۳۱گنج حیرت انگیز تاریخ جهان که هنوز مفقودند (قسمت اول)

جواهرات تاج سلطنتی ایرلند در سال ۱۹۰۷ از قصر دوبلین ربوده شدند.

شناسه خبر: ۳۹۶۱۵۲
31گنج حیرت انگیز تاریخ جهان که هنوز مفقودند (قسمت اول)

راهنماتو- تعداد زیادی از گنجینه‌های بی‌قیمت تاریخی در طی سال‌ها در جهان ناپدید شدند. این اشیاء اغلب یا به دلیل دزدی یا تحت شرایط مرموز در زمان جنگ یا فجایع طبیعی که امکان محافظت از آن‌ها وجود نداشت یا به عنوان غنائم جنگی توسط نیروهای نظامی دشمن به سرقت رفته و مفقود شدند. بعضی‌اوقات این غنائم پیدا شدند اما بسیاری تا همین امروز مفقود مانده‌اند.

به گزارش راهنماتو، در این مقاله برخی از گنجینه‌های گم‌شده که هرگز پیدا نشدند را با هم مرور می‌کنیم. بعضی از آن‌ها احتمالا تا امروز تخریب شده‌اند اما برخی هنوز وجود دارند و شاید روزی پیدا شوند.

ط

گنجینه سرقت‌رفته آزتک

امپراتوری آزتک در مکزیک در اوایل قرن 16میلادی در حال شکوفایی بود، اما حاکم آن به نام مونتزوما، با ورود هرنان کورتس و رفقای فاتح اسپانیایی‌اش در سال 1519 به پایان کار خود رسید. آن‌ها مونتزوما را به حاکم دست‌نشانده خودشان تبدیل کردند و او در سال 1520 به دلایل نامشخصی مرد. کورتس و نیروهایش که با شورش آزتکی‌ها مواجه شدند، تصمیم گرفتند که در شب 30ژوئن سال 1520 با محموله‌ای عظیم از طلای آزتک پایتخت را ترک کنند. اما یکی از کشتی‌ها در آبراهی که به یک دریاچه می‌ریخت و امروز خشک شده است، غرق شد و بسیاری از اسپانیایی‌ها و بخشی از محموله طلا غرق شد.

این شب به عنوان «شب غم» برای اسپانیایی‌ها نامگذاری شد. اسپانیایی‌ها چند ماه بعد برای پیدا کردن طلاها بازگشتند اما فقط بخشی از آن‌ها را پیدا کردند. بعضی از آن طلاها اخیرا در هنگام عملیات ساخت‌وساز در مکزیکو‌سیتی پیدا شد اما بخش زیادی از آن محموله طلا هنوز مفقود است.

ط

اتاق کهربا

اتاق کهربا در قرن هجدهم در قصر کاترین در شهر زارسکو سلو در نزدیکی میدان سنت پیترزبورگ ساخته شد. این اتاق حاوی موزاییک‌های طلااندود‌شده، آینه‌ها و کنده‌کاری‌هایی در کنار صفحاتی ساخته‌شده از 450کیلوگرم کهربا بود. آلمانی‌ها در سال 1941 در جنگ جهانی دوم زارسکو سلو را اشغال کردند و صفحات اتاق و آثار هنری را باز کردند و با خودشان به آلمان بردند. این آثار از آن زمان دیگر دیده نشده‌اند و احتمالا تا امروز دیگر تخریب شده‌اند. امروز قصر کاترین میزبان بازآفرینی اتاق کهرباست.

ط

تابوت‌دان‌ منکاوره

هرم فرعون منکاوره در مصر در بین سه هرم دیگری که حدود 4500سال قبل در جیزه ساخته شد از همه کوچک‌تر است. در دهه 1830 یک افسر انگلیسی، به نام هوارد وایس، اهرام جیزه را کاوش کرد و گاهی نیز از تکنیک‌های مخرب (استفاده از مواد منفجره از همه بدنام‌تر بود) برای راه پیدا کردن به درون سازه استفاده کرد. وایس تعداد زیادی شیء باستانی شامل یک تابوت‌دان تزیین‌شده را در هرم منکاوره پیدا کرد. وایس تلاش کرد تا تابوت‌دان را در سال 1838 با یک کشتی تجاری به نام بئاتریس به انگلستان منتقل کند اما کشتی در سفر غرق شد و تابوت‌دان نیز با آن به اعماق دریا رفت. اگر بئاتریس زمانی پیدا شود، ممکن است که تابوت‌دان باستانی نیز پیدا شود.

