راهنماتو- بدن انسان همچنان پزشکانی را که گزارش میدهند بیمارانی با وضعیت نادر یا تواناییهای منحصربهفرد را ملاقات میکنند، متعجب میکند. ما در این مقاله سعی کردیم چند مورد عجیب پزشکی که در طی چندین سال مشاهده شدهاند را با شما در میان بگذاریم. این مقاله در دو بخش به اشتراک گذاشته میشود.
به گزارش راهنماتو، برای همه این موارد توضیحات کاملی وجود ندارد اما در بسیاری از این موارد پزشکان توانستهاند علل این وضعیتها را توضیح دهند. تشخیص سریع و درمان مناسب باعث شد که تعدادی از این بیماران دوباره به زندگی برگردند اما برخی از آنها جان خود را از دست دادند.
1.سیمان در قلب یک مرد
یک تکه سیمان 10سانتیمتری، که بعد از یک عمل جراحی با جریان خون او حرکت کرده بود، در قلب مردی 56ساله پیدا شد. این مرد بعد از درد قلب و 2روز تنگی تنفس به پزشکان مراجعه کرد. سیتی اسکن و عکس پرتو ایکس تأیید کرد که یک شیء خارجی در قلب او گیر افتاده است. در جریان جراحی، پزشکان شیئی را در قلب او پیدا کردند که بعدها مشخص شد یک تکه سیمان تیز است که قسمت بالایی دهلیز سمت راست قلب این مرد را پاره و ریهاش را سوراخ کرده بود. سیمان بر اثر عملیات پزشکی دیگری که او یک هفته قبل برای درمان مهرههای شکسته دریافت کرده بود، به قلب او راه پیدا کرده بود. پزشکان یک نوع سیمان مخصوص را برای ترمیم مهره تزریق کرده بودند. هرچند این عمل معمولا امن است، در مورد این مرد، سیمان از استخوان نشت کرده بود و به رگهای او راه یافته بود. سیمان سپس سفت شده بود و از طریق جریان خون به قلباش راه پیدا کرده بود. او یک ماه بعد از عمل خارج کردن سیمان از قلب بهبود یافت.
2.مردی که زبانش موی سبز در میآورد
مردی بعد از دچار شدن به وضعیت زبان مودار، متوجه شد که روی زبانش موهای سبز جوانه زده است. وضعیت پرزهای زبانی، زمانی رخ میدهد که برآمدگیهای کوچک روی زبان که پاپیلو نامیده میشوند، به شکل معمول نمیریزند و فراتر از طول معمولشان که 1میلیمتر است، رشد میکنند. با رشد این برآمدگیها، رنگی مخصوص، عموما سبز، قهوهای، سفید، سبز یا صورتی، پیدا میکنند. رنگ آنها بستگی به غذا، باکتری و سایر موادی دارد که این پرزها در معرضشان قرار میگیرند. این وضعیت نسبتا رایج است و 13درصد از آدمها در مقطعی از زندگی با آن مواجه میشوند. خوردن غذاهای نرم و نوشیدن مقادیر زیاد قهوه، چای یا الکل، میتواند خطر زبان پرمو را افزایش دهد. این مرد 64ساله به توصیه پزشکان هر روز زبانش را با مسواک اسکراب کرد و بعد از 6ماه زبان او به وضعیت طبیعی بازگشت.
3.جنین در مغز نوپا
پزشکان توانستند با عمل جراحی جنینی را از مغز یک نوپای 1ساله خارج کنند. این وضعیت نادر، با عنوان جنین داخل بطن جنین دیگر، بعد از بزرگ شدن سر کودک و تأخیر در مهارتهای حرکتی او تشخیص داده شد. جنین از همان تخمک باروی به وجود آمده بود که دختربچه از آن به وجود آمده بود؛ بنابراین اگر جنین فرصت رشد پیدا میکرد دوقلوی همان دختربچه میشد. وقتی یکی از جنینها دیگری را در برمیگیرد، دوقلوی جذب شده معمولا از رشد باز میایستد. جنین در جنین، پدیدهای بسیار نادر است و از هر 500000تولد فقط 1تولد این چنینی رخ میدهد. بسیاری از موارد این پدیده به جای سر در شکم رخ میدهد.
