راهنماتو- هر کسی ظرفیت جلال و شکوه را دارد. اما چطور میتوانیم چنین ظرفیتی را در خودمان شناسایی کنیم؟
به گزارش راهنماتو، مسیری که به کسب موفقیتهای خارقالعاده در زندگی میانجامد به ندرت پر از تابلوهای درخشان نئونی چشمکزن است، که دقیقا آدرس رسیدن به این موفقیتها را برقزنان به ما نشان دهد. درعوض، این مسیر با نشانههای ظریف علامتگذاری شده است؛ مثل زمزمههای درونی که به ما نشان میدهد در مسیر درست قرار داریم.
تشخیص این علائم به سطحی مشخص از خودآگاهی و شجاعت نیاز دارد که بتوانیم ظرفیتهای خودمان را بشناسیم و به آنها اعتماد کنیم. همه چیز مربوط به آن است که درک کنیم عدم موفقیتها مترادف با شکست نیستند بلکه فرصتهایی برای رشد هستند و اینکه موفقیت حقیقی همسو با عمیقترین ارزشهای ماست.
با راهنماتو همراه باشید تا برخی از این نشانههای ظریفی که اثبات میکنند در مسیر درست رسیدن به موفقیتهای بزرگ هستید را با شما در میان بگذاریم. بعد از خواندن این مقاله به آرامشی درونی میرسید زیرا متوجه میشوید که در مسیر درست قرار دارید و البته چند نکتهای هم به شما یادآوری میکنیم که بتوانید در صورت نیاز جهتتان را تنظیم کنید:
1.از چالش و سختی فرار نمیکنید بلکه آنها را با آغوش باز میپذیرید
ما اغلب در زندگی با موانعی مواجه میشویم که به نظرمان میرسد عبور از آنها امکانپذیر نیست. این چالشها میتوانند دلهرهآور باشند و باعث شوند که بسیاری عقبنشینی کنند و بخواهند به آرامش پناه ببرند. اما برای کسانی که به دنبال چیزهای خارقالعاده هستند، چنین نیست.
کسانی که به دنبال موفقیتهای عالی هستند از چالشها دوری نمیکنند. درحقیقت، آنها چالش را به آغوش میکشند. هر مشکلی از نگاه آنها فرصتی برای بروز خلاقیت و یافتن راهحلهای نوآورانه است. این ذهنیت به معنای تظاهر به نبود مشکلات در زندگی نیست؛ بلکه به معنای داشتن رویکرد فعالانه در مقابل رویکرد منفعلانه در پذیرش شرایط است.
توجه کنید: اگر با چالشی مواجه شوید، سریع به دنبال راه گریز هستید یا آستین بالا میزنید و در چالش شیرجه میزنید و آماده هستید تا یاد بگیرید و خودتان را انطباق دهید؟ اگر شما دومی را انتخاب میکنید، یکی از نشانههای ظریفی است که در مسیر موفقیت هستید.
2.به مصرفگرایی آگاهانه متعهد هستید
تعداد کمی از آدمها حواسشان به شیوه خرجکردنشان هست. اما کسانی که انتخاب کردهاند به موفقیتهای عالی دست پیدا کنند، تمام تصمیمات مالی را با نگاهی دقیق و آگاهانه میگیرند. آنها درک میکنند که پولشان بیشتر از صرفا ابزاری برای موفقیتهای شخصی است. ابزاری برای رأی دادن به نوع جهانی است که آنها آرزوی زیستن در آن را دارند.
معنایش میتواند حمایت از کسبوکارهایی باشد که همسو با ارزشهایشان است، سرمایهگذاری در طرحهایی که برنامههای خوب اجتماعی را تقویت میکند یا تصمیمگیریهای پایدار. به عبارت دیگر، آنها صرفا مصرفگرا نیستند بلکه مصرفکنندگان آگاه هستند. این تعهد به مصرفگرایی آگاهانه ناشی از فهم عمیق از تأثیراتشان بر جهان است.
