راهنماتو- «ما تحت اسارت گوگل هستیم.» بگذارید با مثالی از اثرگذاری گوگل بر رأیدهندگان آمریکایی شروع کنیم تا موضوع روشن شود. اما به نحوه اثرگذاری گوگل بر زندگی شخصی تکتکمان خواهیم پرداخت.
به گزارش راهنماتو، اگر امروز یک آمریکایی که هنوز تصمیم قطعی نگرفته به کامالا هریس یا دونالد ترامپ رأی بدهد، به سراغ گوگل برود و بخواهد دیدگاههای مختلف را درباره این دو نفر بخواند، پاسخی مشابه با سایر آدمها در سراسر جهان دریافت نخواهد کرد – حتی اگر پرسشی مشابه آنها پرسیده باشد.
اگر در گوگل تایپ کنید «آیا کامالا هریس نامزد خوب دموکراتها است؟»، آنوقت گوگل تصویری مثبت و بدون نقص از کامالا هریس جلوی رویتان خواهد گذاشت. این نتایج پیوسته در حال تغییر کردن هستند اما هفته گذشته، اولین لینک مربوط به نظرسنجی پیو با این عنوان بود که «هریس خونی تازه در رگهای دموکراتها است.» بعد از آن یک مقاله از آسوشیتد پرس با این عنوان قرار داشت که «اکثریت دموکراتها فکر میکنند که کامالا هریس رئیسجمهور خوبی خواهد شد» و لینکهای بعدی نیز شبیه به همین بودند.
اما اگر شما چیزهای منفی درباره هریس شنیده بودید، احتمالاً به جای پرسش قبلی این پرسش را مطرح میکردید که «آیا این نامزد دموکرات بد است؟» این دو پرسش اساساً یکسان هستند اما میزان بدبینی گوگل در مورد پرسش دوم خیلی زیاد است.
مثلاً در پاسخ به این پرسش، یک مقاله از نشریه ریزن در جایی بالای سرچها با این عنوان قرار دارد که «فراموش کردن اینکه هریس تا چه اندازه بد است، آسان بوده است.» سپس گزارشی از یو.اسنیوز و ورلد ریپورت توضیح میدهد که چرا هریس «بدترین اتفاقی نیست که ممکن است برای آمریکا رخ بدهد.» اما نتایج بعدی همه فقط انتقادی هستند. یک خبر از الجزیره توضیح میدهد که «چرا من به کامالا هریس رأی نمیدهم» که بعد از آن مجموعهای از پیامهای ردیت مبنی بر اینکه چرا او خوب نیست، قرار میگیرد.
همین دو-قطبی را میتوانید با مطرح کردن پرسش درباره دونالد ترامپ، نظریههای توطئه، مناظرههای سیاسی ستیزهجویانه و حتی اطلاعات پزشکی هم مشاهده کنید.
برخی کارشناسان معتقدند که گوگل صرفاً دارد صرفاً باورهای خودتان را به خودتان باز میگرداند. گوگل ممکن است که تعصبات و شکافهای اجتماعی موجود را بدتر و عمیقتر کند.
وارول کیهان، استاد سیستمهای اطلاعاتی در دانشگاه فلوریدای جنوبی، میگوید: «وقتی پای اطلاعاتی که میتوانیم در گوگل پیدا کنیم وسط است، ما در اسارت گوگل هستیم.»
ماشین تعصب و سوگیری
سارا پرچ، مدیر بازاریابی دیجیتالی در پلتفرم دراگون متریکس که به شرکتها کمک میکند تا از طریق روشهای شناختهشدهای مثل «بهینهسازی موتور جستجو» یا همان سئو، وبسایتهایشان را برای شناسایی بهتر توسط گوگل تنظیم کنند، میگوید: «همه مأمویت گوگل آن است که به افراد اطلاعاتی را بدهد که میخواهند اما گاهی این اطلاعاتی که مردم «فکر میکنند» که میخواهند، حقیقتاً مفید نیست.»
شغل پرچ نیاز به بررسی دقیق نتایج گوگل دارد و چندسال قبل او متوجه مشکلی شد. «من به موضوعاتی در گوگل دقت کردم که در هنگام مباحث و مناظرههای داغ وجود داشتند. در بسیاری از موارد، نتایج حیرتآور بودند.»
یکی از مشخصترین نمونهها به این نکته توجه کرده بود که گوگل چطور با پرسشهای خاص درباره سلامتی برخورد میکند. گوگل اغلب اطلاعات را از وب بیرون میکشد و در بالاترین قسمت نتایج برای فراهم کردن سریعترین پاسخ قرار میدهد که به آن «پاسخ ویژه گوگل» یا Featured Snippet گفته میشود.
