راهنماتو- چقدر آدم فروتنی هستید؟ وقتی یک پیروزی بزرگ کسب میکنید و در قله جهان هستید چه کاری انجام میدهید؟
به گزارش راهنماتو، این پاسخ حقیقتا بسیار اهمیت دارد زیرا نشان میدهد تا چه اندازه به خودتان و جایگاهتان در جهان اعتماد دارید.
فردی که احساس ناامنی دارد در گوش همه و در فضای آنلاین جار میزند که چقدر عالی است، اما یک آدم خاکی که حقیقتا به خودش اعتماد دارد، خودستا نیست. او ترجیح میدهد به جای سرگیجه گرفتن از موفقیتهایش، کارامد و فروتن جلوه کند.
آیا شما شبیه به این آدم هستید؟ با راهنماتو همراه باشید تا به شما بگوییم که درباره چه چیزهایی حرف بزنید تبدیل به فردی خودستا میشوید.
1.مهارتهایتان
همه کمابیش مهارتهایی داریم. اگر حقیقتا آدم فروتنی باشید درباره مهارتها و کارهایی که به خوبی انجامشان میدهید، خودستایی نمیکنید. درحقیقت ترجیح میدهید که از انظار عمومی خارج شوید و زیر نورافکن نباشید. شما دوست دارید از مهارتها و استعدادهایتان برای کمک به انجام امور استفاده کنید تا اینکه حس کنید به واسطه این مهارتها آدم خاصی هستید که باید ستایش شود.
این ما را به مورد بعدی هدایت میکند...
2.قلب بزرگتان
یکی دیگر از نشانههایی که میگوید شما فردی فروتن هستید آن است که دوست دارید به دیگران کمک کنید اما این کار را برای کسب اعتبار و امتیاز انجام نمیدهید.
به خیریه و آدمهای نیازمند اطرافتان کمک میکنید اما به دنبال اینکه به واسطه این کمکها مورد ستایش قرار بگیرید نیستید.
این در مورد بعد معنوی قضیه نیز صدق میکند. کار خوب انجام نمیدهید که «کارمای خوب» یا هر نوع رستگاری معنوی و مذهبی دریافت کنید. کار خوب میکنید چون بخشی از اصول اخلاقی شماست و میتوانید انجامش دهید. شما کمک نمیکنید که ستایش شوید، بلکه کمک میکنید زیرا دلتان میخواهد که کمک کنید.
این دو با هم تفاوت دارند.
3.تخصص و دانشتان
در مورد موضوعات متنوع دانش دارید اما منیتتان در سطح اینشتین نیست. با اینکه در مورد موضوعات خاص آگاهی بالایی دارید اما فکر نمیکنید که به خاطر تخصص و دانشتان باید با شما خاص رفتار شود. شما اطلاعات زیادی درباره موضوعات مختلف دارید اما دلیل نمیشود که به اطلاعات غلط یا کم دیگران درباره این موضوعات بخندید یا در موقعیتهایی از حرفهای آنها کسل شوید.
درحقیقت، شما میدانید که آنها هم در مورد موضوعاتی اطلاعات دارند که شما دربارهشان اطلاعاتی ندارید. به همین دلیل سعی میکنید تا حد امکان فروتن باشید و خیلی در این زمینه تندروی نکنید.
درست است که گفتوگو کردن و به اشتراک گذاشتن دانش با دیگران خوب است اما در عین حال شما علاقهای ندارید درباره دانشتان غلو کنید یا احساس کنید که به خاطر تخصص و دانشی که دارید از دیگران برتر هستید.
شما فقط میخواهید از دانشتان در مسیر یک زندگی بهتر استفاده کنید.
4.پولتان
آدمهایی هستند که صرفا برای آنکه پز بدهند و بگویند از دیگران برتر و بالاتر هستند به دنبال کسب درآمد میروند. اما شما ممکن است از آن نوع آدمها نباشید.
با اینکه سطح بالایی از ثروت و رفاه کسب کردهاید، احساس نمیکنید که به خاطرش از دیگران برتر هستید یا دیگران از شما پایینتر هستند.
