در سال ۱۹۹۶ بود که وزارت دفاع آمریکا قراردادی چهار ساله را برای طراحی جنگنده حمله مشترک (JSF) با بوئینگ به امضا رساند. هدف طراحی و ساخت یک هواپیمای کمهزینه و تاکتیکی و چند منظوره برای نیروی دریایی، نیروی هوایی و تفنگداران دریایی آمریکا و نیروی دریایی و نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا بود.
بوئینگ طرح دو هواپیمای نمایشی مفهومی X-۳۲A و X-۳۲B را روی کاغذ آورده و مونتاژ کرد.
روند پروازهای آزمایشی
در سپتامبر سال ۲۰۰۰، X-۳۲A اولین پروازش را از پالمدیل به پایگاه نیروی هوایی ادواردز در کالیفرنیا انجام داد. این هواپیما در طول دوره آزمایشی چهار ماهه، ۶۶ پرواز انجام داد که در آن ویژگیها و تواناییهای کنترل برای سوختگیری در هنگام پرواز، عملیاتهای سلاح و پرواز مافوق صوت مورد تائید قرار گرفت.
هواپیمای X-۳۲B اولین پروازش را در مارس سال ۲۰۰۱ انجام داد و در بازه آزمایشی چهار ماهه ۷۸ پرواز انجام داد که از جمله آنها میتوان به یک پرواز بینقارهای از پایگاه نیروی هوایی ادواردز به ایستگاه هوایی نیروی دریایی Patuxent River اشاره کرد. این هواپیما با موفقیت توانست با استفاده از سیستم بالابر مستقیم به سیستم پروازی STOVL تغییر حالت داده و نیروی رانش را از نازل کروز هواپیما به نازلهای بالابر تغییر دهد. هواپیمای X-۳۲B به علاوه تواناییاش در شناور ماندن و فرود عمودی را به نمایش گذاشت.
پروازهای آزمایشی در جولای سال ۲۰۰۱ به پایان رسیدند و در اکتبر همان سال، وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که هواپیمای Lockheed Martin X-۳۵ به جای X-۳۲ انتخاب شده است.
برتریهای بوئینگ F۳۲ به F۳۵
حالا سوالی که مطرح میشود این است که بوئینگ X-۳۲ از چه نظراتی بهتر از Lockheed Martin X-۳۵ بود؟
دیوید تاسی، خلبان سابق A-۷ نیروی دریایی آمریکا دراین باره میگوید:« یک نکته این بود که هواپیمای X-۳۲ یک ماه قبل از X-۳۵ وارد عرصه رقابت شد. آماده پرواز بود و به وضوح پیشروی اولیه را داشت.»
- این هواپیما در عین حال ارزانتر بود. X-۳۲ طراحی چندان پیچیدهای نداشت و ساختار آن سادهتر بود و طرح نهایی پیشنهادی که با نمونه اولیه متفاوت بود، بسیار معمولیتر به نظر میرسید.
- هواپیمای X-۳۲ در نبردها شانس بیشتری برای بقا داشت و دلیل آن هم احتمالا طراحی سادهتر آن بود.
- این هواپیما احتمالا در طول زمان، قابلیت استفاده بیشتری داشت؛ چرا که طراحی Lockheed تا حدودی سفت و سختتر بود.
او در بخش پایانی صحبتهایش گفت:« تنها میتوان تصور کرد که اگر الزامات STOVL کنار گذاشته میشد، این طرحها چطور به نظر میرسیدند. زمانی که ثابت شد که فن رانش Lockheed کار میکند، رقابت به پایان رسید.»
مشکلاتی مشابه در F-۳۲ و F-۳۵
در هر صورت همانطور که در مدل نهایی F-۳۲ میبینیم، این هواپیما یک بال کاملا اصلاح شده به جای بال دلتای بزرگ X-۳۲ دارد و از مفهوم Taileron هم بهره میبرد. دیوید رندال، متخصص هوانوردی دراین باره توضیح داده:« زمانی که برنده مسابقه اعلام شد، هواپیمای F-۳۲ تنها روی کاغذ و با مدلهای فایبرگلاس وجود داشت و به سالها رشد و توسعه نیاز بود تا این تلاشها به ثمر بنشیند.»
بوئینگ به صورت کامل، جنبههای دریایی کنترل در فرود ناوهای حامل را درک نکرده بود و بعد از نهایی شدن طرح X-۳۲ مجبور شد تا کار را از ابتدا شروع کند. این خطای بزرگی از سوی آنها بود و یکی از دلایل اصلیای بود که باعث شد تا آنها این معامله را از دست بدهند. بی تردید X-۳۵ خیلی به محصول نهایی نزدیکتر بود.
رندال ادامه داد:« بیشتر مشکلات F-۳۵ ناشی از مسائل مربوط به سیستمهای avionics و کدگذاری جدید و نگهداری از پوشش بیرونی مخفیانه است. اینها همان سیستمها و مواد مورد استفاده در F-۳۲ هستند؛در نتیجه تاخیرات و مشکلات مشابهی را داشتند که به چند سال زمان نیاز پیدا میکرد.»