![«ژنرال گیبک» در سریال «سرنوشت یک مبارز» واقعا کیست؟](https://cdn.rahnamato.ir/thumbnail/RGzpjtfH11ni/-rvH5WIvbiNR17P6zPQ0lRA4lBDtEr53fzYLhj4swhQJvhaj63jsVxhEG8hfWe322KVfu-6BoC7sXCb8W_yHApDC6-bCx0r5K0e435y5X8PYwnZKjpGSkdC5w2EoVKaG/photo_5856042420830058223_x.jpg)
گیبک یکی از بزرگترین فرماندهان امپراتوری باکجه در دوران سه پادشاهی کره بود (دوران سهپادشاهی زمانی است که شبه جزیره کره تحت سیطره سه پادشاهی شیلا، باکجه و گوگوریو قرار داشت). او مردی بود که در آخرین سالهای پادشاهی باکجه و در روزهای بحرانی تاریخ آن سرزمین، برای دفاع از وطنش جانفشانی کرد.
اما چیزی که به ویژه نام او را در تاریخ ماندگار ساخت، نبردی معروف به نبرد هوانگسانبول است که در آن، گیبک با تمام وجود در برابر ارتش مهاجم شیلا ایستاد.
پیشینه و موقعیت اجتماعی
گیبک در اواخر دوران پادشاهی باکجه به یکی از مقامات ارشد این امپراتوری تبدیل شد. او در ساختار حکومتی مقام بلندی داشت و حتی عنوان «دالسول» را که رتبهای مهم بعد از مقام «جا-پیونگ» بود، به خود اختصاص داده بود. در کنار این مقام اداری، او از فرماندهان برجسته نظامی نیز به شمار میرفت و در زمان جنگها نقش مهمی ایفا میکرد.
نقاشی گیبک در معبد سامچونگ
اگرچه اطلاعات دقیقی از محل تولد گیبک در دست نیست، برخی منابع به زادگاه او در استان امروزی چونگچئونگنامدو اشاره دارند. گفته میشود که او از خاندان سلطنتی بویو بود و برخی متون تاریخی بیان میکنند که نام اصلیاش بویو سونگ بوده و «گیبک» لقب رسمی او بوده است. این لقب به احتمال زیاد به مقام بالای اجتماعی او اشاره دارد.
تهاجم شیلا و تصمیم سرنوشتساز گیبک
در سال 660 میلادی، ارتش شیلا با حمایت نیروهای امپراتوری تانگ چین به خاک باکجه یورش برد. این حمله غیرمنتظره سبب شد که دربار باکجه نتواند واکنش مناسبی نشان دهد. سپاه شیلا که تحت فرماندهی کیم یوشین قرار داشت، از شمال غربی وارد خاک باکجه شد و در منطقهی هوانگسانبول با ارتش گیبک روبهرو گردید.
با وجود اینکه تعداد نیروهای گیبک در برابر سپاه عظیم شیلا بسیار کم بود، او تصمیمی دشوار و دردناک گرفت. برای جلوگیری از اسارت خانوادهاش در دست دشمن، همسر و فرزندانش را به دست خود کشت. او در این باره گفته بود: «به جای آنکه در اسارت و خواری زندگی کنند، مرگی شرافتمندانه را برمیگزینم».
نبرد هوانگسانبول
گیبک با تنها 5000 سرباز داوطلب که همگی آماده جانفشانی بودند، در برابر 50,000 نیروی شیلا ایستاد. با وجود تفاوت عظیم در تعداد نیروها، گیبک و یارانش در چهار نبرد پیاپی موفق شدند نیروهای شیلا را شکست دهند و روحیه دشمن را تضعیف کنند.
با این حال، کیم یوشین فرمانده شیلا برای جبران شکستهای اولیه، یک گروه از سربازان را به میدان فرستاد که یکی از آنان، نوجوانی به نام کیم بانگول بود که در این نبرد کشته شد. این اتفاق باعث شد که ارتش شیلا با انگیزهای دوچندان به جنگ ادامه دهد. در نهایت، با وجود تمام فداکاریها و پیروزیهای اولیه، ارتش گیبک شکست خورد و خود او در میدان نبرد جان باخت.
مجسمه گیبک در موزه نظامی شهر نونسام
سقوط باکجه
پس از مرگ گیبک مقاومت باکجه به سرعت فروپاشید. پایتخت باکجه، سابیسئونگ، در محاصره قرار گرفت و شاه ایجا مجبور به فرار شد. اما او نیز سرانجام اسیر شد و امپراتوری باکجه سقوط کرد. با این حال، تا سال 663 میلادی، گروههایی از شورشیان باکجه تلاش کردند تا این امپراتوری را دوباره احیا کنند، اما نهایتاً در نبرد بائهگانگ این تلاشها سرکوب شد.
جایگاه تاریخی گیبک
گیبک نه تنها به عنوان یک فرمانده برجسته در تاریخ کره شناخته میشود، بلکه در متون تاریخی شیلا نیز ستایش شده است. در کتابهای تاریخنگاری مانند «سامگوک ساگی» و «سامگوک یوسا»، از او به عنوان فرماندهای شجاع و فداکار یاد شده است. گیبک به عنوان نماد وفاداری و مقاومت در تاریخ کره شناخته میشود. حتی در دورهی جوسئون، برخی مورخان او را به عنوان «وفادارترین فرمانده باکجه» معرفی کردهاند.