3.احساس عمیقی از خود-آگاهی دارید
خودآگاهی ابزاری قدرتمند است. فرایندی از درک خویشتن ـ فهم امیال، باورها، انگیزهها و ارزشهایتان است. یعنی با ترسها، باورهای بازدارنده و محدودکننده مقابله کنید و خود-شفقتی را در خودتان پرورش دهید.
آنهایی که سرنوشتشان عظمت و بزرگی است، اغلب احساس عمیقی از خود-آگاهی در درونشان دارند. آنها ترسی از گذشتهنگری ندارند و مشتقانه خودشان را در روانشان غرق میکنند تا خودشان را بهتر بشناسند. آنها میدانند که این کار درونی برای رشد فردی و خلق نوعی از زندگی که میل به داشتنش را دارند، ضرورت دارد.
هر کسی که در مسیر خود-آگاهی قرار گرفته است میداند که این کار همیشه آسان نیست. این عمل نیازمند آن است که برای مواجهه با عمیقترین ترسها و آسیبپذیریهایمان شجاعت داشته باشیم. اما پاداش آن ـ زندگیای که همسو با خود اصیلمان کردهایم ـ ارزش زیستن را داشته است.
سعی کنید عمیقا به توانمندیهای شخصی و حرفهایتان فکر کنید. شاید باورتان نشود اما یکی از راهکارهایی که عمیقا میتوانید از درون خودتان آگاهی پیدا کنید تمرین «سندروم دغلکار» است. کسانی که به این سندروم دچارند در درون خودشان احساس میکنند که یک کلاهبردار هستند؛ و به قدر کافی برای موقعیتی که در آن قرار دارند مناسب و مفید نیستند. آنها موفقیتهایشان را بیاهمیت جلوه میدهند و گمان میکنند که هر لحظه ممکن است دیگران متوجه شوند که آنها تا چه اندازه فریبکارند.»
آدمهای معروف زیادی دچار سندروم دغلکار بودهاند. میشل اوباما میگوید:
«من هنوز قدری سندروم دغلکار دارم. این مقدار از بین نمیرود، این حسی که فکر میکنم دیگران نباید جدیام بگیرند. این ذهنیت را با شما در میان میگذارم چون همه ما نسبت به تواناییها و قدرتمان و اینکه اساسا قدرت چیست، تردید داریم.»
تام هنکس، برنده جایزه اسکار، میگوید:
«مهم نیست که چه کار کردهایم، مواقعی میرسد که با خودمان فکر میکنیم، من چطور به اینجایی که هستم رسیدم؟ بالاخره کی آنها میفهمند که، در حقیقت، من کلاهبردارم و همه چیز را از من میگیرند؟»
حتی موفقترین آدمها ممکن است احساس کنند که کلاهبردارند و لیاقت موفقیتهایی که کسب کردهاند را نداشتهاند.
ما میخواهیم به شما بگوییم که سندروم دغلکار لزوما احساس بد و اشتباهی نیست. شاید حتی آدمهای سالم بیشتر دچار این سندروم هستند. درواقع ما میخواهیم بگوییم که شاید احساس دغلکار بودن، ناشی از شناختی است که از خودتان دارید: فاصله خودِ حقیقیتان و نقشی که هماکنون دارید ایفا میکنید. به این ترتیب شما میفهمید نشانههای خارجی موفقیتهایی که کسب کردهاید، حقیقتا خودِ حقیقی شما را بازتاب نمیدهند. این خود-آگاهی است که اهمیت دارد. این شیوه تفکر به این معنی است که ارتباط شما با خودِ حقیقی و اصلیتان قطع نشده است.
