راهنماتو- راکستارگیمز همیشه تونسته با بازیهایی که منتشر کرده صنعت گیم و بازیسازی رو هر دفعه به جلو هل بده. جدا از گرافیک بالا و عملکرد فوقالعادهای که بازیهای این استودیو همیشه داشتن، داستان هم نقشی اساسی رو تونسته توی شکل دادن دنیایی که مارو مجذوب بازیهاشون میکنن داشته باشه. مخصوصا توی معروفترین و پردرآمدترین فرنچایزی که تحت مالکیت دارن یعنی Grand Theft Auto که با داستانهایی که توی 20 سال گذشته تعریف کردن تونستن خاطرات زیادی رو برامون موندگار کنن.
به گزارش راهنماتو، اگرچه خیلی از ماها عاشق ماموریتهای جانبی و جهان باز وسیعی که GTA در اختیارمون قرار میده هستیم، اما داستانهایی که با هر بازی همراه هستن همچنان هیجانانگیز هستن و بخش اعظمی از اون تجربه به یادموندنی هر بازی GTA رو تشکیل میدن و مردم رو مجذوب خودشون میکنن. با راهنماتو همراه باشین تا باهم نگاهی به بهترین بخشهای داستانی که تابحال توی این فرنچایز دیدیم بندازیم و بفهمیم کدوم بازی تا الان تونسته بهترین داستان ممکن رو توی این فرنچایز تعریف کنه.
7. GTA
اولین GTA به شکلی خاصی هم بزرگ بود هم میشد توش یه نوع جاهطلبی که تابحال مشابهش رو ندیده بودیم رو به دنیای بازیها معرفی کنه، ولی اشکالی که همون اول میشه به این بازی گرفت این بود که از نظر داستانی کمبودهای زیادی داشت. حالا درسته که این بازی سهبعدی مثل نسخههای بعدیش نبود، ولی با تو اولویت قرار دادن ماموریتها و گیمپلی، بخش داستانی این بازی یه جورایی کنار گذاشته شده بود و بیشتر بازی خیلی مرحلهمحور بود جوری که شما در آخر بازی "برنده" میشدین! با این حال، بازی بازم به شکل خودش سرگرمکننده بود. خوشبختانه بعد از این بازی تصمیم به عوض کردن ساختار بازی و مهم شمردن بخش داستانی در کنار گیمپلی بازی گرفته شد.
6. GTA II
خب همین اول باید بگم که داستان GTA II قطعا یک گام به سمت جلو نسبت به بازی اول بودش، اما هنوز هم به هیچ وجه نمیتونست به عنوان یکی از قویترین داستانهای تعریف شده توی فرنچایز GTA خودی نشون بده. این بازی به طرز جالبی مثل بازی قبلیش هم داستانی نداشت ولی باز در عین حال GTA II حداقل یه داستان یا چهارچوبی که بشه اسمش رو گذاشت داستان داشت. به طوری که حداقل شما براتون یه سری کارکتر و ارتباطشون با همدیگه و شخصیت اصلی بازی تعریف شده بودن. در اون زمان البته بازم میشه گفت که داستانسرایی همچنان توی صنعت بازی تبدیل به یه عرف نشده بود و بیشتر مردم به خاطر گیمپلی بازی میکردن. GTA II به هیچ وجه یه بازی بد نیستش اما همچنان به اون سطح از بلوغ توی داستانسرایی این سری نرسیده.
5. GTA: Vice City
اگرچه نمیشه گفتش که GTA: Vice City مدعی بهترین بازی برای عنوان "بهترین داستان" توی GTA نیستش، ولی باز هم داستانی رو تعریف کردش که به فوقالعادهترین حالت ممکن تونست مکملی به اتمسفر و دنیای دهه 80 میلادی توی فلوریدا باشه. داستانی که به طور مستقیم از فیلمها و سریالهای مربوط به اون زمان مثل Scarface و Miami Vice الهام گرفته بود و بیشتر تلاشش این بود که بهترین و در عین حال زشتترین نسخه از میامی اون زمان رو به تصویر بکشه. شما توی این بازی در نقش تامی ورسیتی آزادی عمل کاملی رو داشتین که در نقش یه گانگستر ایتالیایی که تازه از زندان آزاد شده به این شهر بیان و آشوب بپا کنین و کل شهر رو به دست بگیرین. میشه گفت داستان این بازی نزدیکترین حس و توجیه رو نسبت به داشتن اسم این سری یعنی Grand Theft Auto داره.
