۱۰ فیلم برتر لئوناردو دی‌کاپریو که حتما باید ببینید / بهترین فیلم‌های لئوناردو دی‌کاپریو

همکاری با کارگردانانی چون مارتین اسکورسیزی، کریستوفر نولان، کوئنتین تارانتینو و همچنین نقش‌آفرینی‌های درخشان لئوناردو دی‌کاپریو، او را به یکی از بازیگران مورد علاقه طرفداران سینما تبدیل کرده است. در این مقاله، به بررسی بهترین فیلم‌های دی‌کاپریو می‌پردازیم که حاصل همکاری او با این کارگردانان بزرگ است.

شناسه خبر: ۴۲۲۵۰۲
10 فیلم برتر لئوناردو دی‌کاپریو که حتما باید ببینید / بهترین فیلم‌های لئوناردو دی‌کاپریو

راهنماتو- نام لئوناردو دیکاپریو آنقدرها پرآوازه هست که چندان نیازی به معرفی نداشته باشد. بازیگری که از ابتدای ورودش به سینما با نقش‌آفرینی‌های خیره‌کننده خود توانست نظر بسیاری از منتقدین و علاقه‌مندان به سینما را به خود جلب کند. اما بهترین فیلم‌هایی که دیکاپریو در آنها به ایفای نقش پرداخته است کدامند؟

به گزارش راهنماتو، لئوناردو دیکاپریو یکی از بهترین و مشهورترین بازیگران حال حاضر و به عقیده بعضی، تاریخ سینمای جهان است. دیکاپریو علاوه بر جذابیت‌های ظاهری‌ای که دارد، بازیگری توانمند و سخت‌کوش نیز هست که تا به امروز توانسته است افتخارات بسیار زیادی را کسب کند. در ادامه این مقاله از راهنماتو به معرفی بهترین فیلم‌هایی که این بازیگر محبوب در آن‌ها ایفای نقش کرده است خواهیم پرداخت.

از گور

1. فیلم ازگوربرخاسته (The Revenant)

فیلمی حماسی و وسترن به کارگردانی الخاندرو گونسالس اینیاریتو است که در سال 2015 اکران شد. این فیلم با بازی درخشان لئوناردو دی‌کاپریو در نقش هیو گلس، شکارچی پوستی که به طرز وحشیانه‌ای مورد حمله یک خرس قرار می‌گیرد و سپس توسط همکارانش رها می‌شود، توجه بسیاری را به خود جلب کرد.

داستان فیلم در قرن نوزدهم و در دل طبیعت وحشی آمریکای شمالی جریان دارد. هیو گلس پس از حمله خرس و رها شدن توسط همکارانش، با مصدومیت‌های شدید و در شرایطی بسیار سخت تلاش می‌کند تا زنده بماند. او در این مسیر با طبیعت خشن و بی‌رحم دست و پنجه نرم می‌کند و در عین حال به دنبال انتقام از کسانی است که به او خیانت کرده‌اند.

دیکاپریو برای بازی در این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

گرگ

2. فیلم گرگ وال ‌استریت (The Wolf of Wall Street)

فیلمی است که شما را به دنیای پر زرق و برق و تاریک وال استریت می‌برد. این فیلم زندگی جردن بلفورت، یک کارگزار بورس جوان و جاه‌طلب را روایت می‌کند که با ترفندها و روش‌های غیرقانونی به ثروت هنگفتی می‌رسد.

داستان فیلم از جایی شروع می‌شود که جردن بلفورت جوان و پر انرژی، وارد دنیای پر رقابت وال استریت می‌شود. او به سرعت به موفقیت‌های بزرگی دست می‌یابد و شرکت سرمایه‌گذاری خودش را تأسیس می‌کند. اما این موفقیت‌ها با مصرف بی‌رویه مواد مخدر، برگزاری مهمانی‌های مجلل و روابط پیچیده همراه است. بلفورت و تیمش با فروش سهام‌های بی‌ارزش و فریب سرمایه‌گذاران، ثروت هنگفتی به دست می‌آورند. اما این سبک زندگی افسارگسیخته و غیرقانونی، عواقب ناگواری را برای او و اطرافیانش به همراه دارد.

