سرانجام، همان طور که انتظار میرفت، اسرائیل در واکنش به حمله موشکی ایران، حملاتی را علیه برخی مراکز نظامی ایران انجام داد.
درباره این اقدام و حواشی آن، چند نکته مهم را باید مورد توجه قرار داد:
۱ - اسرائیل از مدتها قبل، تبلیغات وسیعی درباره حمله به ایران را آغاز کرده بود. این البته طبیعی است و پروپاگاندا، سلاحی متعارف میان دشمنان است. حجم تبلیغات و تهدیدات به حدی بود که اگر واقعی بودند و به فعلیت رسیده بودند، هم اکنون و بعد از حمله، ایران باید فاقد هرگونه زیرساخت نظامی و اقتصادی میبود و تاسیسات هستهای و نفتیاش نیز در آتش میسوختند.
اسرائیلی ها، بعد از حمله پهپادی حزب الله به اقامتگاه نخست وزیرشان، نتانیاهو، بارها گفتند که ایران از خط قرمزشان عبور کرده و حتی خبرهایی منتشر کردند که با هماهنگی آمریکا، قرار است به اقامتگاه یکی از سران ایران حمله کنند.
با این حال، آنچه در عمل رخ داد، محدود شدن حملات به چند مرکز نظامی در تهران و چند شهر دیگر بود. ایران نیز در حمله خود به اسرائیل، صرفاً مراکز نظامی را هدف قرار داده بود. طرفین توافق نانوشته دارند که نباید با حمله به زیرساختهای اقتصادی، خود را در معرض اقدام متقابل قرار دهند.
۲ - حملات ایران به اسرائیل و اسرائیل به ایران، هر چند آسیبهایی به برخی تاسیسات نظامی طرفین زده است ولی بیش از آن که جنبه نظامی داشته باشد، یک کنش سیاسی معطوف به آینده است و حامل این پیام از هر دو طرف: «شما در تیر رس ما هستید».
الان، هر دو طرف در عمل این را دیدهاند و به نظر نمیرسد دیگر نیازی به اثبات آن، هم به طرف مقابل و هم به مردم خودشان داشته باشند؛ بنابراین با گذر از مرحله «اثبات در تیر رس بودن»، حالا این پرسش مطرح است که در صورت ادامه درگیری و آغاز جنگ، کدام طرف «دوام بیشتر» ی خواهد داشت؟ به نظر نمیرسد طرفین، خواستار آزمودن عملی این پرسش باشند.
۳ - منابع اسرائیلی اعلام کردهاند که ۱۴۰ جنگندهشان در حمله به ایران شرکت داشته اند. به نظر میرسد این عدد نیز مشمول بزرگنمایی شده است. حمله بامداد ۵ آبان به ایران، در حدی نبود که اساساً نیاز به این همه هواپیما داشته باشد. دولت اسرائیل که بعد از حمله موشکی ایران، به شدت زیر فشار افکار عمومی بود، نیاز داشت که عملیات خود علیه ایران را بزرگتر از آنی که هست نشان دهد تا موفقیت عملیات نیز بزرگتر جلوه کند.
۴ - این که برخی منابع داخلی گفتهاند هیچ آسیبی به تاسیسات نظامی ایران نرسیده و همه موشکهای شلیک شده از هواپیماها رهگیری شده اند، خبر درستی نیست؛ اسرائیل واقعاً توانسته است برخی از مراکز نظامی ایران را هدف قرار دهد ولی به نظر میرسد حجم تخریب ها، فارغ از اعلام مقامات رسمی، پایین باشد.
یکی از ویژگیهای حمله در شب این است که هر گونه انفجار و آتش سوزی از فاصلههای دور و با شفافیت بیشتری قابل مشاهده است. در شب حمله ایرانیان پرشماری در سراسر کشور، بیدار بودند و گوشی به دست، فیلمهایی از محلهای مورد اصابت گرفتند. هیچ کدام از این فیلم ها، انفجار و آتش سوزی مهیبی را نشان نمیدهند. در حالی که اگر انفجارها جدی بودند، به وضوح دیده میشدند و قابل کتمان نبودند.