کسانی که هرگز تاکنون سندروم دغلکار را در درونشان احساس نکردهاند، احتمالا ارتباطشان با خودِ واقعیشان قطع است. سندروم دغلکار به ما کمک میکند تا موفقیت را مبتنی بر امیال درونیمان تعریف کنیم. وقتی به ندای درونتان و آن هویتی که واقعا باعث میشود احساس نکنید دغلکار هستید، گوش میدهید، به دنبال موفقیتهایی میروید که به شما نزدیکترند و برای رسیدن به این موفقیتها خطرپذیر میشوید.
4.همیشه «آدم خوبه» نیستید
شاید عجیب به نظر برسد اما کسانی که به دنبال رسیدن به موفقیتهای بزرگ در زندگی هستند، همیشه از نظر دیگران به عنوان آدم «خوب» درک نمیشوند. حداقل به معنای سنتیاش خوب نیستند. چرا؟ چون میدانند «آدم خوب» به معنای تطابق با انتظارات و هنجارهای اجتماعی است که ممکن است با ارزشها و خود حقیقی آن فرد در تعارض باشد. احساس فشار برای همیشه «خوب» بودن، میتواند به ندای منتقد درون و قضاوت دیگران منجر شود و باعث شود که به راحتی فریب بخوریم.
این افراد در عوض به اصالت فکر میکنند. آنها از بیان عقایدشان نمیترسند، حتی اگر این عقاید رایج نباشند. آنها برای باورهایشان راست میایستند، حتی اگر این کار آزارشان دهد و موجبات ناراحتیشان را ایجاد کند. آنها، به جای آنکه به دنبال تأییدهای بیرونی باشند، به دنبال رشد فردی و درک هستند.
معنایش این نیست که آنها مهربان نیستند و احترامی برای کسی قائل نمیشوند. برعکس، آنها همدلی نسبت به دیگران و احترام گذاشتن به آنها را در الویت قرار میدهند. اما برای خوشایند دیگران حرمت خودشان را قربانی نمیکنند تا به قالب خوبیِ تجویزی درآیند.
5.سلسلهمراتب مسلط نامنعطف را رد میکنند
در جهانی که اغلب شیفته قدرت و موقعیت است، کسانی که به دنبال بزرگی هستند، به نوای دیگری میرقصند. آنها عقیده سلسلهمراتب سفت و سخت و مسلط را که برخی از آدمها را به واسطه قدرت، موقعیت و ثروت بالاتر از دیگران قرار میدهد، رد میکنند.
به جای آن به حرمت بنیادی و ارزش همه افراد اعتقاد دارند. آنها میکوشند تا روابط مبتنی بر احترام دوطرفه، همدلی و همکاری پرورش دهند. آنها درک میکنند که هر شخصی چیزی منحصربهفرد برای عرضه دارد و قدرت واقعی نه در بلکه در همکاری و اتحاد است.
آیا بقای این رویکرد دشوار است؟ البته. ما در جهانی زندگی میکنیم که اغلب به بلندترین صداها و بزرگترین نفسها پاداش میدهد که معمولا از این مسیر عبور نمیکنند. اما تعهد برخی آدمهای خاص به عدالت و برابری است که آنها را از سایرین جدا میکند.
اگر در مقابل موج هنجارهای جامعه مقاومت میکنید، همدلی را به نفس پرغرور و تکبر ترجیح میدهید و همکاری را از مسابقه برتر میدانید، باید بدانید که زندگی شگفتانگیزی پیش رویتان است.
6.تنهایی را مرحلهای از رشد میدانند
به نظر میرسد که همه اطرافیان ما از ما توقع دارند تا مسیر مورد انتظاری را طی کنیم ـ مدرسه برویم، شخصی خاص و ویژه را انتخاب کنیم و بعد ازدواج کنیم. به نظر میرسد که شاد بودن مترادف با در رابطه بودن است. اما این مورد همیشه درست نیست. کسانی که به دنبال بزرگ شدن هستند میدانند پذیرفتن تجرد و تنهایی، مرحلهای معنادار از رشد و خود-اکتشافی است.
