
تمرکز عجیب یک مرد بر روی وارد کردن سم مار به بدن خودش ممکن است منجر به پیشرفت قابلتوجهی در توسعه پادزهرها شود؛ هرچند که دانشمندان بر این نکته تأکیددارند که هیچکسی نباید از این کار الگوبرداری کند.
این مرد بعدازآنکه بیش از پانصد بار خودش را در معرض نیش مارهای مختلف قرار داد، حالا دارای خونی است که میتواند درهای تازهای را به روی دنیای پادزهرها باز کند. چراکه حالا میتوان بدن او را منبع بینظیری از پادزهرهای تولید شده با طیف وسیعی دانست. تابه امروز این پادزهر تنها در موشها آزمایششده است (چراکه تقریباً هیچ انسانی بهجز این مرد متفاوت، حاضر به پذیرش چنین ریسکی نیستند).
بدین ترتیب نویسندگان مقاله جدید اطمینان دارند که بهزودی میتوانند پادزهر واحدی را تولید کنند که در برابر رایجترین نیشهای مارها مؤثر باشد.
دلیل نیاز مبرم به پادزهر چیست؟
هرساله در سراسر دنیا حدود صد هزار نفر براثر نیش مار جان خود را از دست میدهند و بسیاری از افرادی که زنده میمانند هم دچار نقص عضو شده یا آسیبهای دائمی دیگری میبینند. دراینبین، پادزهرها این قابلیت را دارند که از بیشتر این تراژدیها جلوگیری کنند، هرچند که نیش بسیاری از مارها (بیش از ۶۰۰ گونه مرتبط)، پادزهر ندارند؛ چون هزینه توسعه و تولید پادزهرها بسیار بالاست و از سوی دیگر اکثر قربانیان، توان پرداخت هزینههای گزاف را ندارند.
در حال حاضر و با استفاده از تکنیکهای فعلی، پادزهر برای هر گونه مار باید بهصورت جداگانه توسعهیافته و از مراحل آزمایشی بالینی عبور کند. درعینحال کلینیکهای پزشکی باید پادزهرهای مختلفی را برای هر گونه مار در منطقه خود ذخیره کنند که هزینه زیادی برای کلینیکهای کوچک به همراه دارد. اما به نظر میرسد که این وضعیت در آستانه تغییر است.
اعضای تیم تحقیقاتی حالا موفق به تولید یک پادزهر واحد شده که از موشها در برابر ۱۳ گونه از مارهای خانواده Elapidae محافظت کامل به عمل میآورد؛ نکته جالبتوجه اینجاست بسیاری از این گونه مارها حتی ارتباط نزدیکی با یکدیگر ندارند. درعینحال در برابر شش گونه مار دیگر که زهرشان مورد آزمایش قرار گرفت نیز محافظتی جزئی ایجاد شد. محققان این تحقیق اطمینان دارند که در آستانه دستیابی به پادزهر واحدی هستند که از نیش تمام مارهایی که فقط از سمهای عصبی استفاده میکنند، محافظت میکند که شامل تقریباً نیمی از گونههای سمی جهان ازجمله مارهای کبرا، تایپانها، مامباهای سیاه و برخی مارهای دریایی میشود
اگرچه داشتن یک پادزهر واحد و مؤثر که در هر مکان یخچالدار قابل نگهداری باشد، شگفتانگیز و تحولآفرین خواهد بود، اما مسیر رسیدن به این نقطه قطعاً شگفتانگیزتر است.
اقدامی احمقانه و ایمنی بالا در برابر سم مار
فردی به نام"تیم فرید" مارها را دوست دارد و حتی به جمعآوری مارها میپردازد. اما داستان او به اینجا منتهی نمیشود؛ چرا که تیم از روش مهرداد ششم (یا شاید دزد دریایی ترسناک رابرتز) بهره میبرد. طبق روایت افسانهها، مهرداد ششم با تزریق تدریجی دوزهای زیادی از سمها، بهتدریج ایمنی در بدنش در برابر سمهای مختلف ایجاد میکرده.