اگر هم مخازن موشکی مورد اصابت قرار میگرفت، باید «صداهای بسیار بسیار مهیب انفجار، از نقطه واحد، به کرات و به فاصلههای زیر ثانیه» شنیده میشد و آثار پرشعله آن، از دهها کیلومتر دورتر و برای مدت طولانی مشاهده میشد. چنین تصویری، حتی یک مورد هم دیده نشده است.
حتی اگر به فرض، انفجار مخزنها در زیر زمین بوده و نمود بیرونی نداشته باشد، طبیعتاً انفجارهای همزمان زیر زمینی دهها و صدها موشک، توسط دستگاههای سنجش زمین لرزه که در سطح جهانی کار میکنند، ثبت و طبق روال در لحظه منتشر میشد که چنین چیزی هم وجود نداشت.
بنابراین، بدون شعار زدگی، هم باید پذیرفت که اسرائیل چند هدف نظامی را در ایران زده است ولی دامنه تخریبها محدود بوده است و این، موید همان نظریه پیش گفته است که حملات اخیر، بیش از آن که جنبه نظامی داشته باشند، وظیفه انتقال پیام سیاسی قابل راستی آزمایی را داشتند؛ گو این که تل آویو به تهران گفته است: همان طور که دست تو به ما میرسد، دست ما هم به تو میرسد، پس بهتر است نسبت به هم محتاط باشیم و بیش از این جلو نرویم.
۵ - چند روز قبل از حمله، سردار عزیز جعفری، فرمانده پیشین کل سپاه پیش بینی کرده بود که اسرائیل حملهای محدود به ایران خواهد داشت و سپس تاکید کرده بود: «اگر کار بزرگ و قابل توجهی انجام بدهد، قطعاً چند برابر پاسخ آن را میبیند.»
بر اساس اطلاعات و شواهد و قرائن موجود، پیش بینی وی درست بوده است و حمله صورت گرفته، هم محدود به مراکز نظامی بوده و هم در خود مراکز نظامی هم چندان آسیبزا نبوده است، خاصه آن که ایران از قبل خود را مهیا و نیروها و تسلیحاتش را از دسترس خارج کرده بود.
با توجه به این که به قول سردار جعفری، اسرائیل «کار بزرگ و قابل توجهی» انجام نداده، احتمالاً نیازی به پاسخ متقابل و مستقیم ایران نیست؛ هر چند که انتظار میرود حملات حزب الله در روزهای آتی به مواضع ارتش اسرائیل، به طور قابل ملاحظهای تشدید شود تا ایران، هم باعدم حمله مستقیم، خود را در معرض حملات بعدی قرار ندهد و هم پاسخی به حمله اسرائیل داده باشد.
۶ - دقایقی بعد از این که حمله اسرائیل آغاز شد، قیمت دلار و تتر در پلتفرمهای خرید و فروش آنلاین منفجر شد و در آن ساعات شبانگاهی به ۷۰ هزار تومان رسید. با این حال، بعد از پایان حمله، قیمتها حتی به ارقامی پایینتر از روزهای قبل از حمله برگشت.
صبح بعد از حمله نیز شاخص بورس تهران مثبت و بازار سبز شد. قیمت سکه نیز از کانال ۵۴ میلیون به ۵۲ میلیون تومان کاهش داشت.
این اتفاق به دو دلیل رخ داد: اول این که بازار در هفتههای اخیر که نگران حمله گسترده بود، قیمتها را اصطلاحاً پیش خور کرده بود و بر اثر بار روانی قبل از حمله شاهد افزایش قیمت بود. دوم این که حملات محدود بود و بازار با تشخیص درست واکنش مثبت نشان داد.
۷ - اسرائیل و رسانههای همسو با آن، در تلاش هستند حمله اخیر را بزرگ و موفق نشان دهند؛ این یک امر طبیعی و قابل انتظار است و بیشتر جنبه مصرف داخلی دارد. آنچه رخ داده مهم است که چیزی جز یک عملیات محدود نظامی با هدف سیاسی و پیوست تبلیغاتی نبوده است و در مجموع، میتوان انتظار داشت که دور اخیر تنش بین ایران و اسرائیل به پایان رسیده باشد مگر این که با رویدادهای غیرقابل پیش بینی مواجه شویم.