آیا تاکنون احساس کردهاید که میخواهید همه چیز را بشکنید؟ شاید روز سختی را پشت سر گذاشتهاید، رئیستان حرفی زده است که شما را عصبانی کرده یا مشتری در پاسخ به ایمیل واضح شما باز هم سوالاتی را پرسیده است که قبلاً به آنها پاسخ دادهاید.
مدتی از وضعیت کلافهکننده گذشته و واقعاً میخواهید از خشم خود رها شوید. خوب، طبق عقاید رایج، نشان دادن این خشم و تخلیه آن میتواند مفید باشد و از دچار شدن به مشکلات روانی جلوگیری کند.
باور به اینکه خشم باید تخلیه شود، به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد.
این باور به قدری در ذهن مردم جا افتاده است که حتی حمایت تجاری هم پیدا کرده است. بهعنوان مثال، اتاقهای خشم محبوبیت زیادی پیدا کرده و در شهرهای مختلف آمریکا، بریتانیا و مکانهای دیگر راهاندازی شدهاند. در این مکانها میتوانید خشم خود را با ضربه زدن به اشیای مختلف، معمولاً با چکش یا وسیلهای مشابه، تخلیه کنید. آنها ادعا میکنند این کار نه تنها سرگرمکننده است، بلکه میتواند اثر درمانی نیز داشته باشد.
بهطور مشابه، کسانی که به دنیای دیجیتال علاقه دارند، میتوانند ازطریق سایتهای مخصوص (rant sites) خشم خود را با کلمات و نفرت بروز دهند. این امکان نیز وجود دارد که روایتهای خشمگین دیگران را بخوانند و در مورد آنها نظر بدهند.
آیا این نوع تخلیه احساسی واقعاً همانطور که ادعا میشود، مفید است؟ برخلاف افسانه رایج در روانشناسی، بهنظر میرسد مضرات تخلیه خشم بیش از فواید فرضی آن باشد و احتمال اینکه فرد در آینده با خشونت عمل کند، را افزایش دهد. اما این ایده از کجا آمده و چطور اینقدر محبوب شده است؟
انباشته شدن فشