راهنماتو- یکی از دشوارترین درسهای زندگی این است: شما آدمی مهربان و بخشنده و همیشهحاضر برای دوستانتان هستید. اما حسی آزاردهنده به شما میگوید که این آدمها هر لحظه دارند از بخشندگی ذاتی شما سوء استفاده کنند.
خیلی تلاش کردهاید با تکرار این جمله که این برداشتها کاملا ذهنی است و ریشه در واقعیت ندارد، به در بیخیالی بزنید. اما آن احساس آزاردهنده همچنان وجود دارد، طوری که احساس میکنید دارند شما را فریب میدهند و این میان چیزی درست نیست.
گاهیاوقات حتی بدیهایشان آنچنان واضح نیست. فقط یک ظن دائمی طولانیمدت است، که با اینکه با تمام وجود میخواهید خلاف آن فکر کنید، حس میکنید از مهربانیتان دارد سوء استفاده میشود.
پس بگذارید به شما شیوههای زیرپوستی افراد فریبکار را معرفی کنیم. به راهنماتو همراه باشید تا به شما بگوییم که این افراد فریبکار چگونه روی بهرهبرداری از نیت خیر شما سرمایهگذاری میکنند و جای نیش آنها را رویتان حس میکنید.
1.همیشه طالب دست و دلبازیتان هستند
مهربانی عادت همیشگیتان است. همیشه آماده کمککردن، به اشتراکگذاری و بخشیدن هستید. این ویژگی زیباست اما برخی آدمها آن را فرصتی برای سوء استفاده میبینند. آدمهای فریبکار استاد شناسایی آدمهایی مثل شما، که قلبی مهربان دارید، هستند. آنها میتوانند از فاصله دور مهربانی شما را شناسایی کنند و دقیقا میدانند چگونه این مهربانی را به استثمار خودشان درآورند.
خیلی ظریف شروع میشود. متوجه میشوید که فقط زمانی به شما مراجعه میکنند که میخواهند لطفی در حقشان بکنید. به نظر میرسد که بدون کمک شما نمیتوانند کاری انجام دهند. اگر متوجه شدهاید که مدام از شما خواسته میشود مهربانی و بذل و بخششی در حقشان انجام دهید، بدون آنکه ذرهای به فکر جبران این محبت باشند، وقتش رسیده که آژیر خطرتان را روشن کنید.
افراد فریبکار در تبدیل مهربانی شما به وظیفه استادند. آنها فرض میگیرند که شما همیشه هستید، آماده کمکاید و فراموش میکنند که شما هم نیازها و تعهدهایی دارید.
خیلی خلاصه اگر این حس به شما دست داده که دوست یا عزیز آنها نیستید، موقعاش رسیده که موقعیتتان را مجددا ارزیابی کنید. برای این کار به نکته بعدی مراجعه کنید...
2.احساس میکنید پشتوانه امن او هستید
این داستان را گوش کنید: سارا به یکی از دوستانش میگوید میخواهد به مسافرتی برود اما از او میخواهد برنامهاش را خالی نگه دارد که اگر برنامه مسافرتش لغو شد یک برنامه جایگزین داشته باشد. این اولینبار نیست که سارا چنین درخواستی از دوستش دارد. روزها و هفتهها و ماهها میگذرد و سارا چیزی درباره لغو یا پابرجا بودن برنامهاش نمیکند. آنوقت، یک روز قبل از سفر، به همان دوست میگوید: «از آنجایی که دوست دیگرم نمیتواند من را در این سفر همراهی کند میخواهم تو با من بیایی.» این یک هشدار قرمز است. سارا دارد از دوستش به عنوان یک پشتوانه استفاده میکند.
شما دوست قابل اعتماد او نیستید، شما صرفا شخصی بدیهی و عادی هستید که لطف و محبتتان امری عادی و دائمی تلقی میشود. آدمهای فریبکار از مهربانی شما به مثابه یک برنامه پشتیبان استفاده میکنند. آنها میدانند که شما همیشه هستید و آمادهاید بدون بررسی هزینهای که این رفتار برایتان دارد، خودتان را برای کمک به آنها به آب و آتش بزنید.
حواستان باشد که میلتان به کمک به دیگران مورد سوء استفاده قرار نگیرد.
3.به سختی میتوانند پاسخ «نه» را از شما بپذیرند
افراد فریبکار به سختی پاسخ «نه» را میپذیرند. فرقی ندارد که چقدر مودبانه یا قاطعانه به آنها نه بگویید، به نظر میرسد به جای آنکه به پاسختان به عنوان تصمیم شخصی شما احترام بگذارند، آن را چالشی علیه شخصیتشان میبینند.
همه چیز از درخواست برای چیزهای کوچک شروع میشود و شما بدون آنکه فکر کنید به آن پاسخ مثبت میدهید. اما بعد درخواستهای بزرگتر سروکلهشان پیدا میشود، حجم و بسامد مطالبات آنها بیشتر میشود. وقتی بالاخره شجاعت نه گفتن را پیدا میکنید، متوجه میشوید که پاسخ منفی شما اغلب با مقاومت، اصرار و حتی خشم مواجه میشود. آنها باعث میشوند احساس کنید امتناعتان بیحرمتی و هتاکی به شخصیتشان است. باعث میشوند فکر کنید نامهربان و بدجنس هستید.
نه گفتن به آنها همیشه مانند راه رفتن لبه تیغ است چون هر آن ممکن است که استرس و غوغا به پا کنند. این فشار نشانهای واضح از فریبکاری روانی است. اگر شخصی نمیتواند به تصمیمهای شما احترام بگذارد پس دارد از مهربانی شما به نفع خودش سوء استفاده میکند.
4.مرزهای شما همواره درنوردیده میشود
واضح است که اگر این افراد نمیتوانند پاسخ «نه» شما بپذیرند، به وضوح دارند به مرزهای شما بیاحترامی میکنند. از نظر آنها مرزهایتان بیشتر از آنکه قانون باشند، پیشنهادهایی هستند که میتوان ردشان کرد. مثلا شخصی به وضوح درباره فضای شخصی، زمان و محدودیتهایش تعیین موضع میکند. اما این خطوط مدام توسط شخص مقابل درنوردیده میشوند.
با چیزهای کوچک شروع میشود. لطف کوچکی اینجا، مطالبهای آنجا، کمکم آنها وارد فضا و زمان شخصی شما میشوند. در گذر زمان این رفتار و تهاجم تشدید میشود.
هل دادن مرزهای شما به عقب، روش کلاسیک آدمهای فریبکار است. آنها محدودیتهایتان را آزمایش میکنند تا ببینند تا کجا میتوانند پیشروی کنند و به دلیل تمایلتان به کمک و سازگاری با شرایط اغلب ممکن است با چیزهایی موافقت کنید که تمایلی ندارید.
این فرایند انرژیبر است و احساس مورد استفاده قرار گرفته شدن میدهد. اگر احساس میکنید که مرزهای شما مورد بیاحترامی قرار میگیرد و مهربانیتان امری بدیهی دانسته میشود، موقعاش رسیده که عقبنشینی کنید.
5.استراتژی همیشگیشان ایجاد احساس گناه است
درباره باجگیری عاطفی شنیدهاید؟ باجگیری عاطفی شکلی از فریبکاری روانی است که طی آن شخصی با استفاده از ایجاد احساس گناه، ترس و وظیفه بر دیگری مسلط میشود. آدمهای فریبکار کاری میکنند تا به خاطر همراهی نکردن برای تحقق خواستهها و آرزوهایشان احساس گناه کنید.
اگر سعی کنید روی مرزهایتان پافشاری کنید یا به درخواستهای غیرمنطقی نه بگویید، آنها وارد بازی خود-قربانی-پنداری میشوند و به خاطر اینکه به آب و آتش نزدهاید تا کمکشان کنید، به شما احساس گناه میدهند.
ترفند تمیزی نیست که از مهربانی ذاتی کسی علیهاش استفاده کنید. این کار فریبکاری و کاملا ناعادلانه است و حق دارید که با این شخص فاصلهتان را حفظ کنید.
6.از تملق برای رسیدن به خواستهشان استفاده میکنند
افراد فریبکار از تملق و چاپلوسی هم برای رسیدن به خواستهشان استفاده میکنند. آنها شما را غرق در تعریف و تمجید میکنند، باعث میشوند احساس خاص بودن و باارزش بودن پیدا کنید. اما خیلی زود از شما درخواستی میکنند که نتوانید نه بگویید. چاپلوسی این آدمها، روشی برای خلع سلاح شما برای بله گرفتن است. پذیرش تمجیدهای دیگران بسیار زیباست اما اگر اغلب بعد از این تعاریف و تحسینها از شما درخواستی میشود، باید حسن نیت این افراد را زیر سوال ببرید.
7.الگوی یک-سویگی را کاملا احساس میکنید
به پرسشهای زیر پاسخ دهید:
آیا به نظر میرسد همه مکالمات حول آنهاست؟ آیا اغلب به نظر میرسد که شما به جای گیرنده بودن، دهنده هستید؟ اگر پاسخ «بله» است، احتمالا آنها دارند از مهربانیتان سوء استفاده میکنند.
میفهمید هر باری که شانس نادری برای صحبت کردن پیدا میکنید، هیچ گوش شنوایی برایتان وجود ندارد یا قبل از اینکه کاملا بتوانید خودتان را ابراز کنید، صحبتتان را قطع میکند.
در مورد لطفها هم وضع به همین منوال است. آنها توصیه، کمک و زمان شما را میخواهند اما آیا به همان اندازهای که شما برایشان میگذارید، برایتان زمان میگذارند؟ نوبت شما که میرسد یا وقت ندارند یا سرشان یکباره شلوغ شده است.
عدم تعادل نشانهای از فریبکاری است. دوست و روابط حقیقی بده بستان است.
8.از همدلیتان علیهتان استفاده میکنند
آدم همدل عمیقا دیگران را درک میکند و همیشه حاضر است تا به دیگران کمک کند. اما گاهی ممکن است احساس کند همین ویژگی علیه او استفاده میشود. افراد فریبکار خیلی سریع انسانهای همدل را شناسایی میکنند. آنها این گشودگی را به مثابه راهی برای بهرهبرداری از احساسات و عواطف فرد میبینند تا بتوانند به آنچه میخواهند دست پیدا کنند.
آنها داستانهای پر اشک و ناله و هر چیزی که قلب مهربان شما را میتواند به ترحم وادار کند به اشتراک میگذارند و شما هم به دلیل همدلی بالا دوست دارید به آنها کمک کنید تا از رنجشان کاسته شود.
اما در گذر زمان متوجه میشوید که این داستانها اغلب اغراق شده و حتی ساختگی هستند. درواقع این روش استراتژی آنها برای دستکاری ذهنی شما برای رسیدن به خواستههایشان بوده است. درک این نکته که همدلیتان، همان چیزی که از بیش از هر چیزی برایتان ارزشمند بود، به عنوان ابزاری برای دستکاری ذهنی استفاد شده است، سخت است.
اگر فرد همدلی هستید و اغلب احساس میکنید که دیگران از همین ویژگی به نفع خودشان استفاده میکنند، باید بدانید که این غریزه شماست که به شما میگوید باید یک قدم به عقب بردارید و اوضاع را دوباره ارزیابی کنید.
سخن آخر
اگر هر یک از این موارد را مشاهده کردهاید احتمالش زیاد است که طرف مقابلتان دارد از شما به نفع خودش سوء استفاده میکند. اما نباید به این دلیل احساس حماقت یا ضعف کنید. این دانش باید سطح آگاهی شما را بالا ببرد، این نخستین قدم برای تغییر است.
حالا که آگاهی پیدا کردهاید برای خودتان مرز تعیین کنید و اطمینان حاصل کنید که از مهربانی شما سوء استفاده نمیشود. میتوانید یاد بگیرید بدون احساس «گناه» نه بگویید و بدون احساس «خودخواهی» نیازهای خودتان را در الویت قرار دهید.
مهربانی قدرت است نه ضعف. اما مانند هر قدرتی باید خردمندانه از آن استفاده کنید. میتوانید همزمان مهربان باشید و از مواضع خودتان محافظت کنید. میتوانید از وقت و منابعتان دستودلبازی کنید و در عین حال مطمئن شوید که نیازهایتان پاسخ داده میشوند.
به قول پروفسور برن براون، «جرأتمندانه رفتا کردن در تعیین مرزها یعنی شجاعت دوست داشتن خود حتی در زمانی که احساس میکنید ممکن است دیگران را ناامید کنید.»