بهترین سریال‌های علمی-تخیلی تاریخ؛ از «لاست» تا «دارک»

در اینجا فهرستی از بهترین سریال‌های علمی-تخیلی را معرفی خواهیم کرد؛ سریال‌هایی که در زمان خودشان مخاطبان زیادی را جذب کردند و به آثاری ماندگار و مثال‌زدنی در تاریخ سریال‌سازی تبدیل شدند.

شناسه خبر: ۴۳۵۹۲۶
 بهترین سریال‌های علمی-تخیلی تاریخ؛ از «لاست» تا «دارک»

فرادید نوشت: سریال‌های علمی‌تخیلی همیشه برای مخاطبان جذاب بوده‌اند؛ آثار این ژانر پر از ایده‌های جالب و دنیاهای ناشناخته هستند، از سفر در زمان گرفته تا دنیاها و موجودات ناشناخته. اما آن چیزی که یک سریال علمی‌تخیلی را به درجه‌ای عالی می‌رساند، داستان و شخصیت‌هایی هستند که ما را با خود همراه می‌کنند و به ما نشان می‌دهند که در هر دنیایی، چه در فضا و چه در آینده‌ای دور، انسان‌ها هنوز همان احساسات، چالش‌ها و درگیری‌ها را دارند.

حتی با داشتن بهترین جلوه‌های ویژه، بدون وجود یک داستان گیرا و جذاب، هیچ اثر درخشانی شکل نخواهد گرفت. یک داستان قوی می‌تواند بیننده را در دنیای خودش غرق کند و او را به فکر فرو ببرد. در ادامه، بهترین سریال‌های علمی‌تخیلی که با داستان‌های جذاب، شخصیت‌های به‌یادماندنی و دنیاسازی فوق‌العاده، طرفداران این ژانر را شگفت‌زده کرده‌اند معرفی می‌کنیم.

1. لاست (Lost)

لاست

 

این سریال یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین آثار تلویزیونی است که با داستانی پیچیده و پر از راز و رمز، بینندگان را مجذوب خود کرد. این سریال که در ژانر علمی-تخیلی قرار می‌گیرد، برخلاف بسیاری از آثار این سبک، در فضا یا آینده‌ای دور رخ نمی‌دهد، بلکه در جزیره‌ای متروکه روایت می‌شود؛ جایی که گروهی از مسافران پس از سقوط هواپیمای‌شان برای بقا تلاش می‌کنند.

 

 

 

لاست به دلیل پیچیدگی‌های داستانی، معماهای متعدد و پیچش‌های غیرمنتظره، استانداردهای جدیدی را در روایت علمی-تخیلی ایجاد کرد. هرچند پایان سریال نتوانست انتظارات همه مخاطبان را برآورده کند، اما همچنان یکی از قوی‌ترین و تأثیرگذارترین آثار این ژانر محسوب می‌شود. قدرت نویسندگی این اثر الهام‌بخش بسیاری از سریال‌های بعدی بوده و به عنوان یکی از ماندگارترین سریال‌های تلویزیونی شناخته می‌شود.

 

2. اندور (Andor)

اندور

 

سریال Andor بدون شک یکی از بهترین آثار لایو-اکشنی است که پس از خرید Lucasfilm توسط Disney ساخته شده است. اگرچه The Mandalorian نیز با حال و هوای وسترنی خود موفق عمل کرد، اما Andor بیشتر در چارچوب دنیای جنگ ستارگان جای می‌گیرد و حلقه ارتباطی بین سه‌گانه پیش‌درآمد و سه‌گانه اصلی این فرنچایز است. این سریال چگونگی شکل‌گیری اتحاد شورشیان و فداکاری‌های بزرگی را که برای نیروهای مقاومت در برابر امپراتوری نیاز بود، به تصویر می‌کشد.

 

 

یکی از ویژگی‌های برجسته این سریال پرداختن بدون تعارف به خشونت و استبداد امپراتوری کهکشانی است. این اثر به خوبی مفهوم «جنگ» را در جنگ ستارگان بازتعریف کرده و با دیالوگ‌های عمیق و تک‌گویی‌های تأثیرگذار، به بررسی زندگی تحت حاکمیت یک رژیم توتالیتر و بهای ایستادگی در برابر آن می‌پردازد. از جمله دیالوگ‌های ماندگار سریال، سخنرانی‌های لوتن رائل و ماروا اندور در قسمت پایانی است که از بهترین لحظات سریال محسوب می‌شود. این سریال با فضای تاریک، روایتی جذاب و قهرمانانی که در منطقه‌ای خاکستری از لحاظ اخلاقی قرار دارند، تجربه‌ای متفاوت و عمیق از دنیای جنگ ستارگان ارائه می‌دهد.

