بیایید!

هر مشکلی راهی برای خلاصی دارد. اگر هر کدام از این مراحل که برشمردیم در شما وجود دارد و نسبت به کار و مشغله‌تان این احساسات را دارید هرچه سریعتر برای سلامت روح و جسمتان فکری بکنید.

نظرات
پربازدیدترین خبرها