
راهنماتو- استفاده ظریف و نامحسوس از جریانات سیاسی حاکم در دورهای که داستان در آن روایت میشود، میتواند قصه را باورپذیرتر و واقعیتر جلوه دهد. اما اگر این روند به کلیشهسازی یا دیالوگهای سطحی و شعاری منجر شود، اصالت و تأثیر دیالوگنویسی از بین میرود. متأسفانه تینا پاکروان در سریال «تاسیان» بارها دچار این لغزش شده است.
به گزارش راهنماتو، در سریال «تاسیان»، بهمرور مخاطب با گرایشهای سیاسی شخصیتها آشنا میشود؛ نادر و اطرافیانش بهوضوح در جناح چپ جای میگیرند. این برساخت ایدئولوژیک در ذات خود میتوانست زمینهساز لایهمندی و عمق روایی شود. اما تینا پاکروان برای تثبیت این جایگاه، راهی را برگزیده که بیش از آنکه برآمده از زیست شخصیتها باشد، به نظر میرسد نوعی القای بیرونی و تصنعی است. دیالوگهایی مانند «این بدبخت»، «بورژوا»، یا «خطکشیهای طبقاتی» نهتنها در چند ثانیه پشت سر هم تکرار میشوند، بلکه فاقد ظرافت و زیرمتن هستند؛ گویی واژهها نه از درون شخصیتها، که از دهان نویسنده بیرون میآیند.
ایراد اصلی اینجاست که روایت بهجای آنکه از دل کنشها، روابط و موقعیتها شکل بگیرد، به کلامی شعارزده متکی میشود که باورپذیری را تضعیف میکند. مخاطب با واژههایی بمباران میشود که بار معنایی سنگینی دارند، اما هیچگونه زمینهسازی دراماتیکی برای آنها ارائه نمیشود. به همین دلیل، حتی خشنترین صحنهها در فضای سانتیمانتال سریال حل میشوند و تنش و جدیت خود را از دست میدهند. گویی فضای سریال آنقدر لطیف و فانتزی طراحی شده که در آن هیچچیز واقعی یا تهدیدکننده به نظر نمیرسد؛ نه فقر، نه سرکوب، نه ایدئولوژی. این سکانس را با هم میبینیم.