فرید طول چهار ماه ۲۴ بار خودش را در معرض نیش مارها قرار داده تا سم بهطور مستقیم از دهان مار وارد بدنش شود. او در سال ۲۰۲۳ دراینباره گفته بود: «باید از سمهای کم و رقیقشده شروع کنید و کمکم به سم خالص برسید. اما اگر در آن بازه چهارماهه، بتوانید به سم خالص برسید، واقعاً ایمن خواهید شد و در ادامه میتوانید تنها دوزهای نگهدارنده را وارد بدنتان کنید.»
دکتر جیکوب گلنویل نویسندهٔ اول مقاله توضیحدهندهٔ پادزهر، درخواست کرده که هیچکسی تلاش نکند تا روش فرید را پیش بگیرد: «هیچکس نباید تلاش کند که کاری شبیه تیم فرید انجام دهد. واضح بگویم: سم مار برای انسانها خطرناک است.»
اما به همین ترتیب فرید ایمنی فوقالعادهای در مقابل نیش مارها به دست آورد و در کانال یوتیوب او فیلمهایی را میبینیم که برخی از خطرناکترین مارهای جهان بهطور زنده او را نیش میزنند. خون او در اوج زمانی که درگیر این ماجرا بود، پادزهرهایی در برابر بسیاری از گونهها تولید کرده بود. او قبلاً دراینباره گفته بود: «من آنتیبادیهای خاصی در خونم دارم که هدفشان سم مار است و بیشتر انسانها هیچگونه آنتیبادی مشابهی در خونشان ندارند.»
تا زمانی که فرید از این کار دست کشید، خود را ۶۵۴ بار در برابر ۱۶ گونه مار ایمن کرده و به آنها اجازه داده بود که او را ۲۰۲ بار نیش بزنند. بااینحال، هرگز مقدار کافی از خون فرید برای تهیه پادزهر برای همه وجود نداشت، بنابراین مسیر دیگری لازم بود. مسئولان آزمایشگاه Centivax، فرید را زمانی شناسایی کردند که او دست از این اقدامات برداشته بود. در ادامه فرید در همکاری با دانشمندان دانشگاهی، آنتیبادیهایش را برای یافتن این مسیر در اختیار آنها قرار داد.
ساخت پادزهر
هر مار سمی سمهای متعددی در زهرش دارد که باعث میشود شکارچیان یا شکارها نتوانند در برابر آن مقاومت کنند. این سمها سریعتر از خود بدن مارها تکامل پیدا میکنند و به همین دلیل هم انواع مختلف و بینظیری دارند. محققان این آزمایشگاه با استفاده از آنتیبادیهای موجود در بدن فرید و سم خود مارها، ویژگیهای مشترکی را شناسایی کردند که باعث میشد یک آنتیبادی به نام LNX-D۰۹ بتواند فعالیت بسیاری از سمها را مسدود کند.
LNX-D۰۹ بهتنهایی در برابر شش گونه از ۱۹ گونه آزمایششده به موشها ایمنی داد؛ اما گروه تحقیقاتی اهداف بزرگتری داشت. بسیاری از سمهای مارهای خانواده Elapidae شامل PLA۲ هستند که برخلاف بیشتر سمها، برای مهار شدن نیازی به آنتیبادی ندارند و میتوان آن را با مولکول کوچک وارسپلادید مهار کرد. ترکیب LNX-D۰۹ با وارسپلادید کافی بود تا موشها از ۹ گونه با ویژگیهای بسیار متفاوت از هم محافظت شوند.
البته این اقدامات هنوز به تولید پادزهر جهانی منتهی نشده؛ از همین رو محققان این آزمایشگاه به دنبال آنتیبادی دیگری در خون فرید رفتند و بعد از شناسایی آنتیبادی SNX-B۰۳، آن را به LNX-D۰۹ و وارسپلادید افزودند.
گلنویل دراینباره توضیح داد: «وقتیکه به سه مؤلفه رسیدیم، سطح محافظت کاملاً بینظیری در برابر ۱۳ گونه از ۱۹ گونه به دست آوردیم و محافظت جزئی در برابر گونههای باقیماندهای که بررسی کردیم حاصل شد. به فهرستمان نگاه کردیم و گفتیم: 'مؤلفهٔ چهارم چیست؟' و اگر بتوانیم آن را خنثی کنیم، آیا محافظت بیشتری به دست میآوریم؟»
پادزهر برای مارهای دیگر
تمام مارهای موجود در این مطالعه سمهای عصبی تولید میکنند، اما مارهای افعی و دیگر مارها ترکیبی از سمهای عصبی و سمهایی دارند که به روشهای دیگری وارد عمل میشوند. گلنویل دراینباره توضیح داد: «سم مارهای افعی باعث آسیب زیادی به بافتها و لخته شدن خون میشود؛ این بدان معناست که مولکولهای کاملاً متفاوتی برای آنها نیاز خواهد بود.»
