تقریباً همه میدانند فیلمهای متعارف ژانر اکشن از چنین المانهایی تشکیل شده است: انفجارهای بزرگ و مهیب، دیالوگهای کلیشهای، و سکانسهای هیجاناگیز. در این فیلمها خیالتان راحت است که در انتهای قصه، قهرمان اصلی داستان نخواهد مرد... اما همهی فیلمهای اکشن به این شکل ساخته نشدهاند.
برخی از فیلمهای اکشن برای انتقال حس هیجان، بر صحنههای بمب و انفجار و ترکاندن نیمی از شهر، تکیه نمیکنند. برای دستهای از مخاطبین امروزی هیجان انگیز است که فردی برای پیشبرد اهداف خود، فقط به همان چند گلولهی داخل اسلحهاش اکتفا میکند، تا این که با راکت لانچر در یک لحظه همه را به کشتن دهد و همه چیز را نابود کند. با این که این فیلمها لحن آرامتر و ملایمتری نسبت به فیلمهای متعارف ژانر اکشن دارند، اما همچنان در زمرهی فیلمهای اکشن قرار میگیرند. در ادامه لیستی از فیلمهایی را مرور میکنیم که رویکرد ملایمتر و آرامتری در انتقال هیجان و اکشن به مخاطب اتخاذ کردهاند.
1. The Fugitive
این فیلم یکی از بهترین هنرمندیها در کارنامهی حرفهای هریسون فورد به حساب میآید. او در این فیلم نقش یک جراح سرسخت و جذاب را بازی میکند که از روی اشتباه به قتل همسرش متهم شده است. او پس از موفقیت در فرار، تصمیم به پیدا کردن قاتل اصلی میگیرد تا بتواند اتهامات را از روی خود برداشته و بیگناهی خود را ثابت کند.
لخظات هیجانانگیز فیلم نه فقط مربوط به سکانسهای اکشن، بلکه شامل لحظاتی میشود که کیمبل باید روی تصمیمگیری سریع و فکرهای خود تکیه کند. در یکی از لحظهها، او به داخل بیمارستانی میرود تا جراحات خود را درمان کند و سپس با دزدیدن یک آمبولانس، از دست مأموران فرار کند. او در طول فیلم مجبور است برای نجات جانش از خود دفاع کند، اما این موضوع از او یک قاتل سرد و بیرحم نمیسازد در عوض تمام تلاشش بر این است تا بتواند بیگناهی خود را ثابت کند و البته کسی که باعث و بانی این اتفاقات بوده را به کام عدالت بکشاند.
2. Open Range
Open Range فیلمی در ژانر وسترن و به کارگردانی کوین کاستنر است. در این فیلم به جای انفجارهای بزرگ، شاهد نمایش نبردهای مسلحانه واقعگرایانه هستیم. داستان فیلم در مورد دو گلهداری است که با نیروهای امنیتی محلی وارد درگیری میشوند تا انتقام دوستشان را بگیرند. در حالی که فیلم مملو از نبردهای مسلحانه و پلیسهای فاسد است، اما هیچوقت در نمایش لحظات اکشن خود اغراق نمیکند.
به خاطر رویکرد واقعگرایانه، در فیلم شلیکهای زیادی را میبینیم که به خطا میروند به حدی که این حجم از خطا رفتن شلیکها برای مخاطب امروزی آشنا نیست. فیلم لحظات عاشقانهی خاص خود را دارد اما منشأ اصلی سرگرمی داستان، بدون شک همان دوئلها و نبردهای آن است. Open Range وسترنی کلاسیک و با کیفیت است که در سرتاسر آن به مخاطب گوشزد میشود که به تماشای فیلمی در مورد انتقام نشسته است.
3. Enemy at the Gates
فیلم Enemy at the Gates در مورد دو تکتیرانداز از دو جبههی دشمن روسی و آلمانی است که در نبرد استالینگراد، سعی به کشتن یکدیگر دارند. جود لاو نقش تکتیرانداز روسی و اد هریس نقش همتای آلمانی او را بازی میکند. از آن جا که جزو بهترین سربازان نیروهای خود هستند، مرگ هر کدام از آنها میتواند ضربهی جبرانناپذیری به روحیهی سربازان آن کشور بزند.
هر دو تیکتیرانداز، قوای خود را متمرکز به مخفیکاری، دقت و برنامهریزی میکنند. فیلم نمایشی صریح و بدون زرق و برق اضافی از تعلیق میدان جنگ است. با این که فیلم از اکشن زیادی بهره نمیبرد، اما تنش و لحظات هیجانانگیز داستان به حدی است که بیینده تا انتها با فیلم همراه میشود. تماشای این که کدام یک از این دو تکتیرانداز در هدف خود موفق خواهد شد، بسیار هیجانانگیز است.
