راهنماتو- در اعماق کوهستانهای استان فارس، جایی که تمدنها از هزاران سال پیش ریشه دوانده بودند، نبردی خونین در سال ۱۳۴۲ رخ داد که نام آن در تاریخ معاصر ایران به عنوان "جنگ گجستان" ثبت شد.
به گزارش راهنماتو، این جنگ، حاصل سالها کشمکش و اختلاف بین طوایف و عشایر منطقه بود که بر سر منابع محدود، قدرت و نفوذ با یکدیگر به ستیز برخاستند. اما جرقه آن با قانون جدید اصلاحات ارضی دولت وقت زده شدو
آغاز آشوب
گجستان، منطقهای کوهستانی و صعبالعبور با آب و هوای خشک و سردسیر بود. مردم این منطقه عمدتاً به کشاورزی، دامداری و کوچنشینی مشغول بودند. محدودیت منابع طبیعی، بهویژه آب و زمینهای حاصلخیز، همواره باعث تنش و رقابت بین طوایف مختلف میشد. با گذشت زمان، این اختلافات عمیقتر شد و به تدریج به سمت خشونت گرایید.
در اوایل دهه چهل شمسی، اختلافات بین طوایف به اوج خود رسید و درگیریهای مسلحانه بین آنها آغاز شد. دلایل این درگیریها متنوع بود؛ از جمله اختلافات بر سر مراتع، آبشخورها، راههای ارتباطی و همچنین مسائل قومی و عشایری. دخالت برخی از افراد و گروههای سیاسی در این درگیریها نیز بر شدت آن افزود.
درست در همین زمان در پی اعمال قوانین اصلاحات ارضی و خلع سلاح عشایر توسط حکومت پهلوی و نارضایتی خانها ایلات بویراحمدی این بحران به جنگ کشیده شد. بهدنبال این قانون خانها و کلانتران که املاک و اراضی وسیعی در اختیار داشتند مجبور میشدند قسمت زیادی از این اراضی را مابین مردم تقسیم کنند و برای افراد و مردم عادی قانون خوبی محسوب میشد زیرا که زمین کشاورزی برای امرار و معاش زندگی به صورت رایگان نصیبشان میگشت.
در آن زمان حکومت پهلوی درگیر نزاع و کشمکشهای سیاسی بود، از جمله تشدید اختلافات روحانیون در همان برهه از زمان، محمدرضاشاه در مراسم افتتاح بنای یادبود مهندس ملک عابدی در شیراز سخنرانی و به خلع سلاح عشایر تأکید کرد، که باعث مخالفت و خشم خانها گردید؛ و سرانجام با فشار نظامیان بر عشایر جرقه رویاروییهای عشایر و نظامیان در کوهمره سرخی به رهبری حبیبالله خان شهبازی زده شد، در همین گیرودار ها، تعدادی از خانها من جمله عبداله خان و ناصرخان بویر احمدی در تهران حضور داشته و بر اوضاع و احوال نابه سامان کشور آگاه میشوند و درحالی که قرارداد قانون اصلاحات ارضی را امضا کرده بودند، به بویراحمد شتافتند و با خبر رسانی جاسوسان پهلوی مبنی بر اینکه جلسات متعدد مشکوکی در بویراحمد صورت میپذیرد و احتمال مخالفت خانها با قانون اصلاحات ارضی و خلع سلاح عشایر خبر دادند؛ و همین اوضاع را تشدید نمود و با بمباران هوایی مناطق و منازل خانها را مورد هدف و التیماتوم قرار دادند.
اما عبداله خان و ناصرخان کار خودشان را کرده بودند و رضایت تعدادی از کدخدایان را برای درگیری و رویارویی با نظامیان شاهنشاهی گرفته بودند، و با یورش به ژاندارمری روستای توت نده (بویراحمد) و جمعآوری اسلحه به حکومت اعلام جنگ نمودند، پس از این درگیری بمباران هوایی تشدید یافت و مجال به جنگجویان بویراحمدی داده نشد و عده ای عقبنشینی کردند و عبداله خان و ناصرخان مجبور به تغییر مکان شدند و به مناطقی از استان فارس رفتند و بعد از مدتی خانها و سران بویراحمدی، جنگجویانی را که قریب به سه هزار نفر بودند در کوههای صعبالعبور گجستان که جزو استان فارس محسوب میشد هدایت کردند، و این چنین شد که درگیری تاریخی جنگ گجستان به رهبری عبداله خان بویر احمدی، ناصرخان بویراحمدی و به فرماندهی ملاغلامحسین سیاهپور که کدخدای یکی از طوایف بویراحمد بود صورت گرفت؛ که در واقع خود جنگ با شکست نظامیان صورت پذیرفت و تعداد زیادی از نظامیان کشته و خلع سلاح شدند.