4.دانشجویی که میتوانست اندازه مردمکاش را تغییر دهد
بسیاری از ما نمیتوانیم متوجه تغییرات مردمک چشممان بشویم زیرا آنها به صورت خودکار در تاریکی گشاد میشوند تا نور بیشتری وارد چشم شود و در روشنایی منقبض میشوند تا مقدار نوری که وارد چشم میشود کمتر شود. اما یک دانشجو در آلمان دریافت که میتواند به صورت ارادی اندازه مردمک چشماش را تغییر بدهد. این جوان 23ساله به محققان گفت که حس انقباض مردمک چشم مثل حس فشار روی چشم بود، درحالیکه وقتی آنها را گشاد میکرد، احساس میکرد که چشمهایش استراحت میکنند. در ابتدا او با تمرکز در مقابل یا پشت یک شیء میتوانست اندازه مردمک چشماش را تغییر دهد اما با تمرین کمکم میتوانست صرفا با تمرکز روی چشمهایش اندازه مردمک چشم را تغییر دهد. هرچند بعضی از افراد ، مثلا با فکر کردن به خورشید، میتوانند به صورت غیرمستقیم به این تأثیر دست پیدا کنند، اما محققان نتوانستند مشخص کنند که این دانشجو به چه روشی این کار را انجام میدهد.
5.مردی با یک لایه نازک از مغز که زندگی معمولی داشت
مردی 44ساله که کارمند دولت بود، با اینکه اندازه مغزش نصف اندازه یک مغز معمولی بود، یک زندگی طبیعی داشت. این مورد زمانی در نشریه لنست منتشر شد که این مرد به دلیل ضعف پای چپ به مدت دو هفته، به پزشک مراجعه کرد. او وقتی 6ماهه بود، پزشکان یک شانت [لوله] در سرش کار گذاشته بودند تا تجمع آب در مغز او را خالی کنند. در سن 14سالگی، بعد از آنکه شانت تعویض شد، او کنترل پای چپاش را کاملا از دست داد. رشد عصبی و مابقی تاریخچه پزشکی او طبیعی بود. اما بعد از آنکه او از پزشکان برای بیحسی و ضعف پای چپ کمک خواست، اسکنهای مغز او ناهنجاریهای متعددی را نشان دادند. وضعیت او به دلیل تجمع آب در جمجمه به وجود آمده بود که باعث شده بود فقط یک لایه نازک از بافت مغز برایش باقی بماند زیرا مایع فضای اندکی برای رشد مغز او باقی گذاشته بود. بعد از آنکه یک شانت جدید برای استخراج مایع از مغز در سر او کار گذاشته شد، حس پای چپ او بازگشت.
6.نوجوانی که فقط به زبان خارجی صحبت میکرد
یک نوجوان 17ساله در هلند توانایی صحبت و درک زبان هلندی را به مدت 24ساعت بعد از عمل ارتوپدی از دست داد. در طی این دوره سندروم زبان خارجی (FSL)، او فقط میتوانست به زبان انگلیسی صحبت کند که هرگز تاکنون در خارج از کلاس درس به آن صحبت نکرده بود. برطبق گزارشها، این اتفاق بعد از آن افتاد که این نوجوان به دلیل آسیب به زانو در بازی فوتبال برای جراحی به بیمارستان منتقل شد. این نخستینباری بود که این نوجوان تحت عمل قرار میگرفت و بیهوشی عمومی دریافت میکرد. وقتی به هوش آمد، گیج بود و تصور میکرد که در ایالات متحده، به ویژه ایالت یوتا، است. یکی روانپزشک تأیید کرد که نوجوان صرفا به پرسشها به زبان انگلیسی پاسخ میداد که قابل درک بود اما لزوما فصیح نبود.
بعد از 24ساعت که دوستانش به ملاقاتش آمدند، پسر به طور ناگهانی دوباره شروع به صحبت به زبان هلندی کرد. این پسر میگوید، میتوانسته به یاد بیاورد که به زبان انگلیسی صحبت میکرده است. اما، شاید دلیلش این بوده که به او گفته بودند. مشخص نیست که چه چیزی به سندروم FSL در این نوجوان منجر شده است اما پزشکان میگویند ممکن است تأثیر داروی بیهوشی بوده باشد.
7.اثرات منفی حبس عطسه
مردی در دهه 30سالگی در حین رانندگی احساس میکند نیاز دارد عطسه کند. او عطسهاش را با فشردن بینی و بسته نگه داشتن دهان کنترل میکند اما به سرعت درد شدیدی در ناحیه گردن احساس میکند. وقتی به اورژانس مراجعه میکند، تصاویر سی تی اسکن گردن و سینه او نشان میدهند که در ناحیه نای دچار نیمسانتیمتر پارگی شده است.
از آنجایی که مرد علائم حیاتی خوبی نشان میداد، پزشکان از عمل خودداری کردند. با این حال، مرد تحت نظر نگهداری شد. 5هفته بعد به دنبال تصاویر سی تی اسکن که نشان میداد پارگی درمان شده است، او از بیمارستان مرخص شد.
پزشکان گزارش کردند که احتمالا دلیل پارگی ناشی از تجمع سریع فشار روی نای به هنگام عطسه با بینی کیپ و دهان بسته بوده است. آنها توصیه کردن که جلوی عطسه را به این شکل نگیرید.