4. The Accountant
فیلمی اکشن و هیجانانگیز بدون این که بخواهد در صحنههای اکشن خود گزافهگویی کند. داستان فیلم در مورد حسابداری به نام کریستین ولف(با بازی بن افلک) است که به پولشویی یکی از بزرگترین سندیکاهای جنایتکاری دنیا کمک میکند. ولف سابقهی تمرین هنرهای رزمی دارد، این موضوع وقتی رؤسای او آدمکشها را به سمتش روانه میکنند، به دردش میخورد.
ولف ناگهان میبیند وارد برنامههای جنایتکاری سازمانی شده که تا به حال چندین نفر جان خود را هم به خاطر آن از دست دادهاند. او برای زنده ماندنش میجنگد در حالی که در تلاش برای پیدا کردن فرد اصلی پشت تمام این اتفاقات است. نقطهی عطف داستان زمانی است که ولف میفهمد بادیگارد شرور اصلی داستان، برادرش است که از قضا او هم در فنون رزمی استاد است. فیلم The Accountant لحظات اکشن خود را بیشتر در قالب مبارزات نزدیک و تن به تن به نمایش میکشد.
5. Collateral
Collateral فیلمی در سبک نئو-نوآر و به کارگردانی مایکل مان است. داستان فیلم در مورد آدمکشی به نام وینسنت(با بازی تام کروز) است که یک راننده تاکسی به نام مکس(با بازی جیمی فاکس) را به داخل مأموریتهای آدمکشی خود میکشاند. این دو طول شب را در شهر لس آنجلس، به تکمیل و انجام مأموریتها میگذراند. مکس در طول داستان سعی میکند از مخصمه فرار کند، اما در عوض بیشتر و بیشتر در دل آن فرو میرود.
Collateral فیلمی خاص است که با نماهای طولانی و دیالوگهایی که در حین مبارزات گفته میشود، راه خود را از مسیر فیلمهای اکشن متعارف جدا میکند. در خلال این دیالوگها و صحنهها، شخصیتپردازی شخصیتها شکل میگیرد و مخاطب چیزهای بیشتری از آنها دستگیرش میشود و انگیزهی آنها از اعمالشان را درک میکند. در صحنهی آخر، تمام لحظات عجیب فیلم در یک نقطه همگرا میشوند و مخاطب با هیجانی خاص، در انتظار تصمیم نهایی شخصیتها میماند... Collateral نه فقط یک فیلم اکشن خوب، بلکه فیلمی ماندگار در عرصهی سینماست.
6. Drive
فیلم Drive، داستان فرد کمحرفی را روایت میکند که مهارت عجیبی در راندن ماشین دارد. فیلم توسط نیکولاس ویندینگ رفن کارگردانی شده و نقش اصلی آن را رایان گاسلینگ بازی میکند. با این که در صحنههای بسیار کمی او را در حال صحبت میبینیم، در همانها هم تنها به گفتن چند کلمه بسنده میکند. در یک دزدی، اوضاع آن طور که باید پیش نمیرود و حالا درایور در وسط ماجراها قرار گرفته و باید با استفاده از مهارتهایش خود را از مخمصه نجات دهد.
Drive شبیه فیلمهای بلاکباستر اکشن نیست، با این حال باز هم شامل صحنههای تعقیب و گریز تماشایی ماشینهاست. صحنهی آغازین فیلم با یک تعقیب و گریز پر تنش پلیس و درایور شروع میشود و او در تمام آن مدت خونسردی خود را حفظ میکند. تقابل بین استایل دهه 80ی پاپ و لحظات ساکت، شور و هیجان خاصی به سرتاسر فیلم بخشیده است.
7. Mission: Impossible
سری فیلمهای Mission: Impossible در ذهن عموم تداعیگر بدلکاریهای خطرناک تام کروز و انفجارهای بزرگ است، اما فیلم اول مجموعه شامل چنین چیزهایی نمیشد. اولین فیلم مجموعهی مأموریت غیرممکن بسیار ملایمتر و آرامتر از دنبالههای خود است و اتان هانت بیشتر روی مخفیکاری و مهارتهای ظریفش تکیه دارد.
فیلم برایان دی پالما یک فیلم هیجانانگیز جاسوسی است. مأموریتهای مختلفی که در خلال آن اتفاق میافتد روی فریبکاری و دغلبازی تکیه دارد و تنش و هیجان فیلم در چنین لحظاتی خود را خودش را نشان میدهد. البته که صحنههای بلاکباستر هم وجود دارد، شبیه صحنهی فوقالعادهای که در آن اتان از نیروی انفجار یک هلیکوپتر استفاده کرده و خود را روی یک قطار در حال حرکت میاندازد، با این حال در مقابل نسخههای دیگر مجموعه، این فیلم کمتر صحنههای اکشن و انفجارهای بزرگ دارد.