3. سفینۀ جنگی گالاکتیکا (Battlestar Galactica)

سفینه

این سریال نسخه‌ای به‌روزشده از سریالی کلاسیک به همین نام در سال ۱۹۷۸ است. این اثر علمی-تخیلی، داستانی در آینده‌ای دور را روایت می‌کند که در آن بشریت از منظومه شمسی خارج شده و درگیر جنگی طولانی با نژاد ربات‌های هوشمند موسوم به سایکلون‌ها است. اما آنچه نسخه مدرن این سریال را از دیگر آثار این ژانر متمایز می‌کند، نمایش واقع‌گرایانه و انسانی از یک تمدن در آستانه نابودی است.

این سریال در طول چهار فصل موفق به دریافت جوایز متعددی شد و در زمینه‌های مختلفی از جمله جلوه‌های بصری، تدوین صدا و مهم‌تر از همه، نویسندگی، مورد تحسین قرار گرفت. داستان زندگی خدمه سفینه گالاکتیکا پس از حمله مرگبار سایکلون‌ها، بار دیگر ثابت می‌کند که جوهره واقعی داستان‌های علمی-تخیلی، نه تکنولوژی و فضا، بلکه ماهیت و سرنوشت بشریت است.

4. بابیلون 5 (Babylon 5)

بابیلون

فرادید نوشت: این سریال یکی از آثار برجسته علمی-تخیلی تلویزیونی است که داستان آن در ایستگاه فضایی Babylon 5 جریان دارد؛ مکانی که پس از جنگ‌های بین‌گونه‌ای ویرانگر به عنوان منطقه‌ای بی‌طرف برای مذاکرات دیپلماتیک ایجاد شده است. داستان این سریال حول شخصیت‌هایی می‌چرخد که در این ایستگاه فضایی زندگی می‌کنند و علاوه بر چالش‌های شخصی و روابطشان، درگیر تنش‌ها و درگیری‌های کهکشانی می‌شوند که سرنوشت جهان‌هایشان را تهدید می‌کند.

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد بابیلون ۵ که آن را از سایر آثار تلویزیونی متمایز می‌کند، انسجام روایی آن است. از همان ابتدا، داستان برای پنج فصل طراحی شده بود و برخلاف بسیاری از سریال‌های آن زمان، هر قسمت مستقیماً به قسمت‌های قبل و بعد متصل بود. این سبک روایت منسجم، که در زمان خود نادر بود، بعدها به استانداردی برای بسیاری از سریال‌های مدرن تبدیل شد. همین ویژگی باعث شده است که بابیلون ۵ همچنان در میان طرفداران ژانر علمی-تخیلی محبوب بماند.

5. پرونده‌های مجهول (The X-Files)

پرونده ها

پرونده‌های ایکس یکی از ماندگارترین و تأثیرگذارترین سریال‌های علمی-تخیلی است که بیشتر به مضامین ماوراءالطبیعه و ناشناخته‌ها می‌پردازد تا سفرهای فضایی و تکنولوژی پیشرفته. داستان این سریال حول دو مأمور ویژه اف‌بی‌آی، فاکس مالدر و دانا اسکالی می‌چرخد که مسئول بررسی پرونده‌های حل‌نشده‌ای هستند که ارتباطی با پدیده‌های فراطبیعی دارند.

هر قسمت این سریال شامل پرونده‌ای متفاوت و مستقل بود که مالدر و اسکالی باید آن را بررسی می‌کردند. در کنار این ساختار اپیزودیک، پرونده‌های ایکس خط داستانی کلی و مرموزی درباره تهدید یک تهاجم بیگانه داشت که در طول سریال گسترش می‌یافت. اگرچه پایان این سریال، مانند بسیاری از آثار طولانی‌مدت، انتظارات همه طرفداران را برآورده نکرد، اما همچنان یکی از ستون‌های اصلی ژانر علمی-تخیلی محسوب می‌شود و تأثیر آن بر سریال‌های پس از خودش غیرقابل انکار است.

6. جداسازی (Severance)

جداسازی

جداسازی یکی از جدیدترین و موفق‌ترین سریال‌های علمی-تخیلی است که در مدت کوتاهی پس از انتشار توانست توجه گسترده‌ای را به خود جلب کند. اگرچه در این سریال خبری از سفینه‌های فضایی و جنگ‌های کهکشانی نیست، اما داستان آن به شکل فوق‌العاده‌ای به یکی از مسائل مهم فرهنگی و اجتماعی معاصر می‌پردازد.

