۵نشانه که می‌گوید «چرخ» رابطه‌تان «در گل گیر کرده است»

اوضاع وحشتناک به نظر نمی‌رسد اما شرایط خیلی هم رضایت‌بخش نیست.

شناسه خبر: ۳۹۴۴۷۲
5نشانه که می‌گوید «چرخ» رابطه‌تان «در گل گیر کرده است»

راهنماتو- همه کمابیش می‌دانیم که همه روابط بالا و پایین‌هایی دارند. اما اگر حس کنید که مدت‌هاست جایی بین بالا و پایین گیر کرده‌اید و هیچ حرکتی نمی‌کنید چه؟

به گزارش راهنماتو، در این وضعیت آنقدرها اوضاع وحشتناک به نظر نمی‌رسد اما شرایط خیلی هم رضایت‌بخش نیست. اگر این توصیف برایتان آشناست یعنی دچار دست‌انداز عاطفی شده‌اید؛ درست مثل چرخ ماشینی که در گل یا دست‌انداز گیر کرده و هر چه گاز می‌دهیم ماشین جلو نمی‌رود و چرخ در گل یا روی هوا می‌چرخد! با راهنماتو همراه باشید تا نشانه‌های این وضعیت را با شما در میان بگذاریم:

1.دیگر حرف زیادی برای گفتن با هم ندارید

همه‌مان کمابیش شنیده‌ایم که ارتباطات ضعیف معادل مرگ یک رابطه است. اما معنایش صرفا گفتن حقایق به یکدیگر یا بیان مداوم احساسات یا اصلا بحث نکردن نیست. ارتباط و گفت‌وگو اغلب بدون آنکه حتی متوجه شوید کم و کم‌تر می‌شود تا روزی کاملا متوقف می‌شود . ممکن است احساس کنید که حرف زیادی برای صحبت کردن باقی نمانده و ناگهان هر دو در سکوت عقب می‌کشید. همانطور که شما عقب می‌کشید، صمیمیت در رابطه نیز به عنوان پیامد فقدان گفت‌وگو آسیب می‌بیند. زمان‌هایی هم که صحبت می‌کنید، گفت‌وگوهایتان غنا و عمق ندارد. متأسفانه، وقتی گفت‌وگو کم می‌شود، سوء تفاهم زیاد می‌شود. بنابراین مراقب این علائم هشداردهنده باشید. فاصله می‌تواند خیلی آهسته و آرام بین شماو شریک عاطفی‌تان ایجاد شود و همین‌طور که ارتباط شما قطع می‌شود، احساس کسالت و خستگی نیز مسلط می‌شود. مقصر اصلی قطع گفت‌وگو اغلب نشانه بعدی این فهرست است.

2.با هم تجربه‌های تازه نمی‌سازید

واقع‌بین باشیم، رابطه همیشه قرار نیست که یک ترن هوایی در اوج و پر از سرگرمی و شادی باشد. قرار است که روزهای بی‌حوصلگی و کسالت در کنار روزهای خوب و اوج وجود داشته باشد. قسمت مشکل قضیه این است که وقتی رابطه از مرحله ماه‌ عسل عبور می‌کند و آرام می‌گیرد، هورمون‌های قوی دیگر احساسات شدید ایجاد نمی‌کنند. وقتی یک روتین قابل پیش‌بینی در زندگی‌مان آغاز می‌شود، به ما کمک می‌کند که حس امنیت و ایمنی در رابطه‌مان بیاوریم. اما این حس امنیت و ایمنی یک سویه ناامید‌کننده هم دارد و آن احساس یکنواختی و کسالت است. ما باید با خلق خاطره‌های آگاهانه مدام این نشاط و خوشی را به رابطه تزریق کنیم، با هم چیزهای تازه تجربه کنیم و افق‌مان را به عنوان یک زوج گسترس دهیم. همانطور که در سطح فردی تلاش می‌کنیم از یکنواختی خارج شویم، به عنوان یک زوج هم باید سعی کنیم بین رشد و راحتی تعادل ایجاد کنیم.

x

3.صمیمت جنسی‌تان مثل قبل نیست

طبیعی است که در رابطه بلندمدت در رابطه جنسی کسالت ایجاد شود. این هم شامل تعدد و هم شامل کیفیت رابطه جنسی می‌شود. میل بر اشتیاق و عطش مفرط برای چیزی مبتنی است. وقتی آن چیز مطلوب را به دست می‌آوریم، ممکن است دیگر اشتیاق خواستن‌اش را به اندازه قبل نداشته باشیم. اگر دانستن این موضوع افسرده‌تان کرده است نگران نباشید. حتی وقتی زیروبرم شریک عاطفی‌تان را هم شناخته باشید، هنوز راه‌هایی برای دمیدن تازگی و نشاط به رابطه وجود دارد. برای تازه نگه‌داشتن یک رابطه باید قدری فاصله و راز وجود داشته باشد تا در دیگری میل به شناخت بیش‌تر ایجاد کند. برای همین است که حتی بعد از ازدواج باید استقلال‌ و علاقه‌مندی‌هایتان را حفظ کنید و بر فردیت خودتان همچنان تأکید داشته باشید. نیاز برای با هم بودن در کنار نیاز به جدایی وجود دارد. هیچ‌کدام در بدون دیگری وجود ندارد. اگر فاصله خیلی زیاد باشد، هیچ ارتباطی بین دو نفر وجود ندارد. از طرفی اگر دو نفر خیلی در هم آمیخته باشند، دیگر نمی‌توان آن دو را به عنوان دو فرد متمایز و مجزا از هم در نظر گرفت. وقتی دو نفر در هم فنا و غرق شده باشند، دیگر هیچ پلی برای عبور کردن و دیدار یکدیگر در آنسوی پل یا هیچ جهان تازه‌ای برای کشف کردن و ورود کردن وجود ندارد. وقتی دو نفر به هم جوش می‌خورند و دو نفر یکی می‌شوند، ارتباط دیگر نمی‌تواند اتفاق بیفتد. درواقع وقتی دو نفر یکی می‌شوند، دیگر نفر دیگری برای ارتباط وجود ندارد. بنابراین جدایی، پیش‌نیاز ارتباط است: این درواقع «تناقض صمیمیت و رابطه جنسی» است که روان‌کاو بلژیکی، اشتر پرل به آن اشاره کرده است.