پرچ در تحقیق خود «ارتباط بین قهوه و فشار خون» را جستجو کرد. «پاسخ ویژه گوگل» برای او مطلبی از کلینیک مایو [در آمریکا] را آورد که در آن عبارات «کافئین ممکن است بیماری کوتاه اما جدی در فشار خون شما ایجاد کند» برجسته شده بود. اما وقتی که پرچ عبارت «هیچ رابطهای بین کافئین و فشار خون وجود ندارد» را در گوگل جستجو کرد، «پاسخ ویژه گوگل» یک خط دیگر از همان مقاله کلینیک مایو را با این مضمون متناقض آورد که «کافئین اثرات بلندمدتی روی فشار خون ندارد و با افزایش خطر افزایش فشار خون مرتبط نیست.»
همین نتایج وقتی اتفاق افتاد که این عبارت را در گوگل جستجو کرد که «آیا نقص تمرکز و توجه و بیشفعالی یا همان ADHD به واسطه شکر اتفاق میفتد» و عبارت مقابل آن که «ADHD به واسطه شکر اتفاق نمیفتد.» «پاسخ ویژه گوگل» در حمایت از هر دو عبارت، جملاتی از همان مقاله مایو را بیرون کشید.
او همین روند را در مواجهه با پرسشهای سیاسی متوجه شد. بپرسید «آیا سیستم مالیات بریتانیا عادلانه است»، آنوقت گوگل یک نقل قول از عضو محافظهکار پارلمان به نام نایجل هادلستون برایتان میآورد که استدلال میکند حقیقتاً عادلانه است. حالا بپرسید «آیا سیستم مالیات بریتانیا عادلانه نیست»، آنوقت پاسخ ویژه گوگل توضیح میدهد که تا چه حد سیستم مالیات انگلستان به نفع ثروتمندان و در خمدت ایجاد شکاف و نابرابری بیشتر بوده است.
پرچ توضیح میدهد: «گوگل درواقع قطعاتی از متن را مبتنی بر آنچه مردم جستجو میکنند بیرون میکشد و آنها را با متونی تغذیه میکند که دوست دارند بخوانند.»
اما گوگل در دفاع از خود میگوید که نتایج کاملاً بیطرفانهای را صرفاً بر اساس آنچه مردم جستجو میکنند در اختیارشان میگذارد.
یکی از سخنگویان گوگل گفته است: «گوگل، به عنوان یک موتور جستجو، به دنبال آن است که نتایج باکیفیتی که با درخواستهای وارده شما منطبق است، به شما عرضه کند. ما یک دسترسی باز به طیفی از دیدگاهها از سراسر وب تهیه میکنیم و به افراد ابزارهای مفیدی میدهیم که بتوانند اطلاعات را ارزیابی و منابع را پیدا کنند.»
وقتی حباب فیلتر میترکد
بر اساس یک تخمین گوگل در هر ثانیه به 6.3میلیون درخواست پاسخ میدهد که در طی روز بیش از 9میلیارد جستجو است. بخش اعظم ترافیک اینترنت با یک جستجوی گوگل شروع میشود و مردم کمتر احتمال دارد که به روی چیزی به غیر از 5لینک ابتدایی که در گوگل ظاهر میشود، کلیک کنند. چه برسد به اینکه به پیج دوم گوگل هم سر بزنند.
در یک مطالعه که حرکت چشم کاربران ردیابی شد مشخص شد که افراد اغلب به چیزی غیر از نتایج صدر پیج نگاه نمیکنند. سیستم که لینکها در موتور جستجوی گوگل مرتبسازی میکند، قدرت عظیمی روی تجربه ما از جهان دارد.
گوگل میگوید که این شرکت دارد مسئولانه رفتار میکند. یکی از سخنگویان گوگل گفته است: «مطالعات آکادمیک مستقل این ایده را رد کردهاند که جستجوی گوگل دارد مردم را به سمت حبابهای فیلتر سوق میدهد.»
بحث درباره حبابهای فیلترشده و اتاقهای پژواک در اینترنت بحث داغی است اما برخی نیز میگویند شاید این مبحث اتاقهای پژواک در اینترنت زیادی بااهمیت دانسته شده باشد. با این حال کیهان – که درباره نقش موتورهای جستجو در سوگیری شناختی تأیید که میگوید افراد به دنبال اطلاعاتی هستند که باورهای فعلیشان را تأیید کنند است – میگوید، که هیچ تردیدی نیست که باورها و حتی هویتهای سیاسی ما تحتق تأثیر سیستمهایی هستند که آنچه در فضای آنلاین مشاهده میکنیم را کنترل میکنند.
«ما بسیار زیاد تحت تأثیر نحوه دریافت اطلاعات هستیم.»
