فرادید نوشت: مدتها قبل از عصر شوگونها و ساموراییها، قبل از اینکه مردم ژاپن حتی به جایی که اکنون سرزمین اصلی آنها محسوب میشود، برسند، مردمی در این جزایر میزیستند که میراثی به نام دوره جومون ژاپن از خود به جا گذاشتند.
بیشتر دوره جومون برای باستانشناسان یک راز باقی مانده است. مردم این زمان، زبان نوشتاری نداشتند و بسیاری از دانستههای ما درباره آنها بر اساس حدس و گمان است. با این حال، چیزهای زیادی درباره این دوره وجود دارد که ما اطلاعاتی از آنها نداریم. دوره جومون بخش شگفتانگیزی از تاریخ ژاپن است.
نخستین افرادی که وارد ژاپن شدند
حدود ۳۹۰۰۰ سال پیش، قبل از سکونت انسانها و راهاندازی نخستین شهرها، شکارچیگردآورندگان همراه گلههای حیواناتی میزیستند که به آنها متکی بودند. با وقوع آخرین عصر یخبندان، پایین آمدن سطوح دریاها به این معنا بود که جزایر ژاپن به یکدیگر و مهمتر از آن به سرزمین اصلی آسیا متصل شدند.
ژاپن در حلقه آتش اقیانوس آرام قرار دارد و سرزمینی پر از آتشفشان است، بنابراین میتوانسته منبع آسانی برای شکارچیان اولیه باشد که از ابزارهای سنگی در زندگی روزمره استفاده میکردند. شواهد نشان میدهد این ساکنان اولیه ۳۵۰۰۰ سال پیش اُبسیدین (شیشه آتشفشانی) استخراج میکردند.
با کوچ گلهها به ژاپن، مردم کوچنشینی که آنها را دنبال میکردند نیز مهاجرت کردند. پس از پایان عصر یخبندان، یخچالها به سمت شمال عقبنشینی کردند، ذوب شدند و سطح دریا شروع به بالا آمدن کرد. در پایان آخرین عصر یخبندان، حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش، ژاپن مجموعهای از جزایر بود و جزایر موجود در آن از سرزمین اصلی آسیا جدا شدند. گلهها نیز به همین نحو از مسیرهای مهاجرت خود دور افتادند و متعاقباً دستخوش این تغییر شدند و شروع به مردن کردند. مردم جزایر نیز ناچار شدند سبک زندگیشان را تغییر دهند، به همین دلیل شروع به شکار حیوانات کوچکتر کردند و به شکل پیچیدهتری آگاه شدند و به گیاهان و جانوران ژاپنی وابسته شدند.
عقبنشینی یخبندان، ژاپن را به بیابان سرسبزی تبدیل کرد که درختان و گیاهان در آن شکوفا شدند. میان این گیاهان، درختانی با میوه مغزدار مانند راش، شاهبلوط و بلوط وجود داشت که منبع غذایی ارزشمندی برای مردم این دوره اولیه و دوره جومون بود.
سکونتگاه دوره جومون میانه
ناحیه اطراف بخش جنوبی کیوشو در تحقیقات باستانشناسی از اهمیت بالایی برخوردار است. تئوریها حاکی از آنست که مردم شرق آسیا به رژیم غذایی گیاهی روی آوردند و اکتشافات نزدیک کاگوشیما نیز این نظریه را تایید میکند. خرابههای تانگاشیما که اکنون در جزیرهای قرار دارد که زمانی به سرزمین اصلی متصل بود، یکی از قدیمیترین مکانهای ژاپن است. اکتشافات باستانشناسی آنجا، شیوه تهیه و پخت میوههای مغزدار این درختان، به ویژه شاه بلوط را نشان میدهد که شاید اساس رژیم غذایی این افراد بوده باشد.
به عنوان یک مجمعالجزایر، آب و هوای گرمتر، حیات دریایی فراوانی را به آبهای ساحلی آورد و بسیاری از فعالیتهای انسانی حول برداشت و مصرف این حیات دریایی متمرکز شد. در اسناد باستانشناسی، تپههای بزرگ صدف گواه این دوره است.