8. Duel
شاید عدهی کمی اولین فیلم استیون اسپیلبرگ را به یاد داشته باشند. داستان این فیلم بسیار ساده است: سبقت یک ماشین در آزاد راه از یک کامیون باعث میشود تا رانندهی مجنون کامیون در تمام فیلم به تعقیب و اذیت او بپردازد. همانطور که میبینید داستان فیلم شبیه به فیلمهای B-Movie به نظر میرسد، اما چیزی که داستان را جذاب میکند نه داستان فیلم، بلکه نحوهی روایت آن و بینش خاص و ایدههی یکتای کارگردان است، چیزی که استیون اسپیلبرگ در همان اولین فیلمش از خود نشان داد.
صحنههای فیلم که فوقالعاده فیلمبرداری و کارگردانی شده، تماشاچی را میخکوب نگه میدارد. مخاطبی که هنوز فیلم را ندیده، شاید برایش عجیب به نظر برسد چگونه با چنین داستانی میتواند جذب فیلم شود، اما فیلم Duel به ما نشان میدهد برای همراه کردن مخاطب با خود تا لحظهی آخر، لازم نیست روی انفجار و زد و خوردهای عجیب تکیه کنید، چون تعقیب و گریز یک کامیون و سواری هم میتواند جذاب باشد.
9. Air Force One
داستان فیلم Air Force One در مورد رئیسجهوری است که توسط گروهی از تروریستها ربوده و گروگان گرفته میشود، اما رئیسجهور(با بازی هریسون فورد) که سابقاً سرباز میدان جنگ بوده، تصمیم میگیرد شخصاً با آنها مقابله کند. همانطور که میبینید، قهرمان اصلی داستان خود شخص رئیس جمهور است. او میخواهد با تکیه بر مهارتهایش، خود و خانوادهاش را نجات دهد.
فیلم مملو از مبارزات نزدیک و جذاب است، اما محیطهای بسته و محدود فیلم باعث میشود تا مخفیکاری هم سهم خود را از فیلم داشته باشد. وقتی که نیروهای هوایی برای کمک جتها را میفرستند، یکی دو انفجار بزرگ در طول فیلم اتفاق میافتد، اما قسمت اعظم اکشن فیلم مربوط به صحنههای مبارزات در محیطهای بسته و مخفیکاری است.
10. The American
The American یک فیلم هیجانانگیز جاسوسی است که رویکرد ملایمتر و آرامتری نسبت به صحنههای اکشن دارد. در این فیلم جورج کلونی نقش شخصیت جک را بازی میکند که استعداد فوقالعادهای در تیراندازی دارد، اما افرادی ناشناخته به دنبال کشتن او هستند. جک نسبت به گذشتهی خود پشیمان است و دوست دارد حالا یک زندگی عادی را شروع کند. با این حال، بازگشت به زندگی عادی به این سادگیها نیست.
فیلم ارجاعات زیادی به فیلمهای وسترن اسپاگتی ایتالیایی دارد. اکشن فیلم خود را در خلال نبردهای مسلحانه نشان میدهد. در این فیلم، هیچ ساختمانی منفجر و هیچ پلی نابود نمیشود، فقط مردی سعی دارد با مخفیکاری خود را از زندگی گذشتهی خود خلاص کرده و زندگی جدیدش را شروع کند.
11. Valhalla Rising
اکثر فیلمهای وایکینگ شامل سکانسهای نبردهای مهلک و خونین است که در آن وایکینگها روستاها را به آتش کشیده و مردم را قتل عام میکنند. اما Valhalla Rising شبیه به دیگر فیلمهای وایکینگی نیست. این فیلم توسط نیکولاس ویندینگ رفن کارگردانی شده که عاشق قهرمانهای ساکت است. فیلم داستان مردی یک چشم را روایت میکند که خود را از اسارت دشمنانش نجات داده و سفری به اسکاتلند را آغاز میکند. با این که این مرد یک چشم سخن نمیگوید، شهودهای مداومش او را از خطراتی مطلع میکند که جلوتر او و کشتیاش را تهدید میکنند.
مبارزات فیلم شامل نبرهای بزرگ و سهمگین نمیشود، اما هر کدام از این مبارزات به شکل و نجوهی خاص صورت میپذیرد که مرد یک چشم برای پیروزی در آنها، باید تدابیری خاصی را اعمال کند. نقش شخصیت اصلی فیلم توسط مدس میکلسن بازی میشود. Valhalla Rising فیلم خاصی است که تعادلی خوب بین روحیهی وایکینگی و صحنههای اکشن برقرار میکند.
