
راهنماتو- مهران مدیری تا به این لحظه ثابت کرده است که چندان به درد جهان فیلمهای بلند سینمایی نمیخورد و شاید بیشتر باید به همان روال همیشگی دست به ساخت سریالهای کمدی بزند. ساعت 6 صبح دومین اثر سینمایی مدیری است که پس از فیلم ساعت 5 عصر ساخته شده و به نظر میرسد حتی به نسبت فیلم اول مدیری نیز پسرفت داشته است.
به گزارش راهنماتو، حواشی زیادی حول محور فیلم ساعت 6 صبح به وجود آمده است. فیلم با وجود اینکه از نگاه بسیاری از منتقدین سینما به عنوان یک فیلم بد شناخته میشود، اما به هر حال با حضور مهران مدیری تا حدی میتوان انتظار داشت که حاشیهها نیز در اطراف او و فیلمش پرسه بزنند. به هر حال اگر شما هم قصد دارید این فیلم را تماشا کنید، احتمالا خواندن این مقاله از راهنمای فیلم به شما کمک خواهد کرد؛ با ما همراه باشید.
بیشتر بخوانید: آیا سریال بلیط یک طرفه ارزش دیدن دارد؟ بازیگران، داستان سریال و حواشی
داستان فیلم ساعت 6 صبح به کارگردانی مهران مدیری
فیلم ساعت ۶ صبح داستان دختری به نام سارا را روایت میکند که موفق به دریافت بورسیه تحصیلی از دانشگاهی در کانادا شده و قرار است ساعت ۶ صبح تهران را به مقصد تورنتو ترک کند. دوستانش به مناسبت این سفر مهمانی خداحافظی برای او ترتیب میدهند، اما در حین برگزاری مهمانی، پلیس وارد خانه میشود و همه مهمانها را دستگیر میکند. سارا که موفق به مخفی شدن از دید مأموران میشود، وارد چالشهایی میشود که این تنها آغاز ماجراست.
بازیگران فیلم ساعت 6 صبح
- مهران مدیری
- سمیرا حسنپور
- مهرداد صدیقیان
- مونا فرجاد
- منصور نصیری
- تینو صالحی
- سعید زارعی
- روژان ایرجی
- خیام وقار کاشانی
- وحید منتظری
آیا فیلم ساعت 6 صبح ارزش دیدن دارد؟
نظر من این است که نه؛ این فیلم ارزش دیدن ندارد.
بیشتر بخوانید: فیلم Anora؛ روایتی خیرهکننده که اسکار ۲۰۲۵ را تسخیر کرد!
آیا فیلم ساعت 6 صبح ارزش دیدن دارد؟
پیش از این که در مورد خود فیلم حرف بزنیم باید در مورد مسائل پیرامونی فیلم سخن گفت. یکی از موارد قابل بحث در مورد فیلم، حضور علی اوجی در این فیلم در قامت تهیهکننده است. به شخصه بارها از خودم پرسیدهام که افرادی مثل علی اوجی دقیقا چه خدمتی به سینمای ایران کرده و میکنند؟ یا این که اصلا امثال آقای اوجی چهکاره سینما هستند؟
امروز وقتی اوجی را در قامت تهیهکننده میبینم متوجه میشوم که اوجی علاوه بر این که پیوسته در بازیگری بد عمل کرده است، در قامت تهیهکننده نیز چنگی به دل نمیزند و یکی از عواملی که فیلم مدیری را با شکست مواجه میکند مسائل مربوط به تهیه این اثر است. هیچکدام از انتخابهای تهیهکننده موفق نبودهاند. تهیهکننده به عنوان یک گردآورنده وظیفه دارد از انتخاب عوامل بر پایه صلاحیت اطمینان حاصل کند و ما در فیلم 6 صبح با انتخابهایی طرفیم که یکی از دیگری نادرستتر به نظر میرسند؛ از انتخاب بازیگر گرفته تا دیگر عوامل که هیچکدام در خدمت فیلم نیستند.
اما در مورد فیلم باید گفت که مدیری به عنوان نویسنده به هیچ عنوان در نوشتن فیلمنامه موفق نبوده است. فیلم دارای شرح و بسطهایی است که هیچکدام ضروری به نظر نمیرسند و در مقابل هیچکدام از عوامل ضروری پرداخت نشدهاند. سکانسهای مربوط به مهمانی تا حدی زیادی و خستهکننده پرداخت شدهاند که گویی مدیری تنها خواسته است با نوشتن این سکانسها زمان بخرد و فیلمش را که میتوانست در قالب یک فیلم کوتاه هم عرضه بشود، تبدیل به یک اثر یکی-دوساعته کند.
به هر حال اکثر سکانسهای فیلمنامه ضرورتی ندارند و میتوانستند نباشند یا به شکل دیگری باشند. در عوض درست زمانی که ما دوست داریم چیزی را بدانیم، متوجه میشویم که نویسنده ترجیح داده است در موردش حرفی نزند. فردی که سارا با او رابطه عاطفی داشته است کیست؟ چرا ما باید تنها با شنیدن یکی دو جمله در مورد این شخصیت خودمان را قانع کنیم. چنانچه این شخصیت برای نویسنده اهمیتی ندارد، چرا باید مدام نام او را بشنویم و در مورد او حرف زده بشود. به شکل کلی فیلمنامه سرشار از ناگفتههایی است که نویسنده باید میگفت و در عین حال سرشار از گفتههایی است که به نظر اضافهگویی میرسند.
در کنار این کارگردانی اثر نیز چندان چنگی به دل نمیزند. صحنه بیشتر به در سریالهای خانوادگی تلوزیون میخورند تا یک فیلم سینمایی. تمام قابهای مربوط به مهمانی شبیه به پوسترهای فیلمهای کمدی-رمانتیک از کار در آمدهاند و دریغ از یک پلان با قاببندی سینمایی.
تعداد زیادی بازیگر که همه در ایفای نقش ناموفقند جلوی دوربین مدیری رفت و آمد میکنند و اصلا مشخص نیست چرا یکی از جلو دوربین رد میشود و دیگری چرا جلو دوربین میایستد. در این میان رفتار دوربین به شکلی است که انگار به اجبار باید تمام این افراد را در خود جا بدهد بدون اینکه حتی یک نفر در این میان کار ویژهای انجام داده باشد.
در مورد بازیگریها که الحق باید سکوت کرد. بازیها به حدی شلخته نادرست به نظر میرسند که آدم را به خنده وادار میکنند؛ از همه بدتر بازی خود مدیری است. مدیری به حدی اگزجره و غیر طبیعی بازی میکند که مخاطب احساس میکند که هنوز با «شیرفرهاد» در «شبهای برره» طرف است.
فیلم مدیری تا حدی غیر سینمایی است که واقعا انگار شما را به یک مهمانی دعوت کردهاند و یک فیلمبردار از زاویههای بدی شروع به تصویربرداری از مهمانها کرده است؛ درست مثل مهمانیهای عروسی دهه شصت و هفتاد.
به هر حال این فیلم مدیری علاوه بر این که برای او پیشرفت خاصی را به ارمغان نیاورده است، نشاندهنده پسرفت او در همه زمینههاست. پیشنهاد میکنم اگر تا به این لحظه این فیلم را ندیدهاید، پیش از دیدن آن خودتان را برای یک ساعت و نیم اعصاب خردی آماده کنید.