4. GTA V
درسته که بدون شک GTA V یکی از محبوبترین بازیهایی کامپیوتری هستش که توی تاریخ منتشر شده، اما این قضیه رو این بازی بیشتر مدیون حالت آنلاین و جهان باز وسیعی که برای کاوش ارائه میده دونست. آره که این بازی شاید یکی از بهترین داستانهای این سری رو داره ولی همچنان نمیشه گفت که بهترینِ بهترین هستش، اما با وجود میزان فروش بسیار بالایی که این بازی داشته، همچنان بهترین اثری نیستش که تابحال راکستار منتشر کرده. ولی از حق نگذریم این بازی تونسته سنگ بنای درستی برای تمام مکانیکهایی باشه که راکستار از اون زمان توی بازیهاش استفاده کرده.
3. GTA III
GTA III نه تنها اولین بازی سوم شخص و سهبعدی این سری بود، بلکه همچنین یکی از بهترین داستانهایی رو داشت که GTA تا اون موقع تعریف کرده بودش. بازیکنا در طی داستان این بازی شانس این رو داشتن که لیبرتی سیتی رو از زاویه جدیدی ببینن و با شخصیتهای مختلفی که هر کدوم طرز رفتار خاص خودشون رو داشتن آشنا بشن. همچنین همینجا توی داستان GTA III بودش که در کنار المان و عنصر اکشن، راکستار از اون موقع به کرات از مفهومی به اسم خیانت استفاده کرده. تا حدی که حتی بخش مهمی از داستان Bully هم حول محورش میچرخید!
2. GTA: San Andreas
میرسیم به بازیای که توی قلب خیلی از ماها جای خاصی داره؛ GTA: San Andreas تونست همراه با نوآوریهای جدید استودیو و جهان خیلی بزرگش، واقعاً داستان خودش رو به سطح جدیدی ببره. با حضور بازیگرای معروفی مثل ساموئل ال. جکسون، کریس پن و خیلیهای دیگه، داستان بازی به سرعت تبدیل به یه موفقیت افسانهای شد. همچنین باید گفتش که مقام طولانیترین داستان توی تاریخ GTA هم به این بازی میرسه، همین قضیه در عین حال که میتونه به گیمرها فرصت لذتبردن بیشتری از بازی رو بده میتونه خیلی خستهکننده هم باشه مخصوصا در بخش میانی بازی که مشغول چرخیدن توی روستاهای بازی هستین تا شهرهای بزرگ. داستان GTA: San Andreas با تموم خوبیهایی که داره به راحتی جایگاه دوم بهترین داستان در سری GTA رو به خودش اختصاص میده.
1. GTA IV
این بازی نهتنها تونسته در بین بازیهای سری GTA بهترین داستان رو داشته باشه، بلکه تونسته تبدیل به یکی از بهترین بازیهای تاریخ صنعت گیم هم بشه. داستان این بازی میشه گفت سعی کرده در کنار مکانیکهای دیگه بازی که همگی تلاش به نزدیک شدن به واقعیت رو داشتن عالی عمل کنه و داستانی قابل درک رو تعریف کنه. داستان این بازی توی لیبرتی سیتی دوباره رخ میده و روایت حال مهاجری اروپاییای هستش که با امید واهی به دنبال رسیدن به "آرزوی آمریکایی" هستش؛ ولی خب خیلی زود متوجه میشه که قرار نیست کارش به این سادگی باشه و لیبرتیسیتی هم مثل هر شهر بزرگ دیگهای بیشتر شبیه به یه باغوحش بزرگه تا شهری متمدن. داستان GTA IV هنوز هم به عنوان برترین داستان توی تاریخ GTA شناخته میشه اما از کجا معلوم شاید GTA VI بتونه بعد از 15 سال داستان بهتری رو نسبت به GTA IV داشته باشه.