میتوان به تعدادی از محصولات این شبکه اشاره کرد که علاوه بر داستان خوب، از بازیگری و کارگردانی بینقصی بهرهمند هستند و تماشا کردن آنها لذت بیاندازهای به همراه دارد. همهچیز با سریال درام Oz شروع شد که پخش آن در سال ۱۹۹۷ انجام گرفت. دو سال بعد و در اوایل سال ۱۹۹۹، The Sopranos پخش شد و در دنیای سریالهای تلویزیونی تبدیل به یک الگو شد که به مخاطب نشان میداد تماشای اپیزودی یک ساعته، میتواند مثل یک فیلم سینمایی جذاب باشد.
زمانی که The Wire در سال ۲۰۰۲ پخش شد، تشخیص تفاوت بین خط کیفی محصولات شبکه HBO و سینما تقریبا نشدنی بود. شما میتوانستید هر یکشنبه، قسمت جدید سریالهای Oz و The Sopranos را یکی پس از دیگری تماشا کنید. در این دوره و در سال ۲۰۰۲، سریالهای Oz ،The Wire و The Sopranos جزو محصولات شبکه HBO به شمار میرفتند. قرن ۲۱ را روی دوش چنین آثاری شروع کردیم و طی ۲۰ سال گذشته، عناوین زیادی پخش شدند که توانستند تاریخ محصولات تلویزیونی رو دستخوش تغییراتی کنند. در این مطلب ۱۰ سریال برتر شبکه HBO در سبک درام را مورد بررسی قرار میدهیم که پخش آنها حداقل سه فصل به طول انجامید.
Boardwalk Empire (۲۰۱۰-۲۰۱۴)
قرار دادن محصول مشترک مارتین اسکورسیزی و ترنس وینتر در چنین رتبهای کار سختی بود، اما با توجه به کیفیت ساختههای شبکه HBO، رتبه ۱۰ برای سریال Boardwalk Empire یک دستاورد محسوب میشود. وینتر برای کارگردانی قسمت پایلوت این سریال، اسکورسیزی را دعوت کرد. چیزی که تماشاگران دیدند، همان چیزی بود که این کارگردان را در صدر فهرست فیلمسازان نامدار قرار داده است. تماشای اپیزودهای مربوط به دهه ۲۰ و ۳۰ میلادی نوید یک سریال عالی با کارگردانی خلاقانه را میداد که نسبت به ارزش و هزینه پرداختی، تقریبا رایگان بود. این سریال تنها با پنج فصل، موفق به دریافت ۵۷ جایزه Emmy شد که شامل جایزه بهترین سریال تلویزیونی هم میشود.
همکاری بازیگرهای برجسته در این اثر باعث شده تا اتفاقات آن که در آتلانتیک سیتی، نیوجرسی به وقوع میپیوندد از Boardwalk Empire یک سریال تلویزیونی با عیار بالا بسازد که هر کسی از تماشای آن لذت ببرد. حضور استیو بوشمی در نقش نوکی تامپسون یکی از بهترین نقشآفرینیهای وی را رقم زده است، البته که نباید از عملکرد فوقالعاده مایکل شنون، مایکل استولبارگ و بابی کاناوله چشمپوشی کرد. بازیگری فوقالعاده، جلوههای بصری رضایتبخش و سینماتوگرافی کمنظیر از نقاط قوت Boardwalk Empire به شمار رفته و آن را به یکی از بهترین سریالهای گنگستری تبدیل میکند.
The Leftovers (۲۰۱۴-۲۰۱۷)
میتوان گفت در هالیوود، نویسنده و تهیهکننده بهتری نسبت به دیمون لیندلوف نداریم. رزومه کاری او به تنهایی یک فهرست برتر از محصولات تلویزیونیست که Lost ،The Watchmen و Mrs. Davies را شامل میشود. لیندلوف روی فیلمهای سینمایی مثل Prometheus و World War Z نیز کار کرده است. زمانی که نام او در کنار سریال The Leftovers ذکر شد، همگی مطمئن بودند که با یک اثر خاص روبرو خواهند شد و همین اتفاق افتاد. فرضیه عجیب و غریب سریال همان چیزیست که از لیندلوف انتظار میرفت. عملکرد تیم بازیگری هم در طول سه فصل، جای تحسین دارد.