جانگو

3. فیلم جانگوی زنجیرگسسته (Django Unchained)

یک فیلم وسترن حماسی و پرستاره به کارگردانی کوئنتین تارانتینو است که در سال 2012 اکران شد. این فیلم با روایت داستانی تکان‌دهنده از برده داری و انتقام، به یکی از آثار شاخص تارانتینو و سینمای معاصر تبدیل شده است.

داستان فیلم در جنوب آمریکا، چند سال پیش از جنگ داخلی آمریکا اتفاق می‌افتد. جانگو، برده‌ای سیاه‌پوست، توسط دکتر کینگ شولتز، یک شکارچی جایزه‌بگیر دندانپزشک، آزاد می‌شود تا به او در شکار چند خلافکار کمک کند. در ازای این کمک، شولتز به جانگو قول می‌دهد که به او کمک کند تا همسرش برومهیلدا را که در مزرعه‌ای بزرگ به اسارت گرفته شده، نجات دهد. این دو با هم سفری پر مخاطره را آغاز می‌کنند و در نهایت به مزرعه‌ای می‌رسند که برومهیلدا در آن نگهداری می‌شود.

تلقین

4. فیلم تلقین (Inception)

یک فیلم علمی تخیلی و اکشن به کارگردانی کریستوفر نولان که در سال 2010 اکران شد. این فیلم با داستان پیچیده و جذاب خود، به یکی از آثار ماندگار سینما تبدیل شده و طرفداران بسیاری را به خود جذب کرده است.

داستان تلقین حول محور دام کاب، یک دزد حرفه‌ای، می‌چرخد. او به همراه تیمی متخصص در نفوذ به ضمیر ناخودآگاه افراد، اطلاعات ارزشمند را می‌دزدد. اما این بار، ماموریتی متفاوت پیش رو دارد: کاشتن یک ایده در ذهن فردی دیگر. این ماموریت او را به سفری پرخطر در اعماق ضمیر ناخودآگاه می‌برد، جایی که مرز بین واقعیت و رویا به شدت مبهم می‌شود.

سایتو، یک سرمایه‌دار ثروتمند، از کاب می‌خواهد تا با کاشتن یک ایده در ذهن رقیب تجاری‌اش، او را وادار کند تا شرکت خانوادگی‌شان را منحل کند. در ازای این کار، سایتو قول می‌دهد که گذشته کاب را پاک کرده و به او اجازه دهد به زندگی عادی خود بازگردد.

کاب و تیمش با استفاده از یک داروی قوی خواب‌آور، وارد ذهن هدف می‌شوند. اما مقاومت ذهن هدف بسیار قوی‌تر از چیزی است که انتظار داشتند. برای غلبه بر این مقاومت، آن‌ها مجبور می‌شوند به لایه‌های عمیق‌تری از خواب نفوذ کنند. در هر لایه، چالش‌های جدیدی پیش روی آن‌ها قرار می‌گیرد و مرز بین واقعیت و رویا بیشتر از قبل محو می‌شود.

unnamed_11zon

5. فیلم جزیره شاتر (Shutter Island)

یک فیلم روانشناختی مهیج به کارگردانی مارتین اسکورسیزی که در سال 2010 اکران شد.

داستان "جزیره شاتر" در سال 1954 و در یک بیمارستان روانی دورافتاده رخ می‌دهد. تدی دانیلز، یک مارشال ایالات متحده، برای تحقیق در مورد ناپدید شدن یکی از بیماران خطرناک به این جزیره فرستاده می‌شود. در طول تحقیقات، تدی با اتفاقات عجیبی روبرو می‌شود که او را به شک در مورد واقعیت اطرافش می‌اندازد.

هرچه تدی بیشتر در جزیره پیش می‌رود، بیشتر به این باور می‌رسد که همه چیز یک توطئه است. رفتارهای عجیب کارکنان بیمارستان، ناپدید شدن شریکش، و رویاهای عجیبی که می‌بیند، همگی به او نشان می‌دهند که در دام یک بازی پیچیده افتاده است.