آنها به دلیل ترس از تنها ماندن یا فشارهای اجتماعی به سرعت وارد هر نوع رابطهای نمیشوند. درعوض، انتخاب میکنند برای وقتشان ارزش قائل شوند و نسبت به علایق و آرزوهایشان عمیق شوند، خود-آگاهی را در خودشان پرورش بدهند و به رشد فردیشان متعهد بمانند.
این رویکرد اهمیت و ارزش رابطه عاشقانه را کمرنگ نمیکند. بلکه، معتقد است که هر فردی در بدو امر باید بتواند روابطی قوی با خودش بسازد. این افراد ارزش خودشان را درک میکنند و به دنبال فرد دیگری که کاملشان کند، نیستند.
وقتی خودشان را کامل درک کردند میتوانند وارد رابطه شوند و با آگاهی کامل و تعهد، بهترین نسخه از خودشان را عرضه کنند و رابطهای شگفتانگیز بسازند.
7.خلاقیت را یک ظرفیت انسانی فراگیر میبینند
مهارت اغلب به مثابه یک مهار خاص، چیزی که صرفا هنرمندان، موسیقیدانها یا نویسندگان، از آن برخوردارند، دیده میشود. اما کسانی که به دنبال یک زندگی عالی هستند، متفاوت میبینند. آنها خلاقیت را عصاره بشری و ظرفیتی خدادادی در درونشان میبینند.
آنها درک میکنند که هر تصمیمی که میگیریم، هر چالش که با آن مواجه میشویم، فرصتی برای بروز ظرفیت خلاقانه و پیدا کردن راهحلهای نوآورانه است. آنها خلاقیت را به علایق هنری محدود نمیکنند بلکه آن را عنصری ضروری برای همه ابعاد زندگی ـ از حل مسئله تا تصمیمگیری، رشد فردی و خود-ابرازی، میبینند.
اگر ذهنتان را به روی این شیوه اندیشیدن باز کنید، متوجه خلاقیت در هر چیزی ـ از برنامهریزی برای تعطیلات هفته بعد تا یافتن راهی برای متقاعد کردن رئیستان ـ میشوید.
8.به قدرت متحولکننده رشد فردی اعتماد دارید
رشد فردی آسان نیست. رشد فردی مستلزم مواجه شدن با ترسها، به چالش کشیدن باورهای محدودکننده و پرورش خود-دلسوزی است. با این حال کسانی که به دنبال بزرگی و عالی بودن، هستند، از قدرت متحولکننده این فرایند آگاهند.
آنها از انجام کارهای درونی برای رسیدن به رشد شخصی نمیترسند. اگر دارید این مقاله را میخوانید یعنی به رشد فردی اهمیت میدهید و مشتاق هستید کارهایی که برای تحول درونی ضرورت دارد را انجام دهید. انتخاب همین مقاله را نشانهای زیبا در نظر بگیرید از اینکه در مسیر درست بزرگ شدن قرار گرفتهاید.
9.برای رابطههای اصیل و جوامع حامی ارزش قائل هستید
کسانی که به دنبال بزرگی و عالیشدن هستند، هرگز از اهمیت عمیق جوامع حمایتگر و روابط اصیل غافل نیستند. آنها میدانند از طریق ارتباطمان با دیگران است که برای دنبال کردن رویاهایمان شجاعت پیدا میکنیم، در مقابل چالشها تابآوری پیدا میکنیم و از به اشتراکگذاری تجربهها لذت میبریم.
آنها ارزش روابطی که در آنها بده-بستان در جریان است را میدانند و درک میکنند که هیچکدام از ما به تنهایی نمیتوانیم رشد کنیم. آنها وقت و انرژی صرف میکنند تا روابط و پیوندهای قوی و معنیدار مبتنی بر احترام و ارزشهای مشترک و دو-طرفه بسازند.
اگر این موارد در مورد شما صدق میکند، در مسیر درست موفقیتهای بزرگ هستید.