داستان این سریال درباره گروهی از کارمندان یک شرکت اسرارآمیز است که تحت فرآیندی به نام «جداسازی» قرار گرفته‌اند. این فرآیند باعث می‌شود که خاطرات کاری و شخصی آن‌ها کاملاً از هم جدا شده و دو شخصیت مستقل در آن‌ها شکل بگیرد: یک شخصیت «داخلی» که در محیط کار حضور دارد و یک شخصیت «بیرونی» که زندگی روزمره خود را سپری می‌کند. این ایده منحصربه‌فرد که در دل داستانی پررمز و راز روایت می‌شود، همراه با طراحی صحنه بی‌نظیر و بازی‌های درخشان، باعث شده است که جداسازی به یکی از متمایزترین آثار تلویزیونی سال‌های اخیر تبدیل شود.

7. گستره (The Expanse)

گستره

یکی از بهترین نمونه‌های علمی‌تخیلی کلاسیک در سال‌های اخیر سریال The Expanse است که بر اساس مجموعه کتابی به همین نام نوشته جیمز اس. ای. کوری ساخته شده است. داستان این سریال در آینده‌ای نه‌چندان دور جریان دارد، زمانی که بشریت بخش وسیعی از منظومه شمسی را مستعمره کرده است. اما تنش‌های همیشگی میان ملت‌ها اکنون در مقیاسی بین‌سیاره‌ای میان زمین، مریخ و کمربند سیارکی رخ می‌دهد.

روایت پرهیجان The Expanse با توطئه‌های پیچیده و پیش‌بینی‌ناپذیر، مخاطب را درگیر می‌کند و بدون آن‌که توضیحات اضافی ارائه دهد، بیننده را به کشف رازهای بزرگ داستان وا‌می‌دارد. این سبک روایت، تجربه‌ای فوق‌العاده هیجان‌انگیز و متفاوت را رقم می‌زند.

8. پیشتازان فضا؛ سری اصلی (Star Trek: The Original Series)

پیشتازان

بدون پیشتازان فضا، ژانر علمی‌تخیلی مدرن آن‌گونه که امروز می‌شناسیم وجود نداشت. این سریال که توسط جین رادن‌بری ساخته شد، پایه‌گذار یکی از بزرگ‌ترین فرنچایزهای علمی‌تخیلی تاریخ است. سال‌ها پیش از آنکه Star Trek به یک پدیده فرهنگی تبدیل شود، این مجموعه به‌تنهایی استانداردهای جدیدی در ژانر علمی‌تخیلی تعریف کرد.

ماجراجویی‌های کاپیتان کرک، افسر اول اسپاک، دکتر بونز و افسر ارتباطات اوهورا همچنان جذاب و دیدنی هستند. هر قسمت این سریال، علاوه بر روایت داستانی جذاب، حاوی تفاسیری اجتماعی درباره دهه ۶۰ میلادی است که بسیاری از آن‌ها همچنان مرتبط و قابل‌تأمل‌اند.

9. دارک (Dark)

دارک

سریال آلمانی Dark با روایتی پیچیده و رازآلود، به‌سرعت به یکی از پدیده‌های دنیای تلویزیون تبدیل شد. این سریال که نخستین محصول آلمانی زبان نتفلیکس بود، هنوز هم یکی از هیجان‌انگیزترین و تفکربرانگیزترین آثار علمی‌تخیلی سال‌های اخیر به شمار می‌رود.

داستان Dark درباره ناپدید شدن یک کودک در شهری کوچک در آلمان است که در ادامه، پرده از توطئه‌ای چندنسلی برمی‌دارد. هسته اصلی این توطئه، سفر در زمان است که به کمک کرم‌چاله‌ای پنهان در جنگل مجاور شهر ممکن شده است. ویژگی برجسته این سریال، پیچیدگی داستان و احترام به هوش مخاطب است. Dark بدون ارائه توضیحات اضافی، بینندگان را دعوت می‌کند تا در مسیری پر رمز و راز از روایت همراه شوند.

10. منطقه گرگ و میش (The Twilight Zone)

منطقه

کمتر پیش می‌آید که نام یک سریال به اصطلاحی رایج در فرهنگ عمومی تبدیل شود، اما منطقه گرگ‌ومیش دقیقاً چنین اثری است. اینکه امروز از اصطلاح "twilight zone" برای توصیف موقعیت‌های سوررئال و غیرمعمول استفاده می‌شود، گواهی بر تأثیر شگرف این مجموعه است.

این سریال آنتولوژی، شامل داستان‌هایی مستقل بود که هرکدام روایتی مرموز، عجیب و گاه ماورایی را ارائه می‌دادند. بسیاری از قسمت‌ها با پیچش‌های غیرمنتظره و پیام‌هایی اخلاقی همراه بودند. این سریال با اینکه ترکیبی از ژانرهای مختلف همچون وحشت و فانتزی را نیز در بر می‌گرفت، همچنان یکی از تأثیرگذارترین سریال‌های علمی‌تخیلی تاریخ محسوب می‌شود.

 

نظرات
پربازدیدترین خبرها