اما با شروع بمباران هوایی در مناطق بویراحمدی نشین جنگجویان را زمین گیر کردند، حکومت با تشخیص بر شکست ادامه جنگ، تصمیم بر جنگ نرم گرفتند که در نتیجه آن عده ای از کدخدایان به ادامه دادن جنگ مخالفت کردند و نتیجه نهایی جنگ با کشته شدن عبداله خان در بستر خواب به دست نوکرش و تسلیم و اعدام شدن خانها از جمله ناصرخان و خدا کرم خان و حسینقلی خان و جعفرقلی خان و فرماندهان شکست علنی صورت پذیرفت و در نتیجه هر دو قانون یعنی اصلاحات ارضی و خلع سلاح عشایر انجام گردید.
نبردی خونین
جنگ گجستان، نبردی طولانی و خونین بود که در آن از سلاحهای گرم و سرد استفاده میشد. کوهستانهای صعبالعبور منطقه، پناهگاه مناسبی برای نیروهای درگیر بود و باعث طولانی شدن جنگ شد. درگیریها اغلب در مناطق دور افتاده و صعبالعبور رخ میداد و دسترسی نیروهای دولتی به این مناطق بسیار دشوار بود.
در طول جنگ، روستاها و آبادیهای بسیاری تخریب شد و مردم بیگناه جان باختند. بسیاری از مردم منطقه مجبور شدند خانه و کاشانه خود را رها کرده و به مناطق امنتر مهاجرت کنند. این جنگ، خسارات جبرانناپذیری به زیرساختهای منطقه وارد کرد و باعث عقبماندگی اقتصادی و اجتماعی آن شد.
پایان جنگ و پیامدهای آن
پس از مدتی، با مداخله نیروهای دولتی و تلاش بزرگان طوایف، درگیریها فروکش کرد و آتش جنگ خاموش شد. اما زخمهای عمیقی که این جنگ بر پیکره جامعه محلی وارد کرده بود، به آسانی التیام نیافت.
جنگ گجستان، پیامدهای تلخی برای منطقه داشت. از جمله این پیامدها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تلفات جانی و مالی سنگین: این جنگ، جان بسیاری از مردم بیگناه را گرفت و خسارات مالی فراوانی بر منطقه وارد کرد.
- تخریب زیرساختها: روستاها، آبادیها، راهها و تاسیسات زیربنایی منطقه در اثر درگیریها تخریب شدند.
- آواره شدن مردم: بسیاری از مردم منطقه مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.
- تشدید اختلافات قومی: این جنگ، اختلافات قومی و عشایری را تشدید کرد و وحدت و انسجام اجتماعی منطقه را به خطر انداخت.
درسهایی از جنگ گجستان
جنگ گجستان، زنگ خطری برای جامعه ایران بود که نشان داد اختلافات قومی و عشایری، اگر به درستی مدیریت نشود، میتواند به درگیریهای خونین و خسارات جبرانناپذیری منجر شود. این جنگ، اهمیت گفتگو و تفاهم بین گروههای مختلف جامعه را بیش از پیش آشکار ساخت.
امروزه، با گذشت چند دهه از جنگ گجستان، بسیاری از زخمهای این جنگ التیام یافته است. اما این جنگ، همچنان به عنوان یک یادآور تلخ در ذهن مردم منطقه باقی مانده است.
نکته: اطلاعات موجود در مورد جنگ گجستان محدود و پراکنده است و منابع مختلف روایتهای متفاوتی از این جنگ ارائه میدهند. بنابراین، این مقاله تنها یک روایت از این جنگ است و ممکن است با روایتهای دیگر تفاوتهایی داشته باشد.