راهنماتو- زندگی بههیچوجه بینقص نیست و ما به عنوان موجودات ناکامل اغلب درگیر تعادل برقرار کردن بین درست و غلط، به خصوص در قلمرو روابطمان، هستیم.
به گزارش راهنماتو، با اینکه برخی ممکن است استدلال کنند خیانت لغزشی درستشدنی است، دیگران معتقدند که خائن همیشه خائن میماند. در این مقاله میخواهیم علت سلطه داشتن دیدگاه دوم را بررسی کنیم:
1.خیانت بیحرمتی به قولوقرارها است
صرف شروع کردن یک رابطه، ما به آن رابطه و شخص متعهد میشویم و به عنوان شرکای عاطفی ملزم میشویم به تعهدات و قولوقرارهای عاشقانه و احترام دوطرفه پایبند بمانیم. خیانت این تعهد را میشکند و رابطهای را برجا میگذارد که همیشه به بیاعتمادی آغشته است.
2.انتخاب هوشمندانه در خیانت
توجیه رفتار از طریق بیان گزارههایی مثل اینکه «نمیدانستم دارم چه کار میکنم» مزخرفی بیش نیست. این عبارت دقیقا مترادف با این است که شخصی تطمیع شده تا به شریک عاطفیاش خیانت کند. همۀ بیوفاییها در اوج هوشیاری، با انتخاب و رضایت انجام میشوند و هر توضیحی غیر از این فقط انحراف از اصل است.
3.هیچکس لیاقت شانس مجدد را ندارد
برخی خطاها بخشودنی است اما فرصت رستگاری مفهومی نیست که در همه جهان پذیرفته شده باشد. بخشش هنوز مفهومی بسیار فردی و شخصی است و به شرایط هر فرد بستگی دارد. لازم است که شرایط هر فردی منحصربهفرد سنجیده شود تا مشخص شود که آیا آن فرد خاص فرصت شانس دوباره را دارد یا نه.
4.ساخت مجدد اعتماد سفری دشوار است
بازسازی اعتماد از دسترفته با قدم زدن در پارک اتفاق نمیفتد؛ بازسازی پیوندی چنین مقدس که با بیرحمی به چندین قطعه متلاشی شده است، سفری چالشبرانگیز است. تشخیص اینکه غلبه بر پیامدهای خیانت به تلاش بیشازاندازه از هر دو طرف نیاز دارد، بسیار ضروری است.
نظر شما درباره این عبارت که «خائن همیشه خائن است»، چیست؟ آیا شما هم فکر میکنید که این عبارت سهم بیشتری در پویایی قدرت در روابط ایفا میکند یا معتقدید که افراد میتوانند صادقانه و حقیقتا تغییر کنند؟ نظرات خودتان را با ما در میان بگذارید.