چرا شوگان‌های ژاپن مسیحیان را در اوایل قرن ۱۷ قتل‌عام کردند؟

شوگان‌های ژاپن در طی چند دهه صدها نفر از مسیحیان کاتولیک در ژاپن را به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن قتل عام کردند. این مقاله داستان کوتاهی از این رویداد است.

شناسه خبر: ۴۱۵۳۱۸
چرا شوگان‌های ژاپن مسیحیان را در اوایل قرن 17 قتل‌عام کردند؟

راهنماتو-در ساعات آغازین یکی از صبح‌های ماه سپتامبر سال 1622، گروه بزرگی از مسیحیان روی تپه‌ای در ناگاساکی در ژاپن گردهم جمع شدند تا شهادت بدهند. ده‌ها نفر از هم‌کیشان آن‌ها جمع‌آوری شده و به خاطر ایمان مذهبی غیرقانونی‌شان به شکنجه محکوم شده بودند.

به گزارش راهنماتو، مسیحیت 70سال پیش از طریق سواحل ژاپن در این کشور ریشه گرفته و از طریق مبلغین مذهبی مسیحی و در جوامع زیرزمینی بقا یافته بود.

اما وقتی که رهبران ژاپن درهای کشور را در قرن هفدهم به روی خارجی‌ها بستند، این مذهب که نفوذ موذیانه دانسته می‌شد، ممنوع شد.

برطبق جزوه‌های معاصر، مسئولان ناگاساکی، جلوی چشمان مردم، «با نهایت بی‌رحمی و خشونت 30نفر از پیروان مسیحیت را گردن زدند.»

اعدام‌کنندگان سپس سرهای بریده را جلوی 25زندانی دیگری که به چوب‌هایی در نزدیکی بسته شده بودند، گذاشتند. وقتی از آن‌ها پرسیده شد که چرا قبل از کشتن سایرین، برخی را گردن زدند، مسئولان پاسخ دادند که «با هدف ترسناندن ایمان‌آورندگان به مسیحیت این کار را کردیم تا از شکنجه سوزاند ناامیدشان کنیم.»

برطبق جزوه معاصر، "«شهدا» در حالیکه در میان شعله‌های آتش می‌سوختند در ایمان‌شان راسخ ماندند و درد را طوری تحمل کردند که گویی از سنگ مرمر ساخته شده‌اند، بسیار آرام و بی‌حرکت ایستادند.» "

همگی ظرف چند ساعت مردند. بقایای زندانیان تبدیل به خاکستر و در دریا ریخته شد تا جمعیت آن را به عنوان شیء مذهبی جمع‌آوری نکند. در کل، در روز دهم سپتامبر سال 1622، تعداد 55مسیحی روی تپه نیشیزاکا مردند و به جرگه 400نفر دیگری پیوستند که بین سال‌های 1597 تا 1637 به دلیل باورهای مذهبی‌شان کشته شدند. امروز این اعدام دسته‌جمعی به نام «شهادت بزرگ جنا» شناخته می‌شود که برگرفته از دوران جنا است که از سال 1615 تا 1624 در ژاپن برقرار بود.

78

مبلغان مذهبی مسیحیت را در سال 1549 به این کشور معرفی کردند. این دوره، دورانی محوری در تاریخ ژاپن محسوب می‌شود. به مدت بیش از یک قرن، بین سال‌های 1467 تا 1603، لردهای رقیب فئودال که به نام daimyo شناخته می‌شدند، برای به دست گرفتن کنترل این مجمع‌الجزایر آسیایی با هم جنگیدند و تلاش کردند – با درجات متفاوتی از موفقیت - دولت‌های در جنگ را با هم متحد کنند. تایوتومی هیدِیوشی، اولین نفری بود که به این موفقیت دست پیدا کرد و توانست تا سال 1590 ژاپن را متحد کند. از سال 1603، جانشینان هیدیوشی، شوگا‌ن‌های توکوگاوا، بر دوران صلح و رفاه نسبی نظارت داشتند.