جاستین ثرو در این سریال به عنوان یکی از بازماندگان حادثهای فراطبیعی که باعث ناپدید شدن یک چهارم جمعیت کل کره زمین شده است، به خوبی نقشآفرینی میکند. ثرو نقش رییس پلیس شهر میپلتون را ایفا میکند که محل وقوع داستان در فصل اول است. او در مسیر داستان به دنبال پیدا کردن راهی برای سوگواری از دست رفتگان و یافتن دلیلی برای حضورش در زمین است. کریستوفر اکلستون هم در The Leftovers حضور قابلتوجهی دارد، شخصیت او باید به دنبال وفق دادن باورهای مذهبی خود با اتفاقات رخ داده باشد.
Oz (۱۹۹۷-۲۰۰۲)
شاید Oz نتواند بهترین سریال تولید شده توسط شبکه HBO باشد، اما به علت جلب نظر تماشاچیان به عنوان یکی از محصولات پیشرو در سبک درام از اعتبار زیادی برخوردار است. این سریال اولین بار در سال ۱۹۹۷ پخش شد و واقعگرایانهتر از هر چیزی بود که تا این تاریخ دیده شد. کاراکترها خلوص زیادی دارند و مکمل محتوای این اثر هستند. با آزادی بیشتر در به تصویر کشیدن داستان، Oz دست بازتری در نشان دادن زندگی افراد زندانی داشت. بازیگران سریال در هر دو نقش زندانی و زندانبانانی که به دنبال برقراری نظم هستند، عملکردی بالاتر از قابلقبول ارائه میدهند. اکثر تماشاگران Oz را به واسطه تصویر شاعرانهای که توسط بازیگرانی از جمله هارولد پرینو خلق شده است، به خاطر میآورند.
در این بین نباید از حضور پررنگ جی. کی. سیمونز به عنوان رهبر خشن یک گروه گنگستری غافل شد. نگاه HBO و خالق این سریال (تام فونتانا) به نمایش خشونت و سیاست در زندان چیزیست که Oz را به یاد ماندنی کرده است. در طول سریال همیشه مشغول دنبال کردن وقایع داستان هستید تا ببینید چه کسی از قسمت بعد جان سالم بهدر میبرد.
Westworld (۲۰۱۶-۲۰۲۲)
شاید بحثبرانگیز باشد، اما میتوان گفت اپیزودهای ابتدایی Westworld در فصل اول بهترین ساخته شبکه HBO به شمار میروند. با قرض گرفتن ایده داستان از فیلمی با همین نام با بازی یول برینر و جیمز برولین، Westworld داستان یک پارک تفریحی را دنبال میکند که توسط رباتهای اندرویدی پر شده است، رباتهایی که رفته رفته خودآگاه شده و اختیار خودشان را به دست میآورند. این ایده بسیار شگفتانگیز است. شبکه HBO با انتخاب و روایت این داستان موقعیتی برای ساخت سرگرمیهای ناب ایجاد کرد. اگر سریال به فرم خوب خودش در فصول ابتدایی ادامه میداد، قطعا در این فهرست رتبه بالاتری دریافت میکرد.
Westworld هر آنچه که یک تماشاگر از موضوعاتی همچون فرار از واقعیت و سرگرمی میخواهد را با تم وسترن ترکیب کرده و ترس ما از دنیایی با هوش مصنوعی پیشرفته را به تصویر میکشد. خیلیها با ایوان ریچل وود آشنا هستند، اما حضور او در کنار بازیگرانی نظیر سر آنتونی هاپکینز اسطورهای و اد هریس سبب شده تا کاراکترش در سریال خیرهکننده باشد. تندی نیوتون هم هیچوقت به این خوبی نبوده است. Westworld مجموعهای از آن چیزهاست که دوست داریم در قالب یک فیلم سینمایی ببینیم، اما شبکه HBO هر یکشنبه شب آن را به علاقهمندان تحویل میداد.
Deadwood (۲۰۰۴-۲۰۰۶)
در حالی که Westworld یک سریال با تم وسترن و علمی-تخیلیست، Deadwood با وجود به تصویر کشیدن دوران پس از جنگ داخلی، یکی از وسترنترین سریالهای تلویزیونی محسوب میشود. این سریال لحظات دیوانهواری از تم وسترن را به تصویر میکشد که شامل هفتتیرکشی، سالنهای شلوغ و کلاههای کابوییست که جزو حیاتیترین اجزای این ژانر است. Deadwood از کاراکترهایی بهرهمند است که میخواهند راه خودشان را در دنیای بیقانون داکوتای جنوبی هموار کنند. هر کسی که پول بیشتری داشته باشد، تاثیر بیشتری روی ساکنین دنیای Deadwood دارد.
