۸نشانه که عاشق او نیستید

در علم روان‌شناسی نشانه‌های مشخصی برای شناسایی احساسات حقیقی از جعلی وجود دارد.

شناسه خبر: ۴۰۴۸۶۴
8نشانه که عاشق او نیستید

راهنماتو- هر کسی که یکبار وارد رابطه عاطفی شده باشد، می‌داند که رابطه تا چه حد می‌تواند فرسایشی باشد. ممکن است فکر کنید حقیقتا عاشق شده‌اید اما بعضی اوقات واقعا این‌طور نیست. ممکن است گاهی احساسات شدیدی نسبت به طرف‌تان احساس کنید اما لحظه دیگر بی‌تفاوت هستید.

به گزارش راهنماتو، خوشبختانه در علم روان‌شناسی نشانه‌های مشخصی برای شناسایی احساسات حقیقی از جعلی وجود دارد. معنایش این نیست که احساسات شما معتبر نیستند بلکه اگر بتوانید احساسات‌تان را بهتر درک کنید، می‌توانید رابطه سهل‌تری بسازید.

با راهنماتو همراه باشید تا نشانه‌هایی را با شما در میان بگذاریم که می‌گویند عشق‌تان احتمالا حقیقی نیست.

1.احساسات‌تان به سرعت دچار نوسان می‌شود

برطبق روان‌شناسی یکی از نشانه‌های واضح عشق غیرحقیقی، آن است که شدت احساسات‌تان به سرعت دچار نوسان می‌شود. یک لحظه محبت شدیدی را نسبت به شریک عاطفی‌تان احساس می‌کنید اما لحظه بعد حس بی‌تفاوتی نسبت به او دارید یا حتی اصلا دلتان نمی‌خواهد او را ببینید.

این بدان معنی نیست که احساسات شما حقیقی و درست نیستند، بلکه نشان می‌دهد که آنچه در حال تجربه‌اش هستید احتمالا عشق نیست. زیرا عشق، در حقیقی‌ترین حالت، دارای ثبات و یکپارچگی است. به گفته روان‌شناسان تغییرات سریع احساسات می‌تواند اغلب نشانه‌ای از دلباختگی و شیفتگی (هوس-مانند) باشد تا احساسی که ریشه در عشق عمیق دارد.

هوس می‌تواند در لباس عشق ظاهر شود اما معمولا ناپایدار و فرار است. درک تمایز این دو احساس ضروری است زیرا کمک می‌کند رابطه‌تان را بهتر فهم کنید. تشخیص تفاوت بین عشق و هوس می‌تواند از بدفهمی‌ها و دل‌شکستن‌های بعدی پیشگیری کند.

یادتان باشد نیازی نیست به خاطر اینکه تشخیص داده‌اید عشق‌تان حقیقی نبوده خجالت‌زده باشید. همه این‌ها بخشی از تجربه‌های انسانی و فرصتی برای رشد است.

2.بیش‌تر عاشق «انگاره‌شان» هستید تا خودشان

بعضی‌وقت‌ها ما عاشق «انگاره» آدم‌ها می‌شویم، نه خودشان. ساختن تصویری ایدئال از اشخاص در ذهن و بت‌ساختن از آن‌ها به طوری که با واقعیت‌شان فاصله داشته باشد، آسان است. این بدان معنی است که شما بیش‌تر از آنکه عاشق وجود حقیقی شریک عاطفی‌تان شوید، عاشق چیزهایی ـ از قبیل نماد موقعیت، حضوری آرامش‌بخش یا حلال تنهایی‌ها ـ می‌شوید که شریک عاطفی‌تان آن‌ها را نمایندگی می‌کند. ممکن است به جای آنکه واقعیت اکنون‌شان را ببینید، عاشق ظرفیتی که می‌توانند داشته باشند، بشوید و دچار خیال‌پردازی شوید.

این امر به خصوص در اولین مراحل رابطه رایج است. تشخیص این اتفاق سخت است زیرا به سطحی از خود-آگاهی و صداقت نیاز دارد. باید از خودتان بپرسید: «آیا من عاشق‌اش هستم یا عاشق فکری که از او در ذهنم ساخته‌ام شده‌ام؟» پاسخی که به خودتان می‌دهید می‌تواند شگفت‌زده‌تان بکند اما برای درک احساسات حقیقی‌تان ضرورت دارد.