8.حساسیت به آب
در یک مورد نادر، یک نوزاد 18ماهه با تشخیص حساسیت به آب متولد شد. ظرف 15ثانیه تماس با آب، پوست او به شدت واکنش نشان داد و پر از ضایعات و جوش شد.
هنوز علت این وضعیت ناشناخته است. برخی نظریهها میگویند که علت ممکن است مادهای محلول در آب مثل کلر باشد یا پوست بیمار در هنگام تماس با آب یک ماده سمی تولید میکند.
9.کودکی که رنگ چشماش تغییر کرد
یک کودک 6ماهه بعد از آنکه برای درمان کووید 19، آنتی ویروس فلاویپیراویر دریافت کرد، رنگ چشماش از قهوهای به آبی سیر تغییر کرد. این دارو از تکثیر مواد ژنتیکی ویروسها جلوگیری میکند. کمتر از یک روز بعد از دریافت این دارو، چشمهای نوزاد در زیر نور آفتاب به رنگ آبی درخشان در آمد. معاینات پزشکی نشان داد که تجمع رنگدانه آبی در هر دو قرنیه باعث تغییر رنگ چشم شده است. 5روز بعد از قطع ضدویروس رنگ چشمهای پسربچه دوباره به حالت قبل بازگشت.
بر اساس این گزارش، احتمالا تجمع مواد شیمیایی فلورسنت در قرنیه که به واسطه تجزیه آنها توسط بدن صورت گرفته است، باعث رنگ آبی چشمها شده است.
10.افسر پلیسی که همه را تشخیص میداد
یک افسر پلیس به هر غریبهای که میرسید، میپرسید :«شما رو قبلا کجا دیدم؟» این افسر 46ساله دچار دورههای متناوب اضطراب شده بود که هر کدامشان در حدود 15ثانیه طول میکشیدند؛ 6ماه بعد از شروع این دورهها او دچار تشنج شد. نتایج ام آر آی و آزمایشهای عصبشناختی او حاکی از طبیعی بودن وضعیتاش بود. اما یک ماه بعد از تشنج، او علائم جدیدی را گزارش داد. علاوه بر مشکلات ضعف حافظه، پدیدهای غریب را تجربه میکرد: همه برایش آشنا بودند.
نتایج بررسیهای دقیقتر نشان داد که «آشناپنداری» این مرد، صرفا در مورد تصاویر است و نه صداها. بیمارانی که دچار ابر-آشناپنداری چهره هستند، به سرعت میفهمند که اشتباه کردهاند. آنها معمولا ضایعاتی در نیمکره چپ و لب گیجگاهی دارند اما لب راست و نواحی جلویی مغز طبیعی هستند.
نیمکره چپ در شناسایی ویژگیهای خاص چهره دخالت دارد، اما لب راست چهره را به معانی فردی و عاطفی وصل میکند. بنابراین، ابر-آشناپنداری چهره زمانی رخ میدهد که لب چپ دچار نقص شده و لب راست سعی میکند کارکرد پایین لب راست را جبران کند که همین امر به حس آشناپنداری غلط منجر میشود. نویسندگان میگویند ابر-آشناپنداری بسیار شایعتر از چیزی که است که میپنداریم زیرا بسیاری از موارد بیتشخیص میمانند.
11.کرم بزرگ کلیه
مردی با شکایت از ناتوانی در ادرار و تب 2روزه به اورژانس مراجعه کرد. علائم حیاتی او طبیعی بود، به جز اینکه ضربان قلب بالایی داشت. کارکنان بیمارستان یک کاتتر برایش کار گذاشتند و تزریق وریدی انجام دادند و سایر ترکیبات دارویی را به او دادند. اما در روز دوم، یک کرم در کیسه ادرار این مرد پیدا شد.
آزمایش میکروبیولوژی بیمارستان تأیید کرد که کرم ـ قرمزرنگ با 12سانتیمتر طول ـ نمونهای نادر از انگلی به نام Dioctophyma renale است. وقتی ادرار آزمایش شد، ردی از تخم انگل در آن مشاهده نشد. با اینکه پزشکان مخالف بودند، مرد بعد از دفع انگل بیمارستان را ترک کرد. انگل دی. رنال یکی از بزرگترین کرمهای لولهای شناخته شده است. این انگل اغلب در کلیه پستانداران گوشتخوار مثل سگ و گرگ پیدا میشود که بعد تخمهایش از طریق ادرار دفع میشود. انسانها با خوامخواری گوشت ماهی یا قورباغه حاوی لارو این انگل، میتوانند به آن دچار شوند. در این مورد، بیمار یک ماهی خام را که از دریاچه نزدیک محل سکونتاش صید کرده بود، خورده بود. اولینباری نبود که این مرد چنین انگلی را دفع میکرد. در موارد پیچیده، تنها درمان خارج کردن کلیه عفونی است.
ادامه دارد ...