گروهی باورنکردنی از بازیگران در Deadwood حضور دارند که این سریال را به یکی از بهترین محصولات وسترن تلویزیون تبدیل میکنند. ایان مکشین نقش شخصی را ایفا میکند که تاثیر عمیقی روی مردم گرسنه جهان Deadwood دارد. تیموتی اولفینت نقشی مشابه با شخصیتش در سریال Justified دارد، یک کلانتر تنها که حاضر است با دست خالی و مشت آهنین از شهر محافظت کند. رابین ویگرت هم عملکرد قابل توجهی از خود به جای گذاشته است.
The Wire (۲۰۰۲-۲۰۰۸)
شبکه HBO و دیوید سیمون یک ترکیب عالی بودند. سیمون که خبرنگار سابق روزنامه بالتیمور ریپورتر بود، از جمله کسانی به شمار میرود که پیش از گسترش دنیای سریالهای تلویزیونی وارد آن شد و اقدام به گسترش آن کرد. از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸، HBO و سیمون یکی از بهترین و کاملترین برنامههای تلویزیونی دهه را تولید کردند. The Wire از اولین ساختههای تلویزیونیست که به واسطه واقعگرایی زیاد در تلویزیون شناخته میشود. خیلیها این اثر را به عنوان بهترین برنامه تلویزیونی حساب میکنند که در این لیست جایگاه پنجم را به خود اختصاص داده است. همچنین The Wire راهی برای ورود بازیگران رنگینپوست بااستعداد از جمله مایکل بی. جردن به دنیای هالیوود بود.
مایکل کی. ویلیامز، وود هریس و دومینیک وست تنها بخشی از تیم بازیگری سریال هستند. کاراکترهای طمعکاری که در The Wire به تصویر کشیده شدند، هیچ ترسی برای کمک به خانوادهشان ندارند. خیابانهای بیرحم بالتیمور پسزمینهای عالی برای به تصویر کشیدن پنج فصل سریال است. کاراکترها از نویسندگی و پرداخت خوبی برخوردار هستند. با تماشای این سریال متوجه میشوید که گسترش کاراکتر تا چه اندازه پیش میرود و یک سریال تراز را ایجاد میکند.
True Detective (۲۰۱۴-)
سریال آنتولوژی نیک پیزولاتو با بازگشت به ریشههای همیشگی True Detective و بازی جودی فاستر، ورود تازهای را به دنیای تلویزیون تجربه میکند. پس از بالا بردن انتظارات به شکلی باورنکردنی توسط فصل اول با بازی متیو مککانهی و وودی هرلسون، فصول دوم و سوم True Detective حتی با وجود ایده و داستان خوب نتوانستند مخاطبین را راضی نگه دارند. با این حال، فصل چهارم که رمز و راز بیشتری را در خود جای داده، آمادهست تا خواسته طرفداران این سری را برآورده کند.
گفته میشود تهیهکننده فصل جدید True Detective، خانم ایسا لوپز میخواهد اتصالاتی بین فصل اول و چهارم ایجاد کند. سرگرمی ایجاد شده توسط این اثر از طریق ترکیب خطوط داستانی منتقل میشود و تجربهای به شما ارائه میدهد که تا به حال در دنیای برنامههای تلویزیونی ندیدید. فصل چهارم سریال با نام Night Country از طریق ایجاد معما در دنیایی برفی و منزوی، مخاطب را قسمت به قسمت تشنهتر میکند.
Succession (۲۰۱۸-۲۰۲۳)
چه چیزی داستان عجیب، بینظم و پر از درگیری خانواده روی در سریال Succession را تا این اندازه جذاب میکند؟ نویسندگی فوقالعاده جسی آرمسترانگ موجب شده این درام خانوادگی با بازی فوقالعاده شخصیتهای اصلی برای مدت طولانی روی صفحه نمایش تلویزیون شما به خودنمایی پرداخته و صد البته در لیست بهترینها قرار بگیرد. باوجود نویسندگی و بازیگری عالی، تنها جنبههایی خارج از قانون وجود دارد که شاید یک درصد باعث شود به این فکر کنیم که لذت بردن از این سریال تا چه حدی کافی است. ساخت فصل پایانی سریال با بیشترین مهارت و ظرافت ممکن انجام گرفته که در نهایت تمام کاراکترهای داستان را تبدیل به شخصیتهایی دوستداشتنی میکند. Succession میتوانست در رتبه بالاتری از این لیست قرار بگیرد، اما یکسری چیزها از آن جلوگیری کردند.