تدی به تدریج متوجه می‌شود که گذشته دردناکی دارد و به دلیل جنایتی که مرتکب شده، دچار اختلال روانی شده است. او تصورات خود را با واقعیت اشتباه می‌گیرد و نمی‌تواند بین رویا و واقعیت تمایز قائل شود.

رفتگان

6. فیلم رفتگان (The Departed)

یک اثر سینمایی ماندگار است که در سال 2006 به کارگردانی نابغه سینما، مارتین اسکورسیزی و با بازی ستارگانی همچون لئوناردو دی‌کاپریو، مت دیمون، مارک والبرگ و جک نیکلسون ساخته شد. این فیلم درام جنایی با داستانی پیچیده و بازی‌های درخشان، توانست در همان سال به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند و جوایز ارزشمندی را از آن خود کند.

رفتگان، در هفتاد و نهمین دوره جوایز اسکار، به عنوان بهترین فیلم سال انتخاب شد و علاوه بر آن، جوایز مهم دیگری از جمله بهترین کارگردانی، بهترین تدوین و بهترین فیلمنامه اقتباسی را نیز از آن خود کرد.

داستان فیلم رفتگان در دل دنیای تاریک و خطرناک مافیای ایرلندی در بوستون جریان دارد. بیلی کاستیگان، یک پلیس جوان و زیرک، ماموریت می‌یابد تا به عنوان یک جاسوس به درون این باند نفوذ کند و اطلاعات حیاتی را به اداره پلیس منتقل کند. از سوی دیگر، کالین سالیوان، یکی از افراد مورد اعتماد باند، به عنوان یک پلیس مخفی به اداره پلیس نفوذ می‌کند تا به سرکرده باند، فرانک کاستلو، کمک کند.

هر دو مرد در یک بازی مرگبار و پیچیده گرفتار می‌شوند. آن‌ها در تلاشند تا هویت واقعی یکدیگر را کشف کنند و در عین حال، به ماموریت‌های محول شده خود عمل نمایند. با گذشت زمان، شک و تردید در دل هر دو نفوذ می‌کند. بیلی به این می‌اندیشد که آیا کسی در اداره پلیس به کاستلو اطلاعات می‌دهد و کالین نیز نگران این است که آیا کسی در باند او، لو رفته است یا نه.

هوانورد

7.  فیلم هوانورد (The Aviator)

یک فیلم بیوگرافی تاریخی است که به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و با بازی درخشان لئوناردو دی‌کاپریو در نقش هوارد هیوز ساخته شده است. این فیلم حماسی، زندگی پر فراز و نشیب یکی از بزرگترین و عجیب‌ترین شخصیت‌های قرن بیستم را به تصویر می‌کشد.

هوارد هیوز، یک کارآفرین، خلبان، کارگردان و میلیونر آمریکایی است که در اوایل قرن بیستم به شهرت رسید. او با ساخت هواپیماهای غول‌پیکر و شکستن رکوردهای سرعت هوایی، نام خود را در تاریخ ثبت کرد. اما در کنار موفقیت‌های بزرگ، هیوز با مشکلات روانی شدیدی دست و پنجه نرم می‌کرد.

فیلم هواپیمابر، زندگی هیوز را از جوانی تا اواخر عمرش به تصویر می‌کشد. از ساخت اولین هواپیمای شخصی‌اش تا ساخت هواپیماهای غول‌پیکری که مرزهای فناوری را جابه‌جا کردند. اما در کنار این دستاوردها، فیلم به مشکلات روانی هیوز، روابط پیچیده‌اش با زنان، و مبارزه‌اش با وسواس‌های فکری نیز می‌پردازد.

