بهنام تشکر همراه با بهرام صادقی به ملکوت می‌رود!

با کتابی که امروز معرفی می‌کنیم قرار است حسابی بترسید. یکی از بهترین رمان‌های زبان فارسی به قلم یکی از نویسندگان مهم تاریخ ادبیات فارسی با فضایی وهم‌آلود و ترسناک منتظر است تا با صدای بهنام تشکر شنیده بشود. با ما همراه باشید.

شناسه خبر: ۴۴۳۵۵۲
بهنام تشکر همراه با بهرام صادقی به ملکوت می‌رود!

راهنماتو- « در ساعت یازده شب چهارشنبه ی آن هفته، جن در آقای مودت حلول کرد.» همه چیز با همین یک جمله شروع می‌شود و شما به ناگاه وارد جهانی با تصویرهای اکسپرسیونیستی و هول‌انگیز می‌شوید. جهان داستان شما را با خود به تاریک‌ترین نقاط روان انسان خواهد برد و شما از دل این داستان جهان دیگری را خواهید دید.

به گزارش راهنماتو، بهرام صادقی (۱۵ دی ۱۳۱۵، نجف آباد - ۱۲ آذر ۱۳۶۳، تهران) پزشک و نویسنده ایرانی بود که داستان‌های کوتاه و بلندی از او به یادگار مانده است. رمانی که امروز قرار است به معرفی آن بپردازیم، یکی از معروف‌ترین داستان‌های بهرام صادقی و البته ادبیات فارسی است که در نوع خودش یگانه و بی‌همتا است. این کتاب با خوانش خوب بهنام تشکر گزینه بسیار خوبی برای شنیدن است که شما می‌توانید با خواندن این مقاله از راهنمای کتاب از چند و چون آن آگاه بشوید.

کتاب صوتی ملکوت با صدای بهنام تشکر

ملکوت رمان کوتاهی از بهرام صادقی نویسنده مهم ایرانی است که صادقی آن را در یک نشست چندساعته نوشت و خیلی زود به یکی از محبوب‌ترین رمان‌های ادبیات فارسی تبدیل شد. صادقی از مهم‌ترین اعضای «جنگ اصفهان» بود که بیشتر با نوشتن داتستان کوتاه مشغول بود و بلندترین اثر او «ملکوت» که البته چندان بلند هم نیست، او را به شهرت بسیاری در میان قشر علاقه‌مند به ادبیات رساند. بهنام تشکر با استفاده از لحنی بسیار دوست‌داشتنی، در خوانش این کتاب تا آجا که می‌توانسته حق مطلب را ادا کرده است.

شنیدن این رمان زیبا و کوتاه را با صدای بهنام تشکر به شما پیشنهاد می‌کنیم.

داستان رمان ملکوت در مورد چیست؟

داستان رمان با حلول جن در آقای مودت شروع می‌شود و پیچیدگی‌هایی که در ادامه پیش روی او و دوستانش قرار دارد آن را پیش می‌برد. رمان ملکوت را نه می‌توان یک رمان به معنی واقعی آن دانست چرا که چندان که از یک رمان انتظار می‌رود طولانی نیست، و نه می‌توان داستان کوتاه قلمداد کرد چرا که به اندازه یک داستان کوتاه، کوتاه نیست. به هر حال این رمان داستان فردی موسوم به «آقای مودت» است که درست در زمانی که با دیگر دوستانش به باغی برای تفریح رفته‌اند جن‌زده می‌شود. دوستان آقای مودت او را فورا برای معالجه نزد پزشکی می‌برند که از بد حادثه خود او نیز سر و سری با اجنه دارد و این تازه شروع فلاکت‌های این چند نفر است.

نظرات
پربازدیدترین خبرها