
راهنماتو- در ژوئن سال 2009، باستانشناسان کشفی شوکهکننده را در شهر ویموث در دورستِ انگلستان رقم زدند. باستانشناسان در حین حفاری برای آمادهسازی جاده امداد وایموث، یک گور دستهجمعی را در یک معدن رومی قدیمی کشف کردند که حاوی بقایای 54 اسکلت تکهتکه شده بود که به وایکینگهای بی سر دورسِت معروف شدهاند.
به گزارش راهنماتو، آنها در درون گور کمعمق 51جمجمه را نیز پیدا کردند که رویهم در یک گوشه از گودال تلمبار شده بودند. این یافته کنجکاویبرانگیز این پرسش را مطرح کرد که این افراد که بودند و چرا چنین وحشتناک کشته شدند.
آزمایش بقایای وایکینگهای بیسرِ دورست
باستانشناسان از طریق آزمایشها و تحلیلهای علمی به این نتیجه رسیدند که بقایا یه وایکینگهای اسکاندیناوی تعلق دارند. اندازه این گور بسیار حریتانگیز است. دیوید اسکور از موسسه باستانشناسی آکسفورد میگوید: «هر گور دستهجمعی نسبتا یافتهای نادر است، اما پیدا کردن گوری در این اندازه، از این دوره تاریخی، به شدت غیرمعمول است.»
اگرچه تاریخ دقیق تأیید نشده است، گمان میرود که بقایا متعلق به افرادی هستند که زمانی در اوایل قرون وسطی، بین قرنهای پنجم و دهم، زندگی میکردند. مرگ آنها احتمالا در طی و درنتیجه درگیری بین آنگلوساکسونها و مهاجمان وایکینگ صورت گرفته است.
اغلب بقایا اسکتهای مردانهای هستند که سنشان از اواخر نوجوانی تا 25سال را شامل میشود و تعداد اندکی نیز بزرگتر از این سن هستند. هیچکدام از بقایا هیچ نشانهای از زخم جنگی را نشان نمیدهد و زخمها فقط در هنگام اعدام آنها ایجاد شده است، بنابراین احتمالش هست که این مردان اعضای نظامی نبوده باشند بلکه اسیر بودند. هیچ لباس یا بقایای دیگری در گودال پیدا نشد که این گمانهها را ایجاد کرد که این مردان در هنگام اعدام برهنه بودهاند.
باستانشناسان به دنبال پاسخ ورای وایکینگهای بس سر درست
به نظر میرسد که این مردان همگی همزمان کشته شدهاند و به نظر میرسد که اعدام خیلی با عجله و پر آشوب صورت گرفته است. بعضی از افراد ضربات متعدد و زخمهای عمیق روی جمجمه، استخوان فک و مهرهها نشان میدهند. آسیبهای رسیده به استخوانهای دست و کمر نشان میدهد که برخی از آنها احتمالا در هنگام اعدام دستهایشان بسته بوده است.
وقتی که بقایا کشف شد، جمجمهها، استخوانهای پا و استخوانهای دنده به صورت مجزا روی هم کپه شدند. به نظر میرسد که گودال تدفین به صورت خاص برای این هدف کنده نشده بوده و اتفاقی برای رها کردن اجساد در آن مناسب دیده شده است.
یکی از جزییات جالب آن است که تعداد جمجهها نسبت به اسکلتها کمتر بود. گمان میرود که سه سر به عنوان سوغاتی یا برای زدن به روی چوب نگه داشته شدهاند. این سرها احتمالا به افرادی از طبقات عالیرتبه جامعه تعلق داشتند.
آیا سرهای بدون سر دورست به قتل عام برایس مربوط است؟
نظریههای مختلفی درباره کیستی این مردان و اینکه چرا اعدام شدند مطرح شده است. آنها به عنوان گروه به نظر میرسند که افرادی سالم و قوی بودهاند. آنها همگی در سن مبارزه بودند و در هنگام اعدام از خانه بسیار دور بودند. آزمون علمی ایزوتوپی که روی دندانهای مردان انجام شده است نشان میدهد که آنها خاستگاههای متنوعی داشتند و احتمالا اهل اسکاندیناوی بودند.
کیم سیدوم، نویسنده کتاب سلاحها و جنگافزارهای وایکنیگ، حدس زده است که «آنها کشتی را ترک کرده بودند و مشغول راه رفتن در خشکی بودند که به یک بدنه از ساکسونهای خوبسازماندهیشده برخورد کردهاند و احتمالا مجبور به تسیلم شدهاند» این واقعیت که محل مرگ آنها جایی بین درگیری ساکسونها و واکینگهای مهاجم بوده است، این نکته را تأیید میکند.
همچنین حدس زده میشود که اعدام برای به عنوان نمایش قدرت، اقتدار و پیروزی، مخاطبانی نیز داشته و در برابر چشمان آنها انجام شده است. بعضی استدلال میکند که این افراد جداشدگانی بودند که طرد شده و توسط مردمان خودشان کشته شدند. نظریه دیگر که دکتر برت بیلی از نشنال جئوگرافی مطرح کرده اسن است که «آخرالزمان وایکینگ»، بین این اعدامها و قتل عام روز بریس ارتباط کشف کرده است. این اعدام دستهجمعی بخشی از میراث به جای مانده از اتلرد بدسگال بود که در اواخر قرنهای دهم و یازدهم بر انگلستان حکومت میکرد و مجبور بود با مسئله همه مهاجمان وایکینگ و مشکلات داخلی مبارزه کند. در سیزدهم نوامبر، در روز سنت برایس، اتلرد دستور داد که همه دانمارکیها در انگلستان اعدام شوند.
اگرچه هدف از این اعدامها حذف ساکنان دانمارکی در انگلستان برای پیشگیری از تهاجم بیشتر وایکنیگها بود ، منجر به انتقامجویی گسترده دانمارکیها شد و نهایتا تهاجم وایکنیگها بدتر شد. اتلرد درنهایت توسط یک پادشاه دانمارکی به نام کانوت بزرگ جایگزین شد.
کشف وحشتناک واکینیگها بیسر دورست نیازمند تحقیقات عمیقتری درباره شرایط پیرامون مرگ آنهاست. امیدواری وجود دارد که کشفهای باستانشناسی بیشتر در منطقه به همراه پیشرفتها در علم کالبدشکافی و تحلیلهای تاریخی، در پاسخ به اینکه آن روز سرنوشتساز چه اتفاقی افتاده است، پاسخ بدهد.