راهنماتو- «توی مغزم پر از صداست! ولم نمیکنن!»
آیا برای شما هم پیش آمده است؟! نشخوار ذهنی را میگویم! اینکه مرتب توی ذهنتان حرفهایی تکرار شود، دیالوگهایی ردو بدل شود که درواقع بین خودتان و خودتان است! اینکه از کسی ناراحت باشید و با او در فکرتان مجادله کنید! اینکه حرف بزنید و جواب خودتان را بدهید. شاید ساعتها این روال در ذهن شما دنبال شود و متوجه گذر زمان نشوید!
به گزارش راهنماتو، فکرهای سیاه و سفیدی که هی پشت هم، مثل صحنههای یک فیلم توی ذهنتان رژه بروند و شما هم تماشاگر آن باشید! فکرهایی که دست و پای آرامش شما را ببندد درحالی که اصلا صورت واقعی نداشته و یا هرگز به خود نگیرند. صحنههایی که هی با خودتان مرورش کنید درصورتی که شاید یک درصد هم قابل اتفاق افتادن نباشند! حتی پا فراتر گذاشته میشود و در خیالتان مرتب به شخم زدن گذشته میپردازید! به خاطراتی که دیگر نمیتوانید تغییرشان بدهید ولی به صورت پی در پی آنها را زنده میکنید و به آنها رنگ و روح میبخشید! روانشناسان به این حالت نشخوار ذهنی میگویند. تا به خودتان بیایید متوجه میشوید که انرژی بسیار زیادی از شما گرفته است. کاری نکردهاید، روی مبل نشسته یا حتی در رختخواب دراز کشیدهاید ولی گویی کوه کندید! خستگی امانتان را بریده است! اینها همه حاصل تلخ نشخوار ذهنی است. چند مورد اختلال روانی سبب بروز نشخوار ذهنی میشوند که بد نیست آنها را بشناسید:
اختلال وسواس OCD:
وسواس دو حالت دارد: فکری و عملی. جنبه عملی آن را همه به خوبی میشناسند. شستشوی زیاد! آدمهای وسواسی مرتب در حال تمیز کردن چیزی هستند! و هیچ وقت به نظرشان به حد ایدهآل تمیزی اتفاق نمیافتد. گونهی دیگر وسواس به صورت فکری است که آزاردهندگی آن خیلی زیاد است. فکرهای منفی که توی سرتان میآید و خیالات اذیت کننده که دست از سرتان برنمیدارد و هیچ کدام شاید جنبهی واقعیت نداشته باشند. یکی از مثالهایی که میشود آورد چک کردن مرتب وسایل است! اگر شما موقع خارج شدن از منزل چندبار وسایلتان را چک میکنید، اگر شک توی وجودتان مثل خوره شما را میخورد که آیا در را قفل کردید؟! آیا کلید را برداشتید؟ آیا گاز را خاموش کردید؟! و... این قبیل اتفاقات که باعث میشود حتی رنج راه طولانی را به جان بخرید تا اطمینان پیدا کنید همه حاصل وسواس فکری هستند!
اختلال افسردگی depression :
با شدت یافتن نشخوار ذهنی به مرور ممکن است دچار افسردگی بشوید. افسردگی یک بیماری است که باید درمان شود، مانند سرماخوردگی، مانند دیابت، مانند میگرن! نباید آن را بی اهمیت جلوه بدهید چون لذت زندگی کردن را از خودتان میگیرید و به جای شادی و نشاط، بخش زیادی از وجود شما درگیر ترسها و احساسات بد خواهد شد. در افسردگی شما با احساس گناه و خودسرزنشی زیادی مواجه خواهید شد که همه اینها به صورت نشخوار ذهنی مرتب مغز شما را خواهند جوید!
اختلال اضطراب anxiety:
عصر تکنولوژی پیامد بسیار بزرگ و مخربی که برای بشر داشته است اضطراب است. آدمی را نخواهید دید که کم یا زیاد با اضطراب سروکله نزند! اما اضطراب وقتی به حد افراط برسد دیگر عادی نیست و یک اختلال بزرگ تلقی شده و نیاز به درمان دارد. نشخوار ذهنی هم هرچه در وجود شما بال و پر بیشتری پیدا کند اضطراب شما هم به همان نسبت سر به فلک میگذارد! یک فرد مضطرب در ذهنش مرتب اتفاقات و حوادث بد را نشخوار میکند! حتی دیر جواب تلفن دادن برای فرد مضطرب در حکم مرگ به نظر میرسد!
اختلال خوردن eating disorder:
فردی که فکر میکند با خوردن کوچکترین غذایی وزنش زیاد از حد بالا میرود. نشخوار ذهنی باعث میشود احساس گناه و عذاب وجدان پیدا کند و مرتب به خودش بگوید چاق شدی، هیکل بدی پیدا کردی و نه تنها از خوردن روی گردان بشود بلکه دستهای از این افراد که نمیتوانند حریف اینگونه فکرها بشوند بعد از هر بار غذا خوردن خود را مجبور به استفراغ میکنند! یا از داروهای مسهل استفاده میکنند تا غذا جذب بدنشان نشود!
استرس پس از سانحه یا PTSD:
بعد از یک اتفاق تلخ ممکن است فرد نتواند به راحتی خود را از آن بیرون بکشد، مرتب تداعی آن رویداد در ذهن به صورت یک نشخوار ذهنی اتفاق میافتد. گذشتن از آن برای فرد سخت میشود و حتما نیاز به روانکاوی وجود دارد تا از این حال بد رها شود.
جا ماندن افراد در حوادث خیلی زیاد پیش میآید و بسیار آسیب زاست. اگر شما هم با این مشکل دست و پنجه نرم میکنید حتما برای درمان این اختلال راه درست را طی کنید.