در ابتدا بسیاری از لردهای فئودال در حال جنگ مسیحیت را با آغوش گرفت پذیرفتند و آن را راهی برای تمرکززدایی از قدرت کسانی که در رأس قدرت بودند، دانستند. مسیحیت در اوج خود 500000دنبال‌کننده در ژاپن داشت که بسیاری از آن‌ها در ناگاساکی بودند. دهقانان سرکوب‌شده، با قول رستگاری، به مسیحیت گرویدند. این درحالی بود که تجار و لردهای رقیب فئودال نگران فرصت‌های اقتصادی‌ای بودند که دین جدید با خودش به همراه می‌آورد.

اما هیدیوشی خیلی سریع تردیدها به نظام باوری که به قدرت‌های خارجی، به طور خاص پرتغالی‌ها و رومی‌ها، مرتبط بود را در میان جمعیت اشاعه داد. پرتغال کشوری با بیش‌ترین مبلغان مذهبی مسیحی و روم جایی بود که کلیسای کاتولیک در آن مستقر بود.

کری پارامور، تاریخ‌دان دانشگاه ملی ایرلند، می‌گوید: «رهبران ژاپن به دنبال راه‌هایی برای خلاصی از مسیحیت بودند اما هم‌زمان به دنبال روش‌هایی برای حذف خارجی‌ها به عنوان تهدید علیه امنیت کشورشان هم بودند ..بنابراین این موضوع به هم مرتبط دانسته می‌شدند. »

هیدیوشی در سال 1587، مبلغان مذهبی را با اتهام به اعمال غیرقانونی در تخریب آموزه‌های بودا – دین مسلط در ژاپن در آن زمان – از کشو اخراج کرد. ده سال بعد، این رهبر جنگی دستور داد که 26کاتولیک از جمله مبلغان و پیروان ژاپنی اعدام شوند.

بنا برای جزوه‌های مسیحی، جوان‌ترین «شهید» یک پسر 12 ساله به نام لویی ایباراکی بود که بنابر گزارش‌ها از روی برگردان از مسیحیت برای نجات جانش خودداری کرد و به جایش اعلام کرد که «نمی‌خواهم تحت این شرایط زندگی کنم، زیرا منطقی نیست زندگی‌ای فناناپذیر را با زندگی‌ای تعویض کنی که به زودی به پایان خواهد رسید.»

همه این مسیحیان روی تپه نیشیزاکا، همان‌جایی که 55نفر دیگر 25سال بعد قرار بود به دستور شوگان توکوگاوا هیدِتادا، کشته شوند، به صلیب کشیده شدند.

6

تا دوران شهادت بزرگ جنا، مسیحیت برای بقا در ژاپن به تقلا افتاده بود. مسیحیان همچنان به شدت تعقیب و دستگیر می‌شدند. دولت علاوه بر آنکه اعدام‌های عمومی برگزار می‌کرد، مبلغان و گروندان را با ریختن آب جوش روی آن‌ها، یخ‌زدن‌شان با آب سرد تا حد مرگ و به دار آویختن‌شان به شکل سر و ته در گودال‌هایی که پر از کثافت بود، شکنجه می‌کرد.

مقامات حتی به کسانی که گمان می‌کردند مسیحی باشند، دستور می‌دادند تا شمایل عیسی یا مریم را زیر پا بگذارند – کاری که در آیین مسیحیت کفر تلقی می‌شد. سیمون هال، کارشناس کاتولیک ژاپنی، می‌گوید: «کسانی که تسلیم فشار دولت می‌شدند به خانه بازمی‌گشتند و از خدا می‌خواستند که آن‌ها را ببخشد. در یکی از این جوامع حتی صندل‌هایشان را سوزاندند و خاکستر آن را با آب مخلوط کرده و نوشیدند تا نشانه‌ای از پشیمانی‌ عمیق‌شان را ابراز کنند.»

تازه از اواسط قرن نوزدهم – بعد از آنکه متیو پری، فرمانده نیروی دریایی آمریکا، ژاپنی‌ها را وادار کرد که بندرهایشان را به روی نیروهای خارجی باز کنند، جوامع مخفی مسیحی در ژاپن، شروع به نمایان شدند کردند. امروز مذهب کاتولیک در ژاپن کم‌تر از 1درصد از جمعیت این کشور را شامل می‌شود. 

نظرات
پربازدیدترین خبرها