نشانه‌هایی که در ۴۰سالگی با آن یک سر و گردن از بقیه جلوتر هستید

اگر در صفحه ۴۰ زندگی‌تان هستید، خودتان را با فردی که در صفحه ۲۰ قرار دارد، مقایسه نکنید.

شناسه خبر: ۴۰۸۶۶۳
نشانه‌هایی که در 40سالگی با آن یک سر و گردن از بقیه جلوتر هستید

راهنماتو- زندگی سفر است نه یک مسابقه، اما گاهی نمی‌توانیم از این وسوسه دست برداریم که آیا با سرعت درستی در حال حرکت هستیم یا نه.

به گزارش راهنماتو، چهل سالگی یکی از نقاط عطف زندگی است. نقطه‌ای است که به پشت‌سرتان نگاهی می‌اندازید و دستاوردها و رشدتان را ارزیابی می‌کنید. بعضی‌ها موفقیت را با میزان ثروت مادی می‌سنجند، اما حقیقت این است که موفقیت بسیار شخصی و فردی است.

در این مقاله با راهنماتو همراه باشید تا با شما 9دستاورد را به اشتراک بگذاریم که بین شمایی که تا 40سالگی به آن‌ها دست یافته‌اید و سایر هم‌سن‌وسال‌هایتان که هنوز به آن‌ها نرسیده‌اند، تمایز می‌گذارد. این دستاوردها ارتباطی به پول یا مسابقه شهرت و محبوبیت ندارند. بلکه درباره رشد، شادی و رضایت از زندگی هستند.

1.ثبات مالی

پول همه چیز نیست اما ثبات مالی مهم است. اگر تا 40سالگی توانسته‌اید یک بنیان مالی محکم برای خودتان دست‌وپا کنید، قطعا از خیلی از هم‌سن‌وسال‌هایتان جلوتر هستید. لزوما معنایش میلیاردر بودن یا صاحب عمارتی مجلل بودن نیست. ثبات مالی یعنی آرامش ذهنی داشتن. یعنی آنقدری پس‌انداز داشته باشید که بتوانید در مواقع بحرانی و فوریت‌ها به آن‌ اتکا کنید، قادر باشید هزینه‌هایتان را بدون استرس تأمین کنید و برنامه‌ای برای بازنشستگی داشته باشید.

این امر شامل سواد مالی هم می‌شود که منظور از آن درک چگونگی سرمایه‌گذاری، پس‌ از انداز و خرج عاقلانه است. اگر به همه این‌ها در 40سالگی رسیده‌اید، نه تنها از آینده‌ای آرام‌تر برخوردار هستید، بلکه دارای مهارت مدیریت هوشمندانه پول هم هستید که خیلی‌ها برای کسب آن کوشش می‌کنند اما شکست می‌خورند.

2.بین کار و زندگی تعادل برقرار کرده‌اید

تعادل بین کار و زندگی هدفی است که بسیاری در زندگی دنبال می‌کنند اما اغلب دستیافتن به این هدف سخت است. تا قبل از 40سالگی کوشش برای کسب موفقیت‌های بسیار، ساعات طولانی کار کردن و شب زنده‌داری و ...زیاد است. به نحوی که در این دوران معمولا تعادلی بین کار و زندگی وجود ندارد. اما 40سالگی مثل زنگ بیداری است. باید یک قدم به عقب بردارید و دوباره الویت‌هایتان را ارزیابی کنید و مرزهای جدید برای کار و زندگی تعیین کنید. وقت بگذارید و ببینید واقعا و حقیقتا چه چیزهای در زندگی‌تان اهمیت دارند. آیا رابطه‌تان مهم است؟ خیلی زود متوجه می‌شوید که برقراری تعادل بین کار و زندگی تا چه اندازه می‌تواند استرس شما را کم و بهره‌وری شما را افزایش دهد.

2

3.تاب آوری روانی

زندگی همیشه بر طبق برنامه‌های ما پیش نمی‌رود. ممکن است در مسیرمان با موانعی مواجه شویم، ناامید شویم و گاهی حتی برایمان داستان‌های غم‌انگیز پیش بیاید. با این حال، واکنش ما به این چالش‌هاست که حقیقتا ما را شکل می‌دهد. افرادی که تاب آوری ذهنی قوی دارند اغلب از سلامت روانی بهتری برخوردار هستند و اغلب از زندگی لذت بیش‌تری می‌برند و حتی بیش‌تر عمر می‌کنند. این تاب‌آوری اغلب به افراد کمک می‌کند بر موانعی که سر راه‌شان قرار می‌گیرد فائق بیایند.