12. Brawl in Cell Block 99
اکثر نقشپردازیهای خوب وینس وان شامل فیلمهای کمدیاش میشود، اما فیلم Brawl in Cell Block 99 از فیلمهای غیرکمدی است که او توانسته نمایشی همسطح دیگر کارهایش ارائه دهد. او در این فیلم در نقش بردلی، کاسب مواد مخدر را بازی میکند که پس از زندانی شدن از سمت کارتل دستوری دریافت میکند تا یکی از زندانیها را به قتل برساند که از او در بالاترین سطح محافظت میشود. وان در این فیلم نقش کسی را بازی میکند که هر کاری برای زنده ماندن و حفاظت از خانوادهاش انجام میدهد. اکشنهای این فیلم مربوط به مبارزات داخل زندان میشود.
بردلی مجبور است با زندانیهای زیادی وارد مبارزه شود. خشونت اصلی فیلم نه از روی صحنههای اکشن آن، بلکه از ذات تهدیدهایی است که بردلی دریافت میکند، مثلاً اگر از پس انجام کار برنیاید، قرار است چه بلایی روی فرزند به دنیا نیامده و همسر حاملهاش بیاید. با این که فیلم در فضایی بسته و محدود اتفاق میافتد، از صحنههای اکشن و خشن خالی نیست. در یکی از صحنههای فیلم، فردی با صورت روی زمین کشیده میشود تا جایی که دیگر چیزی از صورتش باقی نمیماند.
13. Haywire
در فیلم Haywire جینا کارانو، مبارز حرفهای MMA در نقش اصلی ظاهر میشود. او خودش کارای بدلکاری را انجام داده و سکانسهای نبرد فیلم را به سطح جدیدی میبرد. در فیلم Haywire المانهای متعارف ژانر اکشن میبینیم که در آن، مأمور Black Ops مالوری کین متهم به جنایتی شده که آن را انجام نداده است. با این که داستان کاملاً تکراری است، اما صحنههای اکشن به خاطر هنرنمایی عالی جینا کارانو، مخاطب را پای صحنه نگه میدارد.
برخلاف فیلمهای عرف این ژانر، Haywire روی رفتار واقعگرایانه جینا به جای صحنههای اکشن پرزرق و برق تکیه دارد. به لطف دیگر بازیگران فیلم همچون اوان مکگرگور، چنینگ تیتوم، مایکل داگلاس، مایکل فاسبندر و آنتونیو باندراس که هر کدام هم نقشی کلیدی در فیلم بازی میکند، صحنههای اکشن فیلم بسیار عالی از آب در آمده است.
14. Free Fire
فیلم اکشن کمدی بن ویتلی پر از شخصیتهای باحالی که سیگار میکشند، دیالوگهای عالی و تیراندازیهای جذاب است. داستان فیلم ساده و آشنا است اما پیچیدگیهای خاص خود را دارد. داستان از آن جا شروع میشود که اعضای IRA(با بازی کیلیان مرفی و مایکل اسمایلی) میروند تا معاملهی اسلحهها را به سرانجام برساند. معاملهای که باید به سادگی انجام میپذیرفت، تبدیل به داستانی از خیانتها و فریبکاریها میشود که در طول آن خیلی از افراد جان خود را از دست میدهند.
Free Fire هم هواداران اکشن و هم کمدی را راضی میکند. داستان فیلم آن طور به نظر میرسد که در خلال آن باید صحنههای انفجار مهیب و تیراندازیهای زیادی داشته باشیم، اما محیطهای بستهی فیلم از نمایش و وقوع چنین چیزهایی جلوگیری میکند. بازیگران نقشهای خود را به خوبی ایفا و در انتقال اتمسفر و هیجان فیلم به بیننده موفق عمل میکنند.
15. Reservoir Dogs
اولین کارگردانی کوئنتین تارانتینو اگر امروز فیلمبرداری شود شاید تبدیل به گرانترین فیلم ساخته شده او شود. سگهای انباری با بازی یک گروه بازیگر کهنهکار از جمله هاروی کایتل، تیم راث، مایکل مدسن و استیو بوشمی یکی از آن آثار ماندگار تارانتینو است. این فیلم درباره گروهی از جنایتکاران بی نام است که در حال برنامه ریزی و اجرای یک سرقت الماس هستند که با رسیدن پلیس از ناکجاآباد همه چیز نابود میشود.
Reservoir Dogs یک فیلم قوی است زیرا فیلمنامه آن سریع و جذاب است و موقعیتهای عجیب و غریب زیادی را ایجاد میکند. فقط تعداد کمی متوجه میشوند که فیلم عمدتاً در یک مکان اتفاق میافتد. هر شخصیت نقشی را در ایجاد تنشهای درون داستان ایفا میکند که در پایان فیلم به اوج خودش میرسد. منظور من زمانی است که یک تیراندازی متقاطع بین سه شخصیت رخ میدهد، صحنهای تأثیرگذار که هنوز هم تعداد زیادی یوتیوبر در تلاش هستند تا بفهمند چه کسی در آن تیراندازی کرده است.