راهنماتو- همه ما گاهی با آدمهایی که همه انرژیمان را گرفتهاند مواجه شدهایم. آنها اغلب حتی خودشان هم از کاری که میکنند آگاه نیستند. صرفا رفتاری دارند که انرژی اطرافیان را میگیرد.
به گزارش راهنماتو، این تخلیهکنندگان انرژی اغلب رفتارهای خاصی دارند که ناخواسته سبب میشود نشاط اطرافیانشان کم شود. شناسایی این نوع رفتارها، به خصوص اگر خودتان یکی از آن آدمها باشید، آسان نیست.
گاهیاوقات صرفا با شناسایی این رفتارها در خودمان یا در دیگران، میتوانیم اقداماتی برای ایجاد تغییر انجام دهیم. بنابراین لازم است که این رفتارها را بشناسیم. با راهنماتو همراه باشید تا برخی از این ویژگیهای رفتاری را با شما در میان بگذاریم:
1.کسانی که دائما منفی هستند
آدمهایی که مدام نیمه خالی لیوان را میبینند. روی نقاط منفی هر موقعیتی تمرکز میکنند و مدام شکایت دارند و به ندرت قدری مثبتاندیشی یا شکرگزاری نشان میدهند. این منفیبافی دائمی میتواند انرژی اطرافیان را خالی کند. متأسفانه این افراد اغلب خودشان متوجه میزان تأثیری که روی دیگران دارند، نمیشوند. آنها منفینگریشان را واقعبینی توصیف میکنند.
2.کسانی که بر مکالمات تسلط مییابند
کسانی که انحصار گفتوگو را به دست میگیرند. درباره جزییات کار، زندگی و مشکلاتشان یکنفس صحبت میکنند. آنقدر مشتاق به اشتراکگذاری همه ابعاد و زوایای زندگیشان هستند که به ندرت وقتی برای سایرین میماند. این رفتار میتواند انرژی را کاملا خالی کند. به نظر میرسد که آدمهای اطرافشان به جای مشارکتکنندگان فعال در بحث، یک عده مخاطب هستند که باید سخنرانی آنها را گوش بدهند.
3.کسانی که مدام گفتوگو را قطع میکنند
آیا میدانستید که هر فرد معمولی میتواند 125 تا 150 کلمه در دقیقه بگوید اما ذهن انسان میتواند 800واژه در هر دقیقه را پردازش کند؟ همین تفاوت سبب میشود که برخی افراد مدام کلام دیگران را قطع کنند زیرا سریعتر از فردی که در حال صحبت کردن است، فکر میکنند. اما قطع کردن مدام صحبتهای طرف مقابل میتواند انرژی او را تخلیه کند. مشکل این نیست که مدام جملاتشان نصفهونیمه میماند، پیام ضمنی این رفتار آن است که طرف مقابل اهمیتی به کلامشان نمیدهد. کسانی که مدام کلام طرف مقابل را قطع میکنند، اصلا از تأثیر رفتارشان آگاه نیستند، آنها تصور میکنند که با این کار دارند فعالانه در گفتوگو شرکت میکنند و اشتیاقشان را به بحث نشان میدهند. اما اگر یاد بگیرند که شنوندگان فعال باشند و صبر کنند تا نوبت صحبت کردنشان برسد، میتوانند بهتر در گفتوگوها مشارکت کنند و کمتر دیگران را کلافه کنند.
4.فقدان همدلی
همدلی یعنی توانایی درک و شریک شدن در احساس دیگران. همدلی مولفه حیاتی تعاملات معنادار و انرژیبخش است. اما برخی افراد در نشان دادن همدلی مشکل دارند و این میتواند باعث تخلیه انرژی آدمهای اطرافشان شود. این افراد صرفا روی احساسات و تجربههای شخصیشان تمرکز میکنند و اهمیتی نمیدهند که دیگران چه احساسی دارند. این امر باعث میشود دیگران احساس نکنند که پیوندشان وصل است و حس کنند شنیده نمیشوند.
افرادی که فاقد حس همدلی هستند اغلب اثر رفتارشان را حس نمیکنند. آنها ممکن است تصور کنند که خیلی عملگرا و رک هستند. اما اگر تلاش آگاهانهای برای همدلی با دیگران داشته باشند، میتوانند با آنها پیوند برقرار کنند و محیطی مثبتتر و پرانرژیتر ایجاد کنند.
5.انتقادهای بیوقفه
هیچ فردی کامل نیست. همه ما نقصها و مشکلاتی داریم. اما تصور کنید که مدام نقصهای دیگران را به رخشان بکشید و هر خطای کوچک و اشتباهی را به زیر ذرهبین نقد ببرید. این حقیقت کسانی که است از انتقاد کردن از دیگران خسته نمیشوند.
این افراد استعداد ویژهای در برجسته کردن اشتباهات دیگران و عرضه توصیههای طلبنشده دارند که تحت لوای «کمک کردن» به فرد به او عرضه میکنند. اما این انتقادهای مداوم میتواند اعتماد به نفس دیگران را از بین ببرد و انرژی عاطفیشان را تخلیه کند.
6.تحقیرآمیز برخورد کردن با دیگران
آدمهایی که شما را نادیده میگیرند یا تحقیر میکنند یا افکار، احساسات و دستاوردهایتان را نمیبینند، انرژی شما را خالی میکنند. این امر سبب میشود اطرافیانشان احساس بیارزشی، اهمیت نداشتن، معتبر دانسته نشدن و...کنند و انرژی و اشتیاقشان کاسته شود.
7.غر زدنهای افراطی
همه ما گاهی روزهای بدی داریم و دوست داریم تخیله شویم. اما بین به اشتراک گذاری کلافگیهای روزمره و غر زدن دائمی درباره همه چیز تفاوت وجود دارد. آدمهایی که به شکل افراطی درباره همه چیز غر میزنند، به جای راه حل روی مشکل تمرکز میکنند. این نگاه منفی میتواند انرژی آدمها اطرافشان را خالی کند و به پرورشیافتن محیط بدبینانه کمک کند.
8.وابستگی شدید عاطفی
وابستگی عاطفی، که منظور از آن متکی بودن به دیگران برای به دست آوردن احساس خوب است، میتواند دیگران را خسته کند. آدمهایی که در اطراف این تیپ از افراد قرار دارند اغلب وزن سنگین شادی، غم و همه احساسات آنها را روی خودشان احساس میکنند. این وابستگی میتواند باعث خستگی شود زیرا بار عاطفی شدیدی روی دیگران میگذارد. وابستگی عاطفی فضای اندکی برای مبادله عاطفی دوطرفه باقی میگذارد زیرا همه گفتوگوها و تعاملات بر محور فرد وابسته و احساسات او میگردد. آموختن مدیریت احساسات به شکل مستقل و درخواست کمک حرفهای میتواند این مسئله را حل کند.