4.حس هویت‌تان را از دست داده‌اید

بعضی زوج‌ها آنقدر به هم نزدیک می‌شوند که دیگر خودشان را به عنوان فردی مستقل نمی‌شناسند. اما همانقدر که با هم همکاری نکردن به عنوان یک زوج بد است، هرگز تنها کاری انجام ندادن نیز برای یک زوج مخرب است. اگر شما زندگی‌های مجزایی نداشته باشید دیگر چه حرفی از دنیاهای مجزای خود برای گفتن به هم دارید؟ اگر هر لحظه بیداری‌تان را با هم سپری می‌کنید دیگر چیز زیادی برای یاد گرفتن از شریک عاطفی‌تان ندارید. استقلال برای شخص دیگر مهم است. اگر می‌خواهیم مسئول خویشتن باشیم، باید درکی از خودمان داشته باشیم. باید شادی، رضایت و مسیر زندگی‌مان از درون‌مان بجوشد. معنایش این نیست که روابط مهم شما در این مقوله نمی‌گنجد. برعکس، رابطه‌های مهم آنقدر مهم‌اند که محققان نتیجه‌گیری کرده‌اند رابطه می‌تواند کلیدی برای شادی بلندمدت در زندگی باشد. با وجود این، وقتی ما حس هویت‌ و کیستی‌مان را از دست می‌دهیم، گرفتار تله رایج ارتباط می‌شویم. در این مواقع به شریک عاطفی‌مان به عنوان پاسخی برای تمام مشکلات‌مان نگاه می‌کنیم. یادتان باشد این جمله اشتباه است که شریک عاطفی ما «قرار است ما تکمیل کند.» این رویکرد انتظاراتی از رابطه در ما ایجاد می‌کند که غیرواقع‌بینانه است و به ما اطمینان می‌بخشد که معنا بخشیدن به زندگی در بیرون از خود ما و در فرد دیگری نهفته است. درحالیکه معنای زندگی ما باید از درون خود ما بجوشد.

5.دلتان بیش‌تر می‌خواهد...

اغلب ما حتی نمی‌دانیم که آن «بیش‌تری» که طالبش هستیم، چیست، اما باز هم آن را می‌خواهیم. وقتی احساس رضایت کامل نداریم، فاصله می‌گیریم. مثلا فکر می‌کنیم که مرغ همسایه غاز است و بقیه خوشحال‌تر از ما هستند. شاید دلمان برای زندگی مجردی و آزادی بیش‌تر آن دوران یا فرصت‌هایی که به نظرمان در زندگی متأهلی از ما سلب شده است، تنگ می‌شود. شاید مدام آدم‌های دیگری به چشممان می‌آیند و به جای آنکه تمرکزمان روی شریک عاطفی‌مان باشد، روی دیگران تمرکز می‌کنیم. دلیلش هر چه که هست، نشانه‌ای از آن است که وضعیت فعلی ما را سیراب نمی‌کند و بیش‌تر از آنچه که اکنون داریم می‌خواهیم. اما هنوز هم می‌توانیم روی رابطه‌مان کار کنید. ممکن است در این مقطع حس کنیم که شخص دیگری می‌تواند آن هیجانی که می‌خواهیم را به ما بدهد. اما در نهایت، باید بدانیم که تازگی و براقیت هر چیزی با گذر زمان از بین می‌رود و کمتر می‌شود. برای آنکه رابطه را زنده نگه داریم باید از خودمان بپرسیم آن چیزی که بیش‌تر از همه میلش را داریم چیست؟ آیا راهی هست که در همین رابطه به آن دست پیدا کنیم؟

سخن آخر

همه چیز به احساسی که اکنون در رابطه‌تان دارید برمی‌گردد. ممکن است رابطه‌تان از بیرون برای بقیه کسالت‌بار به نظر برسد، اما مهم آن است که شما چه احساسی دارید. بین دست‌اندازی عاطفی و احساس آرامش در رابطه تفاوت وجود دارد. وقتی احساس می‌کنیم که در رابطه‌ای متعهدانه، آرام و قابل‌اطمینان هستیم، احساس راحتی می‌کنیم و این با رابطه بد تفاوت زیادی دارد.

اگر شما و شریک عاطفی‌تان به قدر کافی خوشحالید و رضایت دارید، دیگر کسالت داشتن مسئله مهمی نیست. زمانی این وضعیت آسیب‌زاست که احساس می‌کنید برون‌رفت از آن مشکل است و ارتباط شما دارد قطع می‌شود.

نظرات
پربازدیدترین خبرها