بخشی از شما از تمام بچههای خانواده روی بیزار است که توسط بازیگرانی از جمله آلن راک، سارا اسنوک و… نقشآفرینی شدند، اما با حضور پدر خانواده که ایفای نقشش بر عهده برایان کاکس قرار داشته، همهچیز برای شما منطقی خواهد شد. با یکی از راضیکنندهترین فصول پایانی، این سریال قطعا در بین پنج محصول برتر تلویزیونی قرار میگیرد.
Game of Thrones (۲۰۱۱-۲۰۱۹)
رمانهای فوقالعاده جرج آر. آر. مارتین موفق شدند سریال Game of Thrones را طی پنج فصل به یکی از بهترین محصولات شبکه HBO تبدیل کنند. متاسفانه ناتوانی نویسندگان در ارائه داستانی مشابه با رمانهای نغمه یخ و آتش از مارتین، موجب شد تا سه فصل پایانی این برنامه آن را از رسیدن به رتبه شماره یک این لیست باز دارد. باید گفت هیچ یک از اینها تقصیر مارتین نیست. جهان این سری با جادوهای فانتزی، اژدها و کاراکترهای پرداخته شده تزیین شده است.
خاندان استارک، خاندان لنیستر، خاندان باراثیون و… همه به دنبال تخت آهنین و سلطه بر هفت قلمرو هستند. ما وایت واکرها را هم دوست داشتیم و از آنچه که فراتر از دنیای سریال بود، لذت بردیم. هر شب یکشنبه به مانند یک مراسم مذهبی برای تماشاچیان بود تا از دنبال کردن داستان تمام کاراکترها نهایت لذت را ببرند.
نمیشود درمورد Game of Thrones نوشت و به عملکرد ناامیدکننده دیوید بنیاف و دی. بی. وایس در پایان دادن به این مجموعه حماسی اشاره نکرد. پس از به اتمام رسیدن رمانها و منبع اقتباس، این سریال با سراشیبی بزرگی روبرو شد. فصل آخر با عجله ساخته شد و خیلیها حس میکردند که چیزهای زیادی برای بازگو کردن باقی مانده است. ما دوست داشتیم تا بیشتر به داستان شخصیتهای جان اسنو (با بازی کیت هرینگتون)، دنریس تارگرین (با بازی امیلیا کلارک) و… اشاره شود، اما در عوض شاهد چند اپیزود پایانی بودیم که حتی در جلب رضایت مخاطب عملکرد خوبی نداشتند. با این حال، فصول و اپیزودهای ابتدایی سریال بسیار قوی و عالی هستند. همین مورد سبب شد تا Game of Thrones در رتبه دوم این فهرست قرار بگیرد.
The Sopranos (۱۹۹۹-۲۰۰۷)
به انتهای لیست رسیدیم تا به محصول بیرقیب دیوید چیس یعنی The Sopranos بپردازیم؛ یکی از بهترین سریالهای تلویزیونی و یکی از مهمترین محصولات شبکه HBO. به چالش کشیدن این سریال در به دست آوردن رتبه اول کار هر محصولی نیست. Game of Thrones میتواند در کنار داستان بینظیر این اثر قرار بگیرد، اما به واسطه فصول پایانی، نمیتواند رقیب قدرتمندی برای آن باشد.
The Sopranos شاهکار دیوید چیس است. این سریال شش فصل دارد که در آن شاهد حرفهایترین نویسندگی، بازیگری و کارگردانی هستیم. زندگی خلافکارانه همیشه جالبتوجه بوده، اما ترکیب آن با زندگی یک رییس مافیا که خواهان حفظ خانوادهش است، چیزی نیست که در هر سریالی دیده باشیم.
بالانسی که در بازیگری شخصیت تونی سوپرانو برای ایجاد یک خانواده خلافکار و حفاظت از همسر و فرزندانش شاهدیم، موجب شده تا این محصول شاهکار را به عنوان بهترین محصول HBO قلمداد کنیم. اگر این داستان درمورد یکی از این موضوعات میبود، شاید هیچوقت تا این اندازه موفق نمیشد. همسر تونی دائما در تلاش است تا او را تحت کنترل نگه دارد، اما وفاداری عجیب این شخصیت به دنیای خلافکاران و زیردستانش همیشه برنده است. The Sopranos یک سریال یونیک با خلوص بالاست که جایگاه اول این فهرست را تسلیم خودش میکند.