راهنماتو- عشق حقیقی سفری است که برای هر فردی به شکلی متفاوت آشکار میشود. برخی آن را در سالهای جوانتری پیدا میکنند و بقیه ممکن است در سالهای دورتر آن را بیابند.
به گزارش راهنماتو، بر طبق آموزههایی روانشناسی مردانی که پیوند عمیق با شریک عاطفیشان را در سالهای آخر جوانی یا حتی بعد از آن پیدا میکنند از یک الگوی مشخص پیروی میکنند. این مردان عادتهای مشخصی را بر میگزینند که نه تنها به شکلی مثبت روی روابطشان اثر میگذارد بلکه به رشد شخصی و درک آنها از خودشان اثر مثبت میگذارد.
عادتهای آنها رویکردشان به عشق و زندگی را شکل میدهد. با راهنماتو همراه باشید تا در این عادتها عمیقتر شویم و جستجو کنیم که این عادتها چطور برای مردانی که عشق را دیر در زندگی پیدا میکنند مفید است.
1.روی رشد فردی تأکید دارند
مردانی که عشق را دیر پیدا میکنند اغلب رشد و توسعه فردی را در الویت میگذارند. آنها میفهمند که عشق حقیقی صرفا پیدا کردن فرد مناسب نیست بلکه تبدیل شدن به فرد مناسب است. بر اساس روانشناسی، این مردان گرایش دارند به اینکه مسیر رشد فردیشان را هموار کنند. آنها کتاب میخوانند، در سمینارها شرکت میکنند، به دنبال مشاورههای روانشناسی و خودشناسی هستند تا به درکی بهتر از خودشان دست پیدا کنند و بتوانند کولهبار احساسیشان را درست حمل کنند. آنها به روابط گذشته به مثابه شکست نگاه نمیکنند بلکه به مثابه تجربههایی که باید آموخته میشدند و جای پا برای طی کردن مسیر آینده نگاه میکنند. این مردان درک میکنند که خودآگاهی کلید تغییرات مثبت است.
2.همدلی پرورش میدهند
مردانی که دیر به عشق حقیقیشان میرسند آنهایی هستند که به دنبال پرورش همدلی هستند. همدلی برای رابطه بسیار ضروری است. این مردان خودآگاهانه تلاش میکنند خودشان را به جای شریک زندگیشان بگذارند و احساسات و زاویه نگاه او را درک کنند. آنها از گفتوگوهای سخت نمیگریزند؛ درعوض، فعالانه گوش میدهند و با مهر و درک پاسخ میدهند. این رویکرد همدلانه به آنها امکان میدهد تا روابط عمیقتر و قویتری با شریک عاطفیشان بسازند. همدلی در را برای گفتوگوهای معنادار و دوطرفه باز میکند و میزان تابآوری رابطه را افزایش میدهد. برن براون، محقق و داستگوی معروف، میگوید:
«همدلی پیوند را تقویت میکند درحالیکه همدردی پیشبرنده انفصال است؛ همدلی میگوید من به همراه تو احساس میکنم اما همدردی میگوید که دلم برایت می سوزد!»
3.اصالت را میپذیرند
این مردان برای اصالت اهمیت زیادی قائل هستند. آنها تلاش میکنند تا خود واقعیشان را، چه در جمع و چه در خلوت، عرضه کنند. این اصالت آنها را قادر میسازد تا بر مبنای اعتماد و احترام دو طرفه روابطشان را بسازند. این امر به آنها امکان میدهد تا خیلی راحتتر و گشودهتر درباره افکار و احساساتشان حرف بزنند و پیوند عمیقتری با شریک عاطفیشان شکل بدهند. پذیرش اصالت نیازمند شجاعت، دروننگری و تعهد به رشد فردی است.