هزینه آزمایشهای بالینی پادزهر بسیار بالاست و وقتی نیاز به آزمایش برای چندین گونه باشد، این هزینهها بیشتر خواهد شد؛ اما بازار پادزهرهای با طیف وسیع، بسیار بزرگتر از پادزهرهای تکگونه است، بنابراین یافتن سرمایهگذارانی برای این پروژه دور از ذهن نیست. از سوی دیگر ذخیره دو پادزهر، یکی برای مارهای Elapidae و دیگری برای افعیها، حتی برای کلینیکهای کوچک نیز قابلدسترس خواهد بود.
گلنویل در بخش پایانی صحبتهایش گفت: «این فرایند میتواند برای عقربها و عنکبوتها نیز اعمال شود، اما با توجه به فاصله تکاملی بزرگ بین این موجودات، به ترکیبات متفاوتی نیاز خواهد بود.»
زندگی خصوصی پردردسر فرید
نکته عجیب اینجاست که وسواس تیم فرید برای اثبات نظریهاش دربارهٔ خود ایمنسازی، تأثیر ویرانگری بر زندگیاش در خارج از آزمایشگاه داشته است.
بث، همسر فرید پس از ۲۰ سال زندگی مشترک، چندی پیش از او جدا شد؛ چراکه دیگر طاقت علاقه شدید او به مارها را نداشت. بث در این رابطه گفته: «من و فرزندانمان هیچوقت برای تیم در اولویت نبودیم و مارها همیشه در اولویت بودند.
او خانوادهاش را از خود دور کرد و حالا هیچ رابطهای با دو پسرش ندارد. هر سال، پسرم به من میگوید: “روز پدر مبارک مامان”؛ چون عملاً فقط من را بهعنوان والد میشناسند.»
او ادامه داد: «همیشه نگران تیم بودم ولی هیچوقت از او نخواستم که ورود عمدی سم مار به بدنش را متوقف کند چون میدانستم کارش اهمیت دارد. از مارها وحشت داشتم و زندگی در کنارشان نزدیک به ۲۰ سال واقعاً ترسناک بود؛ آخر دیگر از کوره دررفتم. هردو پسرم احساس میکنند که پدری نداشتهاند.»
تیم در خانهاش در ویسکانسین آمریکا همچنان پنج عدد از کشندهترین مارهای دنیا را نگهداری میکند و گاهی به مارها اجازه میدهد تا او را نیش بزنند. او دراینباره گفت: «مارهای من شامل مار زنگی موجاوه، کبرای آبی، تایپان پاپوآ گینهنو، مامبای سیاه و مار زنگی غربی هستند و میتوانم از همهشان نیش بخورم.»
تیم امیدوار است که درد و رنجی که طی شانزده سال تحمل کرده، به نجات جان کسانی که سالانه از نیش مار جان میبازند، کمک کند.
خود او درباره مشکلات زندگی شخصیاش گفته: «حتی وقتی همسرم از اینکه اینهمه وقت با مارها میگذراندم خسته شده بود، باز هم میدانستم کارم مهم است. کار من واقعاً خطرناک است و شاید بعضیها فکر کنند دیوانهام؛ شاید هم حق با آنها باشد. اما اگر به تاریخ نگاه کنید، بیشتر کسانی که خودشان را برای آزمایشها نامزد کردهاند، دیوانه خطاب میشدند. ولی نتایج، خودشان حرف میزنند. وقتی از ماری نیش میخورم، خیلی درد دارد و جایش ورم میکند. اما این مسیر را فقط برای ایمنسازی شخصیام شروع کردم؛ چون با مارها کار میکردم، اما وقتی نتایج را دیدم، فهمیدم این میتواند برای نجات جان دیگران هم استفاده شود. تعداد زیادی از مردم از نیش مار میمیرند و میدانم واکسنی که من رویش کار میکنم وقتی کامل شود، به نجات جان انسانها کمک خواهد کرد.»