امراله ابراهیمی ضمن نظر به اهمیت سلامت روان مردان بیان کرد: صحبتهایم را با پرسشی آغاز میکنم که در دنیای امروز بسیار مورد تأمل است. آیا الگوی شیوع مشکلات روانشناختی و بیماریهای جسمی، تفاوت جنسیتی دارد یا خیر؟
او ادامه داد: آمار و ارقام نشان میدهد که مردان در برابر ابتلا به برخی اختلالات مستعدترند. بر این اساس، در حالی که افسردگی، استرس و وسواس بین زنان شیوع بیشتری دارد، بین مردان، برخی اختلالات شخصیت، مانند شخصیت ضداجتماعی شایعتر است.
عضو هیئتعلمی گروه روانشناسی سلامت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان سپس توضیح داد: بر اساس نکتۀ یادشده ممکن است که پرخاشگری، دعواهای خیابانی و برخی منازعات محیط کار بین مردان بیشتر دیده شود. این مسائل میتواند برآمده از تفاوتهای شخصیتی و بیولوژیکی افراد یا زن و مرد باشد. حتی اقدام به خودکشی بین مردان بهگونهای است که بیش از زنان به مرگ منتهی میشود.
این روانشناس بالینی با نظر به مسائل سایکوسوماتیک یا روانتنی یادآور شد: روانتنی در مردان میتواند به بروز امراضی چون بیماریهای قلبی، عروقی، فشار خون و دیابت منجر شود یا برای مثال در فرد مشکلات اسکلت عضلانی خودنمایی کند.
رئیس سازمان نظام روانشناسی استان اصفهان با نظر به عوامل روانشناختی تصریح کرد: بروز این بیماریها میتواند متأثر از استرسها و فشار مسئولیتی است که مرد در حوزۀ مدیریت اقتصادی خانواده به عهده دارد. نبود منابع و امکانات مالی از یک سو و نبود آموزش در زمینۀ سلامت روان، میتواند مقدمۀ بروز برخی عوامل روانشناختی و روانتنی باشد.
ابراهیمی با نظر به نقش شهروندان در حفظ سلامت یکدیگر اظهار کرد: شهروندان در برابر یکدیگر مسئولیت دارند. هر شهروندی با آگاهی و درک درست از استرسهایی که یک مرد ممکن است در زندگی با آنها مواجه شود، میتواند رفتارها و برخوردهای بهتری داشته باشد. ما نیز باید بتوانیم احساسات خودمان و هم احساسات طرف مقابل را درک کنیم.
او با ذکر اینکه میتوان دنیا را از دید یک مرد نگاه کرد، گفت: وقتی میگوییم دنیا را از دید فردی دیگر ببینیم، یعنی به منتالیزیشن یا پدیده ذهنیسازی اقدام کنیم. برای نمونه، خوب است که همسر یک مرد بتواند از روی چهره و خلقوخوی شوهرش تشخیص دهد که روز پراسترس و دشواری را پشتسر گذاشته است یا خیر. این آگاهی میتواند از بروز برخی مشکلات بین زن و مرد جلوگیری کند. از همین مسیر ذهنیسازی و درک، درگیریها و اختلافات خانوادگی هم به حداقل میرسد.
عضو هیئتعلمی گروه روانشناسی سلامت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با تأکید بر اینکه انتظاراتی که فرهنگ ما از مردان دارد بر روان این گروه تأثیرگذار است، بیان کرد: زنان راحت از افسردگی و ناامیدی خود صحبت میکنند. از گریهکردن ابایی ندارند. اما در مردان وضعیت متفاوت است. متأسفانه این ما هستیم که یک نقش متفاوت و نادرست را به مردان میدهیم.
بدون مردان سالم، جامعۀ سالم نخواهیم نداشت
این روانشناس بالینی تأکید کرد: نباید پسرانمان را با یک الگوی رفتاری جنسیتی بزرگ کنیم که دیگر کارایی خود را از دست داده است. مردان هم باید بتوانند از افسردگی و اندوهشان صحبت کنند. وقتی پسری اشک میریزد، به او میگویند مرد که گریه نمیکند! این در حالی است که گریه زن و مرد ندارد، هر انسانی باید بتواند از احساساتش صحبت کند. هر انسانی باید مشکلاتش را به زبان آورد و از دیگران کمک بخواهد.
رئیس سازمان نظام روانشناسی استان اصفهان یک زندگی و جامعه سالم را نیازمند مردان و زنان سالم دانست و توضیح داد: در هر دو عرصۀ پیشگیری و ارتقای سطح سلامت باید تلاش کنیم. امروزه، روانشناسی تأکید دارد که باید منابع درون روانشناختی و سرمایۀ روانشناختی افراد را توسعه دهیم. کاهش انواع استرس، ناامیدی، بدبینی ازجملۀ آن اقدامات است.
ابراهیمی اضافه کرد: باید در مردان احساس خودکارآمدی، احترام و عزتنفس ایجاد کرد. این همان سرمایهای است که اگر در مردی شکل بگیرد و بداند محیط اطرافش، ازجمله همسر و فرزندانش حامی او هستند، درکش میکنند، او را میفهمند و در لحظات مختلف زندگی واکنش مناسب نشان میدهند، سلامت روانش نیز بهتر تأمین میشود.
او آموزش در حوزۀ سلامت روان را بسیار حیاتی دانست و گفت: برخورداری از یک خانوادۀ کارآمد یا رسیدن به تعاملات بهتر در گرو تأمین سلامت روان است. اگر در مسئلۀ سلامت روان به آموزش و پیشگیری توجه شود، از هدررفت هزینهها در مسیر درمان جلوگیری میشود. این مسئله کمککنندۀ سیستم بهداشت و درمان و بر کارآیی جامعه هم اثرگذار است.
عضو هیئتعلمی گروه روانشناسی سلامت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با تأمل در این نکته که امروزه جامعه ازجمله مردان به گرفتن مشاوره اهمیت میدهند، توضیح داد: همۀ ما نهفقط در حوزۀ سلامت روان، بلکه در موضوعات و ابعاد مختلف زندگی به مشاوره نیازمندیم. همۀ ما توانمندیهای روانشناختیای در وجودمان نهفته است که باید بکوشیم از آنها همسو با پیشرفت جامعه و در جنبههای گوناگون اقتصادی و اجتماعی استفاده کنیم.
این روانشناس بالینی با تأمل در تغییر خلق افراد اظهار کرد: اگر مردی یا هر فرد دیگری احساس میکند که خلقش عوض شده است، دیگر دست و دلش به کاری نمیرود، انگیزهای برای شروع کارهای نو ندارد، لذت نمیبرد و همزمان نگرانیاش هم بیش از حد شده است، این را به مثابه تغییری در زندگی خود ببیند که درمانپذیر است. این مسائل درمانشدنی است و نباید در زندگی خانوادگی آنها را به اموری نسبت داد که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. با مراجعه به روانشناس و روانپزشک کاربلد و مطمئن میتوان از این مسیر عبور کرد. هرکسی میتواند کیفیت زندگیاش را ارتقا دهد.