4.مسئولیتپذیر هستند
درک مسئولیتپذیری فردی یکی از دلایلی است که افراد عشق حقیقی را دیرتر پیدا میکنند. این مردان فهمیدهاند که باید معمار شادی خودشان باشند و مقصر دانستن دیگران یا شرایط بیرونی هیچ خدمتی به هدفشان نمیکند. به جای آنکه در بیرون از خودشان به دنبال راه حل باشند، در درونشان آن را جستجو میکنند. آنها درک میکنند که نگرشها، رفتار و واکنشهایشان در کنترلشان است و با قبول مسئولیت این موارد، میتوانند تغییرات معناداری در زندگیشان ایجاد کنند. پذیرش مسئولیت با خودش آزادی فردی و تابآوری میآورد.
5.برای نوآوری و خلاقیت ارزش قائل هستند
خلاقیت اغلب به تلاشهای هنری نسبت داده میشود اما فراتر از آن میرود. خلاقیت بخشی ذاتی از انسان بودن است. مهارتی است که میتوان در همه ابعاد زندگی، از جمله رابطه، آن را به کار بست. مردانی که عشق حقیقی را در سالهای دیرتری پیدا میکنند، این مفهوم را درک میکنند و نقش خلاقیت در این سفر را میشناسند. آنها هر چالشی را فرصتی برای نشان دادن خلاقیتهایشان میبینند و به دنبال راهحلهای نوآورانه هستند. آنها هر موقعیت را با فکر باز، کنجکاوی و اشتیاق برای فکر کردن فارغ از کلیشهها مینگرند. خلاقیت به آنها امکان میدهد که با تازگی و طراوت و پویایی به عشق نزدیک شوند.
6.انزوا را میپذیرند
ممکن است در بافت پیدا کردن عشق، انزوا عجیب و متناقض به نظر برسد اما یک بعد ضروری است که مردانی که عشق را دیرتر در زندگی پیدا میکنند، آن را میپذیرند. آنها درک میکنند که گذران اوقات با کیفیت در تنهایی به معنای انزوا نیست بلکه به معنای خود-اکتشافی و رشد فردی است. این مردان برای تنهاییشان ارزش قائل هستند زیرا به آنها امکان میدهد که درونگری کنند و امیال، ترسها و الهاماتشان را بهتر درک کنند. این امر به آنها کمک میکند تا خودآگاهی را پرورش دهند که بنیانی برای رشد فردی و شکل دادن به بنیانهای رابطه اصیل است. آنها به خوبی فهمیدهاند که قبل از آنکه با شخص دیگری ارتباط برقرار کنند باید بتوانند با خودشان ارتباط برقرار کنند.
7.روی جوامع حامی سرمایهگذاری میکنند
آنها به اهمیت عمیق جوامع حامی و روابط اصیل باور دارند و سعی میکنند حلقههای اجتماعیشان را پرورش بدهند. آنها درک میکنند که از طریق پیوند با دیگران است که میتوانند شجاعت دنبال کردن رویاهایشان، تابآوری برای مقابله با چالشها و لذت بردن از تجربههای مشترک را به دست آورند. برای آنها بنای رابطهشان الویت و ریشه در احترام دو طرفه، همدلی و همکاری دارد. این امر فراتر از رابطه عاشقانه آنها میرود و شامل دوستان، خانواده و شبکههای اجتماعیشان هم می شود. اطراف آنها پر از انواعی از گروهها و افراد حامی است که میتوانند رشد فردی، حمایت عاطفی و عقل مشترک برایشان فراهم کنند.
8.برای تنوع و همهپذیری ارزش قائل هستند
در راستای باور به احترام و ارزش فردی، آنها برای تنوع و همهپذیری هم ارزش قائل هستند. درک میکنند که هر فردی رویکردی منحصر به فرد با خودش می آورد که میتواند زندگی آنها غنی و افق دیدنشان را گسترده کند. آنها برای دیدگاه ها و سبک های متفاوت زندگی آغوش شان باز است و درک میکنند که این تفاوتها میتوانند روابط را غنی و رشد را تسهیل کنند. همهپذیری سنگبنای زندگی آنها است و میتواند محیطی مملو از درک و احترام برایشان فراهم کند.