منو بگیر

8. فیلم اگه می‌تونی منو بگیر (Catch Me If You Can)

یکی از فیلم‌های جذاب و پرطرفدار هالیوودی است که در سال 2002 اکران شد. این فیلم داستانی واقعی از زندگی فرانک آبیگنل جونیور، یک کلاهبردار نابغه را روایت می‌کند که در سنین نوجوانی با جعل چک‌های مسافرتی، خلبانی هواپیما، و حتی پزشکی، مقامات فدرال را به چالش می‌کشد.

فیلم با بازی درخشان لئوناردو دی‌کاپریو در نقش فرانک آبیگنل و تام هنکس در نقش کارآگاه کارل هاندریکس، به تعقیب و گریز هیجان‌انگیزی بین این دو شخصیت تبدیل می‌شود. فرانک آبگنال باهوش و زیرک، با استفاده از هوش و ذکاوت خود، هویت‌های مختلفی را برای خودش می‌سازد و به راحتی در جامعه نفوذ می‌کند. از سوی دیگر، کارآگاه هاندریکس نیز با جدیت و پشتکار تمام سعی می‌کند تا فرانک را دستگیر کند.

گتس

9. فیلم گتسبی بزرگ (The Great Gatsby)

داستان "گتسبی بزرگ" ما را به دنیای پر زرق و برق و پر از تناقض دهه 1920 آمریکا می‌برد. روایتی از زندگی مردی مرموز و ثروتمند به نام جی گتسبی که در پی احیای عشقی از دست رفته است.

داستان از زبان نیک کاراوی روایت می‌شود، نویسنده جوانی که به لانگ آیلند نقل مکان کرده و در همسایگی عمارت باشکوه گتسبی زندگی می‌کند. گتسبی با برگزاری مهمانی‌های مجلل و اسراف‌کارانه، نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند. نیک به تدریج درگیر زندگی گتسبی می‌شود و متوجه می‌شود که او عاشق دختر عموی نیک، دیزی، است و تمام ثروت و شهرتش را برای بازگشت به او به دست آورده است.

گتسبی، مردی است با رویایی بزرگ. او معتقد است با داشتن ثروت و قدرت می‌تواند به گذشته برگردد و عشق از دست رفته‌اش را دوباره به دست آورد. اما در دنیای پر زرق و برق و مادی‌گرایانه دهه 1920، رویاهای گتسبی به سرعت رنگ می‌بازند. او درمی‌یابد که پول نمی‌تواند عشق را بخرد و گذشته را تغییر دهد.

گیلبرت

10. فیلم چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار می‌دهد؟ (What's Eating Gilbert Grape)

"چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار می‌دهد؟" درام تکان‌دهنده‌ای است که در سال 1993 اکران شد و به کارگردانی لاسه هالستروم ساخته شده است. این فیلم داستان زندگی گیلبرت گریپ را روایت می‌کند که در شهر کوچکی در ایالت آیووا زندگی می‌کند و مسئولیت مراقبت از مادرش که به شدت چاق است و برادرش که دارای اختلالات ذهنی است را بر عهده دارد.

گیلبرت گریپ در خانواده‌ای زندگی می‌کند که مشکلات خاص خود را دارد. مادرش که به شدت چاق است، خانه‌نشین شده و از دنیای بیرون قطع ارتباط کرده است. برادر کوچکترش آرنی که دارای معلولیت ذهنی است، رفتارهای کودکانه و گاهی خطرناکی از خود نشان می‌دهد. گیلبرت به عنوان بزرگ‌ترین فرزند خانواده، تمام مسئولیت مراقبت از آن‌ها را بر دوش می‌کشد. او مجبور است همزمان با کار در فروشگاه مواد غذایی، از مادر و برادرش مراقبت کند و خانه را اداره کند.

با ورود بکی، دختری از شهری دیگر، به زندگی گیلبرت، کمی امید و هیجان به زندگی روزمره‌اش تزریق می‌شود. اما این رابطه جدید، چالش‌های جدیدی را نیز برای گیلبرت ایجاد می‌کند. او باید بین عشق به بکی و مسئولیت‌هایی که نسبت به خانواده‌اش دارد، تعادل برقرار کند.

نظرات
پربازدیدترین خبرها