زندگی ماقبل تاریخ در این زمان متاثر از آب و هوای ژاپن بود که تغییرات فصلی داشت. اواخر پاییز و زمستان، جومونها گراز و گوزن شکار میکردند. در بهار، سبزیهای وحشی و صدف جمعآوری میکردند. در تابستان، آبهای آرام به آنها اجازه میداد به دریا بروند و ماهیگیری کنند و در پاییز، توجه آنها به جمعآوری میوههای مغزدار و میوههای وحشی فراوانی معطوف میشد که در دسترس بودند.
دوره جومون اولیه تا حدود ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد ادامه داشت، زمانی که جمعیت در نتیجه وفور مواد غذایی و منابع به لطف دورهای از اقلیم گرم و مرطوب، چند برابر شد.
دوره جومون اولیه
محوطه یونوهارا در اوایل دوره جومون نزدیک کاگوشیما
سفال به عنوان منبع ارزشمند باستانشناسان برای قدمتیابی و تفکیک فرهنگها بر اساس کاربردشناسی زمانی، به وفور در این زمان تولید میشد. در حالی که ظهور سفال احتمالاً به دوره جومون اولیه بیش از ۱۰۰۰۰ سال پیش باز میگردد، ۵۰۰۰ قبل از میلاد زمان دقیقی بود که فرهنگ شروع به تغییر کرد. سفالگری به آرامی با شکلگیری یک فرهنگ پیرامون ساخت ظروف سفالی پیچیدهتر شد. این آغاز دوره جومون باستان و پایان دوره جومون اولیه است.
سفالگری این زمان ساده و مزین به طرحهای طنابدار بود. با گذشت قرنها، پیچیدگی طراحی و تزیین سفال بیشتر شد.
در سایر زمینهها نیز فرهنگ پیشرفت چشمگیری کرد. با تبدیل فرهنگ از یک جامعه شکارچی-گردآورنده به یک جامعه دامپرور، کشاورزی بصورت محدود انجام میشد: از درختستانهای لاک مراقبت میشد و محصولات زراعی در مقیاس کوچک کشت میشد. این محصولات شامل کدو قلیانی، لوبیا ادزوکی، سویا، کنف و پریلا میشد. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان میدهد هلو نیز کشت میشده است.
دوره جومون میانی
کاسهای با حاشیه شعلهمانند از دوره جومون میانه از حدود ۳۵۰۰ تا ۲۵۰۰ قبل از میلاد
دوره ۳۵۲۰ تا ۲۴۷۰ قبل از میلاد را دوره جومون میانه میدانند. این دوره با پایان دادن به سبک زندگی شکارچیگردآورنده به عنوان سبک غالب و رواج شیوه زندگی بیتحرک مشخص میشود. این تغییر شاید متاثر از افزایش دمای آب و هوا بوده باشد. به نظر میرسد مردم این زمان به سمت کوهها نیز پراکنده شدند، جایی که هوا خنکتر بود. جمعیتهایی هم در دشتهای حاصلخیز، نزدیک رودخانهها و نواحی ساحلی که غذا فراوان بود، باقی ماندند.
جوامع بزرگتر شدند و بخشهای مختلفی از سبک زندگی شکارچی-گردآورنده با وجود نیاز به تقویت خود از طریق کشاورزی، حفظ شد. آهو، خرس، خرگوش و اردک همگی شکار میشدند و ماهیگیری ادامه یافت. تپههای صدف که در دورههای قبل شکل گرفته بود بهطور قابلتوجهی بزرگتر شد و در این محصولات جانبی جامعه جومون، تدفینها انجام میشد. مهرههای سفالی که اوایل دوره جومون نقش زینتی داشتند در دوره جومون میانی به گورنهاده تبدیل شدند.
باستانشناسان شواهد فزایندهای از شیوههای آیینی آنها نیز کشف کردهاند، همانطور که شمار زیاد مجسمههای حکاکی شده از زنان و شمار قابلتوجهی از تصاویر فالیک گواه آنست.
دوره جومون اولیه روی خلق اشیا بر حسب «عملکرد» مبتنی بود تا «فرم»، اما دوره جومون میانه از این حیث قابل توجه است که جنبه هنری خلق آثار اهمیت یافت به حدی که جنبه عملکردی به حاشیه میرفت.