1

3.از تعارض پیشگیری می‌کنید

تعارض بخشی طبیعی از هر رابطه‌ای است. نحوه مدیریت این اختلافات است که می‌تواند ماهیت حقیقی احساسات ما را روشن کند. اگر متوجه شده‌اید که به هر قیمتی حاضر نیستید که با شریک عاطفی‌تان بحث کنید و از هر نوع تعارضی پیشگیری می‌کنید، ممکن است نشان‌دهنده این باشد که هرگز حقیقتا عاشق او نبوده‌اید.

برخلاق باور عمومی، اجتناب از تعارض و بحث لزوما به این معنی نیست که دارید تلاش می‌کنید آرامش را حفظ کنید و عشق‌تان را نشان دهید. درحقیقت، اغلب خلاف این را نشان می‌دهد. وقتی حقیقتا عاشق کسی باشیم، با خیال راحت می‌توانیم اختلافات‌مان را مطرح کنیم و با همدیگر برای حل آن‌ها تلاش کنیم. علتش آن است که حل تعارضات به رشد، درک و صمیمیت عاطفی عمیق‌تر منجر می‌شود.

اگر همیشه بحث‌ها را کنار می‌زنید یا احساسات‌تان را سرکوب می‌کنید تا توهمی از یکدستی و هماهنگی با شریک عاطفی‌تان ایجاد کنید، وقتش رسیده که از خودتان بپرسید آیا حقیقتا این رفتار ناشی از عشق‌تان است یا از به هم خوردن نظم زندگی‌تان می‌ترسید؟

4.شادی‌تان وابسته به آن‌هاست

خیلی قشنگ است که آدمی در شریک عاطفی‌اش لذت را جستجوی کند یا وقتی در کنار اوست بیش‌تر بخندد یا لحظات شادش را با او سهیم شود. اما اگر شادی‌تان منحصرفا وابسته به آن‌ها باشد، ممکن است نشانه‌ای باشد از اینکه عشق‌تان حقیقی نیست. عشق حقیقی رشد و شادی فردی را تشویق می‌کند. عشق حقیقی یعنی بهترین‌ها را برای شریک عاطفی و خودتان بخواهید.

اگر وقتی اطراف‌تان نیستند دچار افسردگی و ناراحتی می‌شوید یا خلق‌شان روی خلق شما اثر می‌گذارد، ارزش دارد که رابطه‌تان را دوباره بررسی کنید. یادتان باشد که هیچ ایرادی ندارد وقتی احساس خوبی ندارید از شریک عاطفی‌تان کمک بگیرید اما شادی کلی شما باید از درون‌تان نشأت بگیرد و نباید به کل وابسته به وجود دیگری باشد. این امر نه تنها برای خودتان بلکه برای رابطه‌تان نیز بهتر است.

5.نمی‌تواند آینده را با آن‌ها تجسم کنید

همه ما درباره آینده‌مان رویاپردازی می‌کنیم. این بخشی از انسان بودن است. درباره اینکه در آینده می‌خواهیم کجا زندگی کنیم، شغل‌مان چه تغییراتی کند و دوست داریم این لحظات را با چه کسانی سهیم باشیم، رویاپردازی می‌کنیم.

با خودتان فکر کنید که آیا می‌توانید 5 یا 10سال آینده را با این فرد تجسم کنید؟ آیا او بخشی از این پروژه است؟ اگر نیست، علامتی است از اینکه شما حقیقتا عاشق او نیستید. وقتی حقیقتا عاشق باشیم، شریک عاطفی ما به طور طبیعی بخشی از این رویاپردازی‌ها است. می‌توانیم در سناریوهای متفاوت آن‌ها را در کنارمان ببینیم، می‌توانیم در فراز و فرودهای زندگی‌مان کنار خودمان حس‌شان کنیم.

