نمونههایی از این موضوع را میتوان در سریال حلقههای قدرت و سهگانه پیتر جکسون مشاهده کرد. برای مثال، وقتی گالادریل همراه نومهنوریها به سرزمین میانه میرفت، در عرشه کشتی به ایسیلدور برخورد و از او پرسید که آیا برای دیدن اولین منظره خشکی به عرشه آمده است. گالادریل گفت که خشکی تا لحظاتی دیگر دیده خواهد شد، در حالی که خودش از قبل آن را دیده بود.
در صحنه دیگری از فصل اول حلقههای قدرت، الروند به دیدار دوستش دورین در خازاد-دوم رفت و از فاصله دور شاهد مکالمه بین دورین و همسرش دیسا بود.
در ارباب حلقهها نیز زمانی که آراگورن، لگولاس و گیملی از سرزمین روهان میگذشتند، لگولاس توانست جزئیات گروهی از سواران را که با سرعت در حرکت بودند، از فاصله پنج فرسنگی تشخیص دهد.
این صحنهها نشان میدهند که الفهای تالکین دیدی بسیار تیزتر از انسانها دارند. در آثار تالکین نیز به این موضوع اشاره شده که الفها «بینایی بسیار قویتری نسبت به انسانها» دارند.
الفها تا چه مسافتی را میتوانند ببینند؟
برای پاسخ به این سؤال، لازم است که در ابتدا به طور خلاصه فرآیند بینایی را شرح دهیم. به طور کلی، نور از یک جسم ساطع شده و پس از عبور از مردمک چشم، تصویری روی شبکیه ایجاد میکند و فاصله جسم از چشم بر وضوح تصویر تأثیر میگذارد. پروسه دیدن یک شیء به این صورت است و احتمالاً چشمهای الفها در حلقههای قدرت و ارباب حلقهها نیز تفاوت زیادی با این روند ندارند.
شاید در دنیای تالکین، شبکیه چشم الفها پیشرفتهتر باشد. برای مثال، آراگورن در ارباب حلقهها «سایهای تاریک در دوردست» را دید، اما لگولاس توانست جزئیات بیشتری را تشخیص دهد.
به طور کلی، الفها در دنیای ارباب حلقهها ویژگیهای منحصربهفردی داشتند و نمیتوان برای میزان بینایی آنها حد دقیقی تعیین کرد. آنها به اندازهای میدیدند که تالکین برای پیش بردن داستانش به آن نیاز داشت.
الفها چه تفاوتی با انسانها دارند؟
در ارباب حلقهها، الفها از عمر جاودانه برخوردار بودند، هرچند بسیاری معتقد بودند که این موهبت چندان خوشایند نیست. آنها در برابر پیری و بیماری مصون بودند. افزون بر دید قوی، الفها قادر بودند موجودات سایهمانند مانند نازگولها را ببینند. برخی از الفها توانایی درمان داشتند و برخی دیگر میتوانستند با استفاده از حلقههای قدرت، برای سرزمینهای خود حفاظتی جادویی ایجاد کنند. شاید شگفتانگیزترین توانایی الفها، مهارت در ساخت اشیای جادویی بود. سیلماریلها، از آثار معروف آنها، در سیلماریلیون نقش مهمی داشتند.
اهمیت سیلماریلها تنها با حلقه سائورون قابل مقایسه بود. آینه گالادریل، پالانتیرها و نان لمباس، همگی از ساختههای الفها بودند که از عمر طولانی خود به خوبی بهره برده بودند. همچنین، در نوشتهای از تالکین، توضیح داده شده که الفها در مهارت تلهپاتی (به نام ósanwe) برتر از انسانها بودند، هرچند همه موجودات به طور ذاتی این توانایی را داشتند.