درحقیقت شما از پولتان برای رشد و توسعه ایدهها و مشارکت در پروژههای اطرافتان استفاده میکنید. اصلا این فکر که کسب درآمد باعث میشود از دیگران بهتر باشید، به ذهنتان هم خطور نمیکند زیرا فقط یک فرد ناامن و بلوغنیافته چنین فکری میکند.
5.خریدها و سبک زندگیتان
وقتی به واسطه درآمدتان میتوانید لباس، جواهرات و کالاهای تجملاتی بخرید، این کار را فقط برای استفاده و پوشیدن این اقلام انجام میدهید. نمیروید یک ماشین گرانقیمت بخرید که اثبات کنید میتوانید چنین کاری بکنید و یا با آن ماشین خودنمایی کنید، شما حقیقتا میخواهید از این ماشین استفاده کنید.
درباره سایر ابعاد زندگی نیز که پول و ثروتتان را برایش سرمایهگذاری میکنید وضع به همین منوال است. شما فقط کالا میخرید که بتوانید استفاده کنید نه آنکه با آن کالاها به دیگران فخر بفروشید و نشان دهید که آدمهای خاصتری هستید.
به دنبال جلب تأیید و تشویق دیگران در زندگیتان نیستید.
6.ظاهرتان
ممکن است زیبا و خوشتیپ باشید، قطعا هستید. ممکن است خیلیها به شما گفته باشند که زیبایید و خیلیها به خاطر زیباییتان به شما ابراز علاقه کرده باشند. اما این باعث نمیشود احساس کنید نسبت به دیگران برتری خاصی دارید یا باید منیتتان به این دلیل متورم شود.
به اینکه به دلیل زیبایی ظاهرتان در کار مدلینگ هستید یا اینکه در باشگاه چقدر وزن کم کردهاید فخرفروشی نمیکنید.
قطعا به ظاهر و وزنی که کم کردهاید افتخار میکنید اما اینها چیزهایی نیستند که به خاطرشان احساس کنید باید خودتان را با دیگران مقایسه کنید یا وارد بازیِ «کی از کی بهتره» بشوید.
7.مسئولیت داشتن
اگر صاحب یک شرکت یا رئیس یک سازمان هستید، نیازی ندارید که به این موقعیت ببالید و احساس کنید که خاص هستید.
درحقیقت ممکن است که دلتان بخواهد با سایر همکارانتان در یک کافه ساده ناهار بخورید. درواقع شما احساس میکنید که موقعیتی که دارید و حقوقی که دریافت میکنید هیچ مزیت یا برتریای برایتان ندارد. اصلا برایتان جالب نیست که فکر کنید دستمزد بالاتر یا موقعیت برتر از شما یک منِ برتر میسازد.
شما میدانید که بالیدن به موقعیت اجتماعی و سمتی که دارید فقط بین شما و سایر آدمها فاصله میاندازد.
8.نقش منحصربهفردتان
صرفا به این دلیل که هدایت یک پروژه را برعهده دارید یا سرپرست خانواده یا تنها نانآور خانواده هستید، دلیل نمیشود که فقط عقاید و ایدههای شما مهم باشد و عقاید دیگران از درجه دوم یا سوم اهمیت برخوردار باشد.
ایدهها و عقاید بر اساس شایستگیهای خودشان سنجیده میشوند نه با توجه به شخصی که آنها را گفته است.
9.اکتشافاتتان
اکتشافات و دریافتهایتان را برای خودتان نگه نمیدارید. اگر دیگران مشتاق یادگیری از شما باشند با کمال میل به آنها میآموزید و هر سوالی داشته باشند را پاسخ میدهید. نسبت به یادگیری چیزهای جدید نیز آغوشتان باز است و برای شک کردن به دانستههایتان نیز آمادگی و کنجکاوی لازم را دارید.
شما میدانید که ممکن است دیگران درباره موضوعی اطلاعات بیشتری نسبت به شما داشته باشند. یا ممکن است از یک زاویه یا منبع اطلاعاتی دیگری به قضایا نگاه کنند که در مقایسه با دیدگاه و زاویه نگاه شما برتری داشته باشد.