ط

تابوت عهد عتیق

برطبق انجیل یهودیان، تابوت عهد عتیق، صندوقی بود که لوح‌هایی که 10فرمان روی آن‌ها حکاکی‌ شده بود را در خود جای داده بود. این صندوق در معبدی در اورشلیم که گفته می‌شد پادشاه سلیمان ساخته، نگهداری می‌شد. این معبد مقدس‌ترین مکان روی زمین برای یهودیان بود اما در سال 587 ق.م توسط پادشاه بخت‌النصر دوم که اورشلیم را فتح و آن را غارت کرد نابود شد. مشخص نیست که سرنوشت تابوت عهد عتیق چه شد و مکان آن‌ هنوز در هاله‌ای از ابهام است.

ط

شمشیر ماسامونه هونجو

ماسامونه هونجو شمشیری است که می‌گویند فردی به نام گورو نیودو ماسامونه، که بین سال‌های 1264 تا 1343 زندگی می‌کرد و از نظر خیلی‌ها بزرگ‌ترین شمشیرساز در تاریخ ژاپن است، آن را ساخته است. این شمشیر به نام یکی از مالکانش، شیگناگا هونجو، که بعد از نبرد قرن 16 آن را به عنوان جایزه دریافت کرد، نامگذاری شده است. این شمشیر بعدها به مالکیت توکوگاوا لیاسو، درآمد که بعد از برنده شدن در یک مجموعه نبرد در قرن 16 نخستین شوگان ژاپن شد.

این شمشیر تا پایان جنگ جهانی دوم در خانواده توکوگاوا دست به دست شد تا اینکه در زمان اشغال ژاپن توسط آمریکایی‌ها به دست مقامات آمریکایی افتاد زیرا آن‌ها نگران بودند که این شمشیر و موارد مشابه علیه آمریکایی‌ها استفاده شود. احتمالا سربازان آمریکایی شمشیر را در کنار سایر سلاح‌های ضبط‌شده ژاپنی تخریب کردند؛ یا اینکه شمشیر را با خودشان به آمریکا بردند که یعنی احتمالا بازیافتن آن وجود دارد.

کتابخانه گم‌شده تزار مسکو

کتابخانه تزار مسکو احتمالا حاوی مجموعه گسترده‌ای از متون یونانی باستانی و متن‌هایی نوشته‌شده به چند زبان بود. حاکمان دوک‌نشین‌های بزرگ مسکو احتمالا این کتابخانه را در سال 1518 ساختند و در قرن 16 میلادی شاهزاده آندره کربسکی درباره ملاقاتی بین ماکسیموس، فیلسوف، (1475-1556) و شاهزاده بزرگ مسکو، واسیلی سوم (1479-1533)، می‌نویسد که طی آن شاهزاده کبیر مجموعه عظیمی از کتاب‌های یونانی را به ماکسیموس نشان می‌دهد.

همچنین گفته شده است که ایوان چهارم، معروف به ایوان مخوف، که از سال 1530 تا 1584، زندگی می‌کرد، برخی از متون کتابخانه را پنهان کرده بود. طی قرن‌ها تلاش‌های زیادی برای پیدا کردن این «کتابخانه پنهان» انجام گرفته اما تاکنون محققان دست‌خالی برگشته‌اند. یک مورخ، به نام پاتریشیا کندی، در کتابی بیان کرده است که "فارغ از اینکه این کتابخانه پنهان واقعا وجود داشته یا نه، تعدادی از متون باستانی به یونانی و سایر زبان‌ها در بایگانی‌ای در مسکو و سنت پیترزبورگ پیدا شده است."

ط

جواهرات تاج‌ سلطنتی ایرلند

جواهرات تاج سلطنتی ایرلند در سال 1907 از قصر دوبلین ربوده شدند اما این جواهرات هیچ ارتباطی با هیچ مراسم تاجگذاری یا هیچ تاجی نداشتند. توماس اوریوردان، مورخ و مدیر پروژه در دانشگاه کالج کورک، در مقاله‌ای می‌نویسد: «آن‌ها شامل ستاره جواهرنشان حکم پاتریک مقدس و گل‌سینه الماس‌نشان و 5 گردنی طلایی از همان حکم بودند که رویهم به عنوان «اموال تاج» شناخته می‌شدند. حکم پاتریک مقدس در سال 1783 پایه‌گذاری شد و به افراد عالی‌منسب ایرلندی و همراهان ایرلند ـ با عنوان شوالیه‌های همراه ـ که حمایت از دولت آن زمان به آن‌ها وابسته بود، اهدا می‌شد.»

بریتانیا در زمان ساخت «جواهرات تاج» در سال 1783 ایرلند را کنترل می‌کرد. این جواهر از 394 سنگ قیمتی جواهرات ملکه شارلوت و حکم بَث ساخته شده بود. ملکه شارلوت همسر پادشاه جورج سوم بود. در این جواهرات روپیه‌هایی از امپراتوری مغول و احتمالا سنگ‌های گران‌قیمتی که سلطان ترکیه آن‌ها را تأمین کرده بود نیز به کار رفته بود.