تزیینات سفالی شامل اشکال حیوانات میشد و گفته میشود آن زمان، فرهنگ توتمی وجود داشت (اجسام نمادینی که کاربرد آیینی داشتند) که مطمئناً پیشرفت غیرمعمولی برای آن دوران نبوده است. تندیسههای سفالی با سوراخهایی در گردنشان در این دوران ساخته میشدند. این دستسازهها را که احتمالاً کاربرد آیینی داشتند، در خانه آویزان میکردند. با این که کیفیت تزیینات سفالی به میزان قابلتوجهی افزایش یافت، جالب است که کیفیت گل رس افزایش نیافت.
در دوره جومون میانه، خانهها نیز پیچیدهتر شدند و کف خانههای معمولی دارای سنگفرش شد. دیوارها و سقفها به شکل قسمتهای مختلف ساختمان از هم جدا شدند و ساخت و ساز پیچیدهتر شد. کاهگل و دیگر نیها مصالح ساختمانی انتخابی بودند.
بازسازی ساختمانی که حدود ۲۶۰۰ سال قبل از میلاد در سانای-مورایاما ساخته شده است
اواخر دوره جومون
یکی از ویژگیهای بارز اواخر دوره جومون، آرایهای از پیکرههای پیچیده دوگو است که رایج شدند. دوگوها پیکرههای بسیار پرنقش و نگار از انسانها و حیوانات بودند. اگرچه منشأ آنها به دوره جومون میانی بازمیگردد، اما استفاده از آنها تا اواخر دوره جومون ادامه داشت.
اعتقاد بر اینست که مجسمههای دوگو نماد خدایان بودند و از آنها برای جادوی همانندپنداری استفاده میشد. به بیان دیگر، از آنها برای جذب بیماریها و چیزهای منفی اثرگذار بر انسانها استفاده میشد. پس از آن، این مجسمهها از بین رفتند یا دور انداخته شدند، چون بسیاری از آنها در انبوه زبالههای باستانی یافت شدند. همچنین تعداد زیادی از این مجسمهها پیدا شدند که بخشهایی از بدن آنها عمداً برداشته شده بود.
حدود سال ۳۰۰ قبل از میلاد با آغاز دوره یایویی، ساخت و استفاده از مجسمههای دوگو پایان یافت و این نشاندهنده تغییر در سیستمهای اعتقادی است.
البته جمعیتهای سراسر ژاپن یکنواخت نبودند. سفالهای منطقه توهوکو در شمال هونشو و منطقه هوکایدو جنوبی، پیچیدهتر بودند. برعکس، سفالگری در بسیاری از مناطق غربی ژاپن در اواخر دوره جومون، زیباییشناسی بیپیرایهتری داشت.
جمجمه جومون و بازسازی صورت زنی که دندانهایش را بهطور تشریفاتی درآورده بودند
اواخر دوره جومون به دلیل سبک رایج مهرهکاری نیز قابل توجه است. مهرههای منحنی و کاما شکلی به نام ماگاتاما در این دوران محبوبیت داشتند.
سازههای مسکن نیز در اواخر دوره جومون تکامل یافتند و در پایان این دوره، از خانههای گرد به خانههای مربع یا مستطیل تبدیل شدند. کفهای گلی فشرده سنگی شدند و اواخر دوره جومون، از قالی استفاده میشد. مانند خانههای دورههای قبل، خانههای این دوره نیز دارای آتشدانهای داخلی بودند.
یکی از ویژگیهای رایج دوره جومون که تا اواخر دوره جومون و تا دوره یایویی (۳۰۰ قبل از میلاد) ادامه یافت، کندن تشریفاتی دندان بود. حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از تمام جمجمههایی که از این دوره کشف شدند، فاقد دندانهایی هستند که عمداً برداشته شدند.
از حدود ۱۵۰۰ قبل از میلاد، آب و هوا شروع به خنک شدن کرد و جمعیت ژاپن به مرور کاهش یافت. تصور میشود کاهش منابع منجر به کاهش کلی جمعیت شده باشد. تصور میشود تا سال ۳۰۰ قبل از میلاد، دوره جومون به پایان رسیده باشد، اما برخی از مورخان و باستانشناسان این تاریخ را سال ۱۰۰۰ قبل از میلاد میدانند.
مشخصه پایان دوره جومون، هجوم مردم از شبهجزیره کره است که شروع به آمیختن با مردم محلی جومون کردند. این رویداد آغاز دوره یایویی در تاریخ ژاپن است.