راهنماتو- به نظر میرسد وقت آن است که در آن کلاس هنر یا آشپزی ثبتنام کنید، کتاب بازیهای فکری و معما را باز کنید یا یک بار دیگر سعی کنید به ایتالیایی یا آلمانی تسلط پیدا کنید.
به گزارش راهنماتو، شواهد علمی جدیدی به دست آمده که به نظر میرسد آنچه بسیاری صرفا تصور میکردند را تأیید میکند:
« مغز شما هم مثل خیلی چیزهای دیگر است که یا از آن استفاده میکنید یا از دستش میدهید.»
یک مطالعه جدید که در ماه جاری در نروژ منتشر شده نشان میدهد افراد شاغل در شغلهایی که مجبور به استفاده از مغزشان بودند، در مقایسه با افرادی که هر روز کار روتینی انجام میدادند، 40درصد کمتر احتمال داشت که بالای 70سالگی دچار زوال شناختی شوند.
ترین هولت ادوین از بیمارستان دانشگاه اوسلو، که نویسنده ارشد این مقاله بوده است، میگوید: «ما میزان مطالبه شغلهای مختلف را بررسی کردیم و دریافتیم که تحریک شناختی در محل کار در طی مراحل متفاوت زندگی ـ از دهه 30 تا 60 ـ با کاهش خطر ابتلا به زوال شناختی خفیف بعد از سن 70سالگی مرتبط بود.»
او افزود: «یافتههای ما ارزش برخورداری از شغلهایی که نیازمند تفکر پیچیده هستند را به عنوان روشی برای حفظ حافظه و تفکر در سنین بالا نشان میدهد.»
این تحقیق بر اساس مطالعه 7000 نفر در 305 شغل انجام شد.
محققان مشاغل را در چهار دسته، از مشاغلی که به بیشترین تفکر و خلاقیت نیاز داشتند تا مشاغلی که کمترین تفکر و خلاقیت را نیاز داشتند، دستهبندی کردند. مثلاً معلمان در دسته اول بودند. مشاغل حمل و نقل، پستی و نگهبانی در گروه چهارم قرار گرفتند.
حتی پس از محاسبه متغیرهایی مانند سن، جنسیت، تحصیلات و درآمد، محققان دریافتند که احتمال ابتلا به اختلالات شناختی یا زوال عقل بعد از سن 70 سالگی در گروه چهارم 66 درصد بیشتر است.
یا، اگر برعکس به همین اعداد نگاه کنیم، آنهایی که در گروه اول بودند - گروهی که باید همیشه از فکرتان استفاده کنید - 40 درصد کمتر دچار زوال شناختی شده بودند.
پس نمیتوانیم نتیجهگیری کنیم که حل جدول کلمات متقاطع یا یادگیری ساز میتواند خطر ابتلا به فراموشی را به تنهایی تا 40درصد کاهش دهد. این مطالعه نشان میدهد که کاهش 40درصدی خطر ابتلا به زوال شناختی در کسانی است که به مشاغلی نیازمند فکر و خلاقیت اشتغال داشتهاند، حداکثر سودی است که فرد میتواند کسب کند.
ورزش دادن مغز
اما این تحقیق به دادههای مطالعاتی افزوده که نشان میدهند ورزش مغز ـ به بیان دیگر، فکر زیاد و انجام کارهایی که ما را به لحاظ ذهنی به چالش میکشند ـ واقعا برایمان خوب است.
این البته موضوعی بحثبرانگیز است و در میان محققان پزشکی مخالفان و موافقانی دارد. یکی از چالشها آن است که نمیتوان شرایط آزمایشگاهی را در شرایط دنیای واقعی تکرار کرد. ما نمیتوانیم یک میلیون جفت از دوقلوهای همسان را جدا کنیم، آنها را در دو موسسه پزشکی مختلف برای تمام عمرشان حبس کنیم، و سپس، برای مثال، فقط یک گروه را برای دههها تحت آموزش مغز و تحریک شناختی قرار دهیم و ببینیم چه اتفاقی میفتند.
تفاوت مطالعه فعلی با مطالعات قبلی که ارزش آن را بیشتر میکند آن است که اکثر مطالعات مجبور بودهاند بر خودگزارشدهی یا مداخله نظارتشده کوتاهمدت تکیه کنند، اما تحقیق جدید مشاغلی را مورد بررسی قرار داد که تعداد زیادی از مردم در طول چندین دهه در آن مشغول بودند. بنابراین محققان توانستند اثرات تحریک شناختی پایدار و ورزش را در درازمدت بررسی کنند.
در همین حال، کسانی در جامعه علمی وجود دارند که نسبت به مزایای تحریک ذهنی برای سلامت مغز تردید دارند. محققان اغلب به سختی رابطه علی و معلولی را میپذیرند و صرفا معتقدند که یک رابطه آماری بین دو متغیر الف و ب وجود دارد اما ممکن است رابطه علی و معلولی نباشد.