جواهرات در یک کتابخانه نگه‌داری می‌شدند و امنیت ناکافی امکان سرقت آن‌ها را فراهم کرد. هنوز معلوم نیست که چه کسی جواهرات را دزدید و چه بلایی سر آن‌ها آمد. از طیفی از آدم‌ها، از جمله فرانسیس شکلتون، برادر کاشف معروف، ارنست شکلتون، به عنوان مظنونین این سرقت نام برده شده‌ است اما هیچ‌چیز هیچ‌وقت ثابت نشد.

ط

اشعار گم‌شده سافو

سافو، شاعر یونانی، که در قرن هفتم قبل از میلاد زندگی می‌کرد، شکسپیر زمان خودش بود. یونانیان باستان این شاعر زن را بسیار گرامی می‌داشتند و از او به عنوان یکی از بهترین شعرا یاد می‌کردند. متأسفانه تعداد اندکی از شعرهای او تا امروز برای ما باقی مانده است. در سال 2014 بخش‌هایی از دو قطعه شعر از سافو که قبلا هرگز دیده نشده بود توسط دانشگاه آکسفورد رونمایی شد. سافو در یکی از شعرها از برادرانش و در دیگری درباره یک عشق یک‌طرفه گفته بود. منشاء این شعرها هنوز مشخص نیست.

ط

گنجینه اسقف مرده

در سال 1357، یک کشتی به نام سائو ویسنته از لیسبون در پرتغال رهسپار آویگنون در فرانسه شد؛ این کشتی گنجینه‌ای را با خود به همراه داشت که تیباد دو کستیلون، اسقف لیسبون که به تازگی فوت کرده بود، آن را جمع کرده بود. این گنجینه شامل طلا، نقره، انواعی از انگشتر، جواهرات، پلاک‌های نفیس و حتی محراب‌های قابل حمل بود. کشتی سائو ویسنته در نزدیکی شهر کارتاخنا، در اسپانیای امروزی، توسط دو کشتی مسلح دزدان دریایی مورد هجوم قرار گرفت و خدمه آن گنجینه را ربودند.

یکی از کشتی‌های دزدان دریایی، به فرماندهی مردی به نام آنتونیو بوتافوک (که در زبان‌های مورد استفاده در آن زمان در ایبریا به معنای "انفجار آتش" یا "باد آتش" است)؛ پس از به گل نشستن دستگیر شد. با این حال، کشتی دزدان دریایی دیگر، به فرماندهی مارتین یوناس، به نظر می‌رسد فراری بی‌نقص را رقم زده است. هنوز مشخص نیست که چه بلایی سر یوناس و خدمه و کشتی او آمده است.

ط

قضات عادل

قضات عادل، بخشی از محراب گنت است: یک اثر هنری قرن پانزدهمی که هوبرت و یان ون ایک در کلیسا جامع سنت باو در گنت در بلژیک نقاشی کردند. این نقاشی تعدادی شخصیت را روی اسب نمایش می‌دهد که هویت‌شان نامشخص است. فیلیپ خوب، که در آن زمان دوک بورگوندی بود، احتمالا یکی از این شخصیت‌ها است. این نقاشی در سال 1934 ربوده شد و از آن موقع دیگر دیده نشده است. اما علی‌رغم گذر زمان هنوز سرنخ‌هایی در حال پیدا شدن است و پرونده این نقاشی گم‌شده اکنون بیش از 2000صفحه دارد و هنوز باز است. قبل از سال 1934 نیز تلاش‌هایی برای ربودن این نقاشی‌ و چند نقاشی دیگر صورت گرفت.

ط

الماس فلورانسی

این الماس 137قیراطی احتمالا از هندوستان بود و در پایان قرن پانزدهم به اروپا راه پیدا کرد. مشخص نیست که این الماس چگونه و چرا سر از اروپا در آورد. یکی از داستان‌ها می‌گوید چارلز شجاع که در بین سال‌های 1467-1477 دوک بورگوندی بود، آن را از یک قطعه الماس بزرگ‌تر برش زده بود و آنقدر به آن علاقه داشت که حتی با خودش به نبرد برد و احتمالا با همان الماس کشته شد.

گوردون بروک-شپرد، مورخ، در کتابی با عنوان امپراتور بی‌تاج، می‌نویسد: «بعد از جنگ جهانی اول، چارلز اول، آخرین امپراتور اتریش-مجارستان، با این الماس به سوئیس گریخت و الماس را در صندوق بانک به امانت گذاشت و به وکیلی به نام برونو استینر سپرد تا این جواهر و سایر جواهرات سلطنتی خاندان مخلوع را بفروشد.» دیگر مشخص نیست بعدش چه اتفاقی افتاده است. یک گزارش خبری در سال 1924 اعلام کرد که استینر به اتهام کلاهبرداری دستگیر و بعد تبرئه شد. احتمال دارد که این الماس دوباره تراشیده شده و به قطعاتی از الماس‌های ریزتر تبدیل شده باشد.

ادامه دارد ...

نظرات
پربازدیدترین خبرها