راهنماتو- به نظر میرسد که اژدهایان در همه فرهنگهای روی زمین بودهاند. برخی محققان پیشنهاد میدهند که اژدهایان از ترسهای اولیه ما ـ ترکیبی از پنجههای تیز، فلسهای برنده و دندانهای نیش بلند ـ زاده شدهاند تا انسان از این طریق درباره خطرات زیستن روی زمین بیاموزد.
به گزارش راهنماتو، این مخلوقات افسانهای قرنهاست که تخیالات بشر را به خودشان مشغول کرده و وارد داستانهای مردمی، ادبیات و هنر سراسر قارهها شدهاند. اما چرا این افسانهها هنوز هم قدرتمند هستند؟ در این مقاله میخواهیم 6داستان درباره چگونگی خلق اژدهایان را با شما در میان بگذاریم:
1.سرمنشأ اسطوره اژدها در تاریخ
اولین اژدهای روی زمین احتمالا Ngwhi بود که در زبان نیا-هندو-اروپایی با عنوان H₂n̥gʷʰ شناخته میشود. بر طبق افسانههای نیا-هندو-اروپایی، اژدهای Ngwhi یک مار افعی با سه سر بزرگ بود که حیوانات گله، و برطبق بعضی داستانها، زنان را میدزدید. این اژدها احتمالا منشأ همه اژدهایانی است که بعدها در فرهنگ عامهپسند شاهدختها را میدزدیدند. درنهایت یک قهرمان که پادزهر نوشیده و خدای آسمان به او کمک میکند، این این هیولای سه سر را شکست میدهد. امروز، میتوان این افسانهها را از شمال اروپا، که در آن خدای رعد، تور، افعی بزرگی به نام jormungandr را با طعمه قرار دادن سر یک گاو نر شکست داد تا ژاپن که خدای طوفان، سوسانو، یک اژدهای 8سر به نام یاماتا-نو-اروچی که دختران جوان را میبلعید، شکست داد، ردیابی کرد.
2.هیولاـ قویترین بازنمایی از شیطان
یکی از معروفترین اژدهایانی که در کتاب «مکاشفات یوحنا» آمده است، یک هیولای شیطانی است. این «اژدهای عظیمالجثه قرمز» با 7سر و 10شاخ، آخرالزمان را به ارمغان میآورد. داستانهایی مانند داستان جورج مقدس، که اژدهایان را میکشت، ایده اژدهایان به مثابه دشمنان مومنان را تقویت کرد. اما، جس نوینز، محقق و نویسنده دایرهالمعارف Fantastic Victoriana ، میگوید: «ریشه اژدهایان غربی در بینالنهرین باستان» بوده است. افسانههای اژدها احتمالا تحت تأثیر وجود حیات وحش خطرناک مانند مارهای سمی بودند که تهدیدی واقعی علیه انسانهای باستانی محسوب میشدند.
3.آنکالاگون سیاه: بزرگترین اژدهای جهان
اسماگ، همچین معروف به اسماگ باشکوه، یکی از بزرگترین اژدهایان سرزمین میانی و ضدقهرمان اولیه در داستان «هابیت» اثر جی.آر.آر تولکین، بود. طرفداران تخمین زدهاند که این اژدها احتمالا 18متر و نیم درازا داشت که یعنی تقریبا به بزرگی یک تریلی با چرخهای بزرگ بوده است. درعوض، نسخه سینمایی اسماگ در اقتباس پیتر جکسون، با 130متر درازا، خیلی بزرگتر بود.
اما حتی در آن نسخه هم این اژدها در قیاس با اژدهای آنکلاگون سیاه که در داستان سیلماریلیون توسط تولکین توصیف شده است، کوتاه محسوب میشد. آنکلاگون سیاه بزرگترین و قدرتمندترین اژدهایی است که تاکنون در سرزمین میانه زیسته است. برخی تفاسیر میگویند طول این اژدها به 24.14000کیلومتر میرسیده و سقوط او منجر به تخریب 3آتشفشان شده است.
نفس آتشین آنکالاگون نیز مایه ترس بود. نوینز میگوید: «نفس آتشین اژدهایان ابداع نامههای اسکندر به ارسطو» بود. داستانهای تخیلی ماجراجویهای بزرگ اسکندر به افعیهای غولپیکری با دَمهایی مثل «مشغل سوزان» اشاره میکند.
4.ریوجین، اژدها -خدای اعظم اقیانوسها
یکی از قدرتمندرین ربالنوعهای افسانههای ژاپنی، ریوجین است. او الهه-اژدهای ترسناک اقیانوسها بود و معروف بود میتواند طوفانها و حیات دریایی را کنترل کند. اثر ریوجین به انواعی از شخصیتهای تخیلی و زمینههای داستانی تسری یافته و به طور خاص الهامبخش قصر اژدها در انیمه سریالی «وان پیس» بوده است.
ریوجین نمونهای نادر از اژدهای ژاپنی است که با آتش مرتبط دانسته شده است که نشان میدهد مولفههای طراحی آن احتمالا روی شکلگیری گوزدیلا به عنوان مخلوقی نمادین اثر گذاشته است. علاوه بر آن، ریوجین شخصیت اجدادی در خانواده امپراتوری ژاپن است که یعنی نخستین حاکم افسانهای ژاپن، امپراتور جیمو (711-585 ق. م)، نوه این اژدها بوده است.
5.کیجیانگلونگ، دایناسوری با بیشترین شباهت به اژدها
کشف استخوانهای دایناسور، به خصوص در چین، احتمالا بر شکلگیری و گسترش افسانههای اژدها اثر گذاشته است. چین غنی از فسیل دایناسورهایی با گردن دراز است. یکی از مثالهای قابل توجه، کیجیانگلونگ، یا اژدهای کیجیانگ، بود که در سال 2006 کشف شد. درازای بدن این دایناسور، به 15متر و نیم میرسید، که بخش زیادی از آن برای حمایت از سر بزرگاش بود. مهرههای گردن این دایناسور از هوا پر شده بود تا سبک باشد که بعد از مرگ منجر به جدا شدن سر دایناسور از بدناش میشد.
احتمالا مردمان باستانی چین با این استخوانها برخورد کرده بودند که ا همین امر باعث شده بود اژدهایان آسیایی در مقایسه با اژدهایان غربی که حجیمتر بودند، باریکتر و درازتر و بیشتر شبیه به افعی باشند.
6.آپِپ، کهنالگوی اژدهایان باستان
نوینز، میگوید: «اژدهایان، اغلب با خدایان مرتبط دانسته میشدند.» در مصر باستان، ربالنوع آپِپ، تجسمی از کهنالگوی یک اژدها، شاید یکی از مهیبترینها در افسانهها، بود. این اژدها که به نام آپوفیس هم شناخته میشود، نمونهای از کهنالگوی اژدهایان و شیاطین باستانی است که از ازل وجود داشتهاند. آپِپ، «ارباب هرج و مرج»، در نزاع دائمی با ربالنوع خورشید، یعنی را، بود. او در تلاشی مذبوحانه میخواست جهان را به تاریکی مطلق و همیشگی فرو ببرد.
آپپ، با اینکه بارها شکست میخورد، هرگز تسلیم نمیشد و هر روز با نگاهی هیپنوتیزمکننده باز میگشت و با هماهنگ کردن زمینلرزهها و طوفانها تسلط شیطانی خود را حفظ میکرد. او به دنبال خاموش کردن همه سرچشمههای نور، از جمله خود خورشید، بود.