اما اگر به سختی می‌توانید آن‌ها را در آینده‌تان تصور کنید یا کلا در رویای شما هیچ جایی ندارند، ممکن است معنایش این باشد که در اعماق وجودتان چیزی درست نیست.

هیچ ایرادی ندارد. هر رابطه‌ای قرار نیست که تا آخر ادامه داشته باشد. تشخیص این نکته قدمی بزرگ برای یافتن عشق حقیقی زندگی‌تان است.

6.اغلب آن‌ها را با بقیه مقایسه می‌کنید

شده در ذهن‌تان آن‌ها را با شریک عاطفی قبلی یا حتی با شخصیت‌های تخیلی کتاب‌ها و فیلم‌ها مقایسه کرده باشید؟ معنایش این است که شما حقیقتا عاشق او نیستید. ممکن است گاهی بنشینید و ویژگی‌های مثبت و منفی آن‌ها را در مقایسه با آدم‌های قبلی زندگی‌تان فهرست کنید. این رفتار در رابطه باری ناعادلانه روی دوش طرف مقابل می‌گذارد و نشانه‌ای واضح است که شما حقیقتا عاشق نیستید. مقایسه ناشی از نارضایتی یا انتظارات برآورده نشده است. اگر حقیقتا کسی را دوست داشته باشیم، او را به خاطر هویتی که هم‌اکنون دارد ستایش می‌کنیم و نیازی نمی‌بینیم که او را با شاخص‌های فرد دیگری اندازه‌گیری کنیم.

معنایش این نیست که شما آدم بدی هستید. مقایسه گاهی طبیعی است اما مهم است بدانید که وقتی این پرسش‌ها از ذهن عبور میکند می‌تواند نشانه احساسات عمیق‌تری باشد.

7.دلتان نمی‌خواهد برایشان ایثار و فداکاری کنید

در رابطه‌ مواقعی پیش می‌آید که دوست دارید برای طرف عاطفی‌تان از خودتان و نیازهایتان بگذرید. می‌تواند خیلی ساده گذشتن از فیلم مورد علاقه‌تان به نفع تماشای فیلم مورد علاقه او باشد یا رفتن به شهری دیگر چون شغل او فقط در آن شهر وجود دارد.

اگر حتی ساده‌ترین ایثارکردن‌ها و قربانی‌کردن‌ها برایتان سخت است، وقتش رسیده که بنشینید و با خودتان جدی و صادقانه حرف بزنید. عشق ـ عشق حقیقی ـ یعنی بتوانی گاهی نیازهای شریک عاطفی‌ات را به نیازهای خودت ترجیح بدهی. یعنی بتوانی سازش و مذاکره کنی و گاهی برای شادی او از چیزی بگذری.

اگر همیشه نیازهای خودتان در الویت است و اصلا دلتان نمی‌خواهد مصالحه و سازش کنید، ممکن است احساس‌تان عشق حقیقی نباشد. فهم این نکته مهم است، زیرا در پایان، رابطه نمی‌تواند بر مبنای خودخواهی رشد پیدا کند.

8.پیوند عمیقی در وجودتان نسبت به آن‌ها احساس نمی‌کنید

در بطن هر عشق حقیقی‌ای یک پیوند عاطفی عمیق وجود دارد. این پیوند فراتر از جذابیت سطحی یا منافع مشترک است. معنایش درک یکدیگر در سطحی عمیق و عاطفی و احساس راحتی و امنیت در کنار آن‌هاست. اگر چنین پیوندی را با آن‌ها احساس نمی‌کنید، اگر رابطه‌تان سطحی یا تصنعی به نظر می‌رسد، احتمالا شما حقیقتا عاشق نیستید.

معنایش این نیست که از بودن در کنار آن‌ها یا همراهی‌شان لذت نمی‌برید، بلکه منظور آن است که عشق چیزی بیش‌تر از صرفا لذت‌بردن از همراهی دیگری است. پیوند عمیق عاطفی، بنیان عشق حقیقی است. بدون آن ممکن است رابطه مطلوب داشته باشید اما پیوند عمیقی که شاخصه عشق حقیقی است را ندارید.

نظرات
پربازدیدترین خبرها