تعداد کمی از افراد در طول تاریخ موفق شدهاند که سبک و سیاق جدیدی در هنر ایجاد کنند و معمولاً این افراد هنرمندان بودهاند و نه حاکمان. با این حال، شاه عباس بزرگ که در اواخر قرن شانزدهم میلادی در ایران به قدرت رسید، یک رنسانس هنری در بالاترین سطح را به جریان انداخت. پروژههای ساختمانی او و حمایتهایش از نخبگان فرهنگی جدید، یکی از عالیترین دورهها در تاریخ هنر اسلامی را رقم زد.
آنچه هنرمندان ایرانی در دوران شاه عباس به سنت هنر اسلامی افزودند، گرایشی برای به تصویر کشیدن طبیعت با حال و هوایی ظریف و شورمندانه بود که در تضاد با میراث قبلی نبود، بلکه آن را غنیتر میکرد. در هنر دوران شاه عباس، طبیعت، شعر، رنگ، موسیقی، نظم، احساس و خلاصه هرآنچه که برای به وجود آمدن هنری در عالیترین سطح لازم است، با هم جمع شده بودند.
کاشیکاری مربوط به دورۀ شاه عباس که صحنۀ «حافظخوانی» در باغ را به تصویر کشیده است
فقط به عنوان یک نمونۀ کوچک از این زایش هنری باشکوه میتوانید نقاشی هنرمندی به نام حبیبالله را از نسخه خطی «منطقالطیر» در نظر بگیرید. در این نقاشی که صحنۀ سخن گفتن هدهد برای سایر پرندگان را به تصویر کشیده، هنرمند فضایی چنان ظریف و خیالانگیز خلق کرده است که انگار میتوان بوی گلهای جویبار در آن حس کرد و صدای وزش نسیم را از لابهلای شاخههای درخت شنید.
بخشی از نقاشی حبیبالله در نسخۀ خطی منطقالطیر؛ صحنۀ سخن گفتن هدهد برای پرندگان
در این دوران باشکوه شهر اصفهان کانون هنر و سیاست و تجارت بود. در سالهای ۱۵۹۷ تا ۱۵۹۸ میلادی، شاه عباس پایتخت دولت صفوی را به اصفهان منتقل کرد. این اقدام بخشی از برنامه گسترده او برای بیرون کشیدن کشور از رکود اقتصادی بود. برای احیای اقتصاد ملی، شاه عباس تجار خارجی را دعوت کرد و با چندین کشور اروپایی توافقهای تجاری برقرار ساخت. او تولید فرش و پارچه را در کارگاههای دولتی افزایش داد و ۳۰۰ سفالگر چینی و خانوادههایشان را به ایران آورد تا از علاقه شدید مردم به سفالهای چینی بهرۀ اقتصادی لازم را ببرد.
او سپس ارامنه شهر جلفا را که بخش بزرگی از تجارت بینالمللی ابریشم را در دست داشتند، به محلهای در اصفهان به نام جلفای نو منتقل کرد و انحصار صادرات ابریشم را به آنان واگذار نمود. شاه عباس همچنین یک ارتش دائمی جدید ایجاد کرد که تجاوزات خارجی را متوقف کرده و ثبات سرزمینی کشور را بازگرداند.
شاه عباس با معماری پایتخت جدید خود، تصویر دولت صفوی را تقویت کرد. او از مرکز قدیمی شهر، بازاری دو کیلومتری را به سوی میدان جدید (نقش جهان) در نزدیکی رودخانه زایندهرود ساخت. در اطراف این میدان چهار سازه مهم قرار داشتند: ورودی بازار در شمال با نقاشیهایی از پیروزیهای شاه عباس بر ازبکان مزین شده بود، مسجد شاه در جنوب قرار داشت، مسجد شیخ لطفالله در شرق و عمارت عالیقاپو که تالاری دو طبقه برای دیدارهای عمومی بود نیز در غرب بنا شدند. بدین ترتیب، چهار پایه اصلی دولت صفوی یعنی دین، تجارت، ارتش و خانواده سلطنتی، در یک بیانیه بصری باشکوه به هم پیوسته بودند.
برگی از شاهنامه شاه عباسی؛ صحنه رزم رستم و پیل سپید
ژان شاردن، جواهرساز فرانسوی که در سالهای ۱۶۶۴ تا ۱۶۷۰ و دوباره در ۱۶۷۱ تا ۱۶۷۷ در ایران سفر کرده بود، اصفهان را «بزرگترین و زیباترین شهر در کل مشرق زمین» نامید. او جمعیت شهر را متشکل از مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان، مسلمانان و تجار از سراسر جهان توصیف کرد. وی ۱۶۲ مسجد، ۴۸ مدرسه، ۱۸۰۲ کاروانسرا، ۲۷۳ حمام و ۱۲ قبرستان را شمرد که بیانگر کارهای گسترده معماری شاه عباس در شهر بود.
از جمله محلههای دیدنی شهر در آن دوران منطقه پشت عمارت عالیقاپو بود که باغهای متعددی تا چهار باغ امتداد داشت؛ بلواری طولانی که با پارکها، اقامتگاههای اشراف و کاخهای خانواده سلطنتی تزئین شده بود. کاشیکاریها و نقاشیهای دیواری از جمله تزئینات مجلل این بناها بودند.
شاه عباس همچنین حامی فعال نقاشی و تولید کتاب بود. سفارش او برای نسخهای از شاهنامه، کارگاه نقاشی سلطنتی را که در زمان دو پادشاه قبلی کوچک شده بود، بازسازی کرد.
او همچنین نسخه تیموری قرن پانزدهمی «منطقالطیر» را بازسازی کرد؛ چهار نقاشی به آن افزوده شد و این نسخه در سال ۱۶۰۹ به زیارتگاه شیخ صفی در اردبیل اهدا گردید. دوره حکومت شاه عباس شاهد فعالیت هنرمندانی چون آقارضا، صادق بیک، رضا عباسی و میرعماد بود که آثار قلم هر یک از آنان اکنون جزء ارزشمندترین یادگارهای هنر اسلامی و ایرانی به شمار میآید.