سخنگوی گوگل میگوید در مطالعهای که در سال 2023 منتشر شده است، مشخص شده که قرار گرفتن افراد در معرض اخبار حزبی بیشتر به این واقعیت مرتبط است که آنها روی چه چیزهایی کلیک میکنند، نه آنکه گوگل در بدو امر اخبار حزبی را به آنها نشان میدهد. به یک معنا، این همان شکلی است که سوگیری تأیید عمل میکند: افراد به دنبال شواهدی هستند که از باورها ودیدگاهی فعلیشان حمایت میکند و دادهها و شواهدی که باورهای فعلی را به چالش میکشد، رد میکنند. اما حتی در همان مطالعه هم محققا میگویند که یافتههای آنها به هیچ عنوان نمیگوید که الگوریتمهای گوگل بیمشکل هستند.
«در برخی مواقع، مشارکتکنندگان ما در معرض مطالب به شدت حزبی و اخبار غیرقابل اعتماد در جستجوی گوگل قرار میگیرند و مطالعات گذشته نیز نشان میدهند که حتی تعداد کمی از این مواجهات میتوانند اثرات منفی عمیقی داشته باشند.»
سیلویا نوبلوچ-وسترویک، استاد ارتباطات رسانه در دانشگاهی در برلین در آلمان، میگوید: «صرف نظر از اینکه انتخاب کرده باشید با اطلاعاتی سروکار داشته باشید که شما را در حباب فیلتر شده محبوس نگه میدارند، بهرحال در بدو امر با دستهای مشخص از پیامها مواجه هستید. الگوریتمها نقشی بزرگ در این مشکل ایفا میکنند.»
ما مطالب را درک نمیکنیم – تقلید میکنیم
مارک ویلیام-کوک، موسس یک موتور جستجوی دیگر به نام AlsoAsked که نتایج گوگل را تحلیل میکند، میگوید: «به عقیده من همه مشکل ناشی از محدودیتهای تکنیکی در موتورهای جستجو و این حقیقت است که مردم این محدودیتها را درک نمیکنند.»
یک شرکت آمریکایی ضدگوگول به برخی از اسناد داخلی این شرکت دست یافته که برخی تکنیکهای این موتور جستجوگر در پاسخ به پرسشهای شما را فاش کرده است.
یکی از مهندسان گوگل در اسلایدی که در سال 2016 برای ارائه به گوگل تهیه کرده بود، نوشته بود: «ما اسناد را نمیفهمیم...ما آنها را جعل میکنیم. میلیاردها بار در روز مردم از ما میخواهند که اسناد مرتبط با درخواستشان را به آنها عرضه کنیم...ورای برخی مسائل ابتدایی، ما به سختی این اسناد را میفهمیم. ما به آدمها نگاه میکنیم. اگر اسناد واکنش مثبتی از آنها بگیرند، ما میفهمیم که خوب بوده است. اگر واکنش منفی باشد، احتمالاً بد است. این سادهسازی جادوی گوگل است.»
«ما به این نحو به آدم بعدی خدمترسانی میکنیم و اطلاعات را القا میکنیم و وانمود میکنیم که میفهمیم.»
به عبارت دیگر، گوگول تماشا میکند ببیند که آدمها وقتی یک اصطلاح را جستجو میکنند روی چه چیزهایی کلیک میکنند. وقتی به نظر میرسد که آنها با نوعی از اطلاعات اقناع شدهاند، احتمال بیشتری دارد که گوگل آن نوع نتیجه جستجو را برای درخواستهای مشابه در آینده هم عرضه کند.»
البته یکی از سخنگویان گوگل میگوید که این اسناد افشا شده قدیمی هستند و سیستم قبلاً این کار را میکرده و حالا صفحات وب پیچیدهتر شدهاند.
درواقع ویلیام-کوک میگوید که مردم باید بدانند وقتی عبارتی مثل «آیا ترامپ نامزد خوبی است» را جستجو میکنند، گوگل لزوماً آن پرسش را تحلیل و سپس پاسخ نمیدهد. بلکه، صرفاً اسنادی را برای شما میآورد که به کلیدواژههای عبارت شما مثل «ترامپ» و «نامزد خوب» مرتبط هستند.
ویلیام-کوک میگوید گوگل باید مردم را از نحوه عرضه اطلاعات آگاه کند اما این کار را نمیکند چون آنوقت نقصهای آن مشخص میشود.
در نهایت، کیهان میگوید که بسیاری از آدمها راحت نیستند که یکی از ثروتمندترین و قدرتمندترین شرکتهای جهان دارد درباره اینکه حقیقت چیست، تصمیمگیری میکند. اما پرسشهایی مطرح است: «آیا گوگل میتواند این مسئله را حل کند؟ آیا میتوانیم به گوگل اعتماد کنیم که مسئلهاش را حل کند؟ اصلاً قابل حل است؟ »
کیهان میگوید که فقط یک جواب میتوانم بدهم: «فکر نمیکنم که آنها به اندازه کافی در این زمینه تلاش میکنند.»