فسیلهای سازند ییکسیان (Yixian) در شمال شرقی چین، بزرگترین کلکسیون دایناسورهای حفظشدهی عالی در جهان هستند. حالت قابلتوجه آنها معمولاً به مدفون شدن در خاکستر آتشفشانی نسبت داده میشود که جلوی نابودی آنها توسط لاشخورها یا حتی پوسیدگی میکروبی را گرفته است. با این حال، یک مطالعه جدید این موضوع را رد کرده و مرگ آنها را به فرآیندهای نه چندان تماشایی نسبت داده است.
با این حال، دکتر پل اولسن از مدرسه آب و هوای کلمبیا بخشی از تیمی است که به این نتیجه رسیدهاند شواهد خلاف این استدلال قدیمی است. اولسن و همکارانش استدلال میکنند که عمل حفظ شدن از طریق روشهای کندتری حاصل شده، مانند فروریختن لانههای زیرزمینی طوری که کمبود اکسیژن فرایند فاسد شدن را کوتاه میکند. سپس رسوبات ناشی از دورههای بارانی، فرآیند مهروموم کردن نمونهها را کامل میکند.
اولسن در بیانیهای گفته: «آنچه در مورد روش حفظ آنها گفته شده، یک سوگیری مهم انسانی را نشان میدهد. یعنی علتهای خارقالعاده را به رویدادهای معمولی نسبت دادن، در حالی که منشأ آنها ناشناخته است. این فسیلها فقط تصویری از مرگهای روزمره در شرایط عادی در یک زمان نسبتاً کوتاه هستند.»
برای ارزیابی احتمال فعالیت آتشفشانی، اولسن و همکارانش از ایزوتوپهای اورانیوم-سرب استفاده کردند تا فسیلهای ییکسیان و مواد اطراف آن را دقیقتر از آنچه قبلاً ممکن بود، بررسی کنند. نتیجهگیری آنها این بود که فورانهای آتشفشانی آنگونه که قبلا تصور میشده، در آن دوران رخ ندادهاند.
از سوی دیگر، فسیلهای ییکسیان موقعیتهای پیچخورده مانند بقایای قربانیان پمپئی ندارند. حفظ شدن استثنایی پرها (یکی از برجستهترین ویژگیهای ییکسیان) نیز با گرمای شدید غیرممکن میشد.
نمونههایی از دایناسورهایی که به طرز شگفتآوری حفظ شدهاند. موقعیتهای طبیعی آنها نشان میدهد آنها در اثر خفگی مردهاند، نه انفجار حرارتی
از سوی دیگر، اسکلتهای فسیلها عمدتاً با دانههای سنگی ریز احاطه شدهاند و دانههای درشتتر دورتر هستند. تفسیر اولسن و همکارانش این بود که باکتریها زمان کافی برای تجزیه گوشت داشتند، اما قبل از اینکه بتوانند همین کار را با استخوانها انجام دهند، رسوبات ریزتر اکسیژن را قطع کردند. همین اتفاق در فروپاشی لانههای زیرزمینی پرندگان امروزی نیز افتاده است.
شاید مشهورترین فسیل ییکسیان از یک پستاندار کوچک و دایناسور محبوس در نبرد، نشاندهنده حمله یکی به لانهی دیگری برای تغذیه بوده، اما هر دو در یک فروپاشی بدموقع کشته شدند.
استدلال متقابل تمام این نتیجهگیریها اینست که اگر دفن دایناسورها از طریق فوران آتشفشانی را از معادله حذف کنیم، چرا ما به ندرت در مکانهای دیگر چنین بقایای حفظشدهای را میبینیم؟ اولسن فکر میکند چنین بقایایی وجود دارند، فقط ما هنوز آنها را پیدا نکردهایم: «واقعیت این است که در هیچ کجای دیگری چنین جمعآوری دقیقی در این نوع محیط انجام نشده است.» ییکسیان شاید بزرگترین منطقه کاوش دیرینشناسی جهان باشد که حفارییهای آن از فضا قابلرویت است، اما برای پیدا کردن یک دایناسور پردار باید مثلاً ۱۰۰۰۰۰ ماهی را حفاری کنید. »