4.برخورداری از سبک زندگی سالم

سلامت حقیقتا ثروت است و این واقعا چیزی بیش‌تر از شعار است. اگر تا چهل سالگی توانسته‌اید به یک نظم سالم در سبک زندگی‌تان دست پیدا کنید، به هزار راه از سایرین جلوتر هستید. منظور فقط حضور در باشگاه و تغذیه سالم نیست بلکه وقت گذاشتن برای آزمایش‌های سالانه، خواب کافی و مدیریت استرس هم هست. سالم زیستن صرفا به معنای برخورداری از شکم 6تکه یا شرکت در مسابقه دو ماراتن نیست. هر چند اگر کسی داشته باشد، بد نیست. اما بیشتر درباره احترام به بدن و ذهن و برطرف کردن نیازهای هر دو است.

5.رشد فردی

زندگی یعنی رشد کردن. اگر تا چهل سالگی همواره به دنبال مسیرهایی برای یادگیری بیش‌تر و ارتقا خودتان بودید، حقیقتا خیلی جلو هستید. فرقی نمی‌کنید چه چیزی، سرگرمی، یادگیری زبان جدید یا بازگشت به درس و دانشگاه، بهرحال تکاپو برای یادگیری به معنای پذیرش رشد فردی و شیرجه عمیق به خود-آگاهی و هوش اجتماعی است. یعنی نقاط ضعف و قوت‌تان را بشناسید، با عواطف و احساسات‌تان پیوند برقرار کنید و با دیگران سطحی از همدلی سالم را بسازید.

6.برخورداری از روابط قوی

روابط چسب‌هایی هستید که زندگی‌ ما را به هم متصل می‌کنند. روابط به ما عشق، حمایت و حس تعلق داشتن می‌دهند. اگر تا 40سالگی، توانسته‌اید روابطی قوی ـ با خانواده، دوستان یا همکاران‌تان ـ شکل بدهید، به چیزی حقیقتا ارزشمند دست پیدا کرده‌اید. این کار همیشه ساده نیست، به خصوص اینکه زندگی ما پرمشغله است و بالا و پایین‌های غیرقابل پیش‌بینی دارد.

ساخت روابط قوی نیاز به تلاش، صبوری و همدلی دارد. یعنی وقتی دیگران به شما نیاز دارند، در کنارشان باشید و بدانید که آن‌ها هم همین کار را برای شما می‌کنند.

7.پیدا کردن شور زندگی

گاهی شغلی دارید که دستمزدش برای پرداخت هزینه‌هایتان کافی است اما احساس تهی بودن می‌کنید. حس هدفمندی واقعی ندارید. باید به دنبال چیزی باشید که در شما شور زندگی ایجاد می‌کند. چیزی که دلتان بخواهد صبح‌ها به خاطرش از خواب‌تان دست بکشید و برای انجامش هیجان داشته باشید. اگر تا 40سالگی این شور را پیدا کرده‌اید، خوش به حالتان.

8.کمک به دیگران

در جستجوی موفقیت‌ها و شادی‌های شخصی، به راحتی می‌توانیم از ارزش کمک به دیگران غافل شویم. اما کمک کردن بسیار رضایت‌بخش است. اگر تا 40سالگی به عادت دستگیری از دیگران مجهز شده‌اید، سطحی از ایثار را در خودتان ایجاد کرده‌اید که بین شما و دیگران تمایز می‌گذارد.

9.خود-دوستی و خود-پذیرشی

اگر تا 40سالگی توانسته‌اید خودتان را با همه نقاط قوت و ضعف‌تان دوست بدارید، به چیزی حقیقتا مهم دست پیدا کرده‌اید. خود-دوستی صرفا خود-محوری نیست. بلکه شناسایی ارزش‌تان، جشن گرفتن موفقیت‌هایتان و پذیرش نقصان‌هایتان است. یعنی درک کنید که شما در فرایند تبدیل شدن به خودتان هستید و هیچ وقت نقطه کمالی برای رسیدن به بهترین نسخه خود وجود ندارد. بلکه باید با خودتان با مهربانی رفتار کنید، بپذیرید که به هر حال منحصربهفرد هستید و درک کنید که مثل هر فرد دیگری ارزش دوست داشته شدن را دارید.

سخن آخر

این همه را گفتیم اما یادتان باشید سفر هر فردی در زندگی بی‌همتا و متفاوت است. مسیری که هر فردی در زندگی طی می‌کند، با مسیر دیگران متفاوت است و هیچ مسیر کاملی وجود ندارد. اگر در صفحه 40 زندگی‌تان هستید، خودتان را با فردی که در صفحه 20 قرار دارد، مقایسه نکنید.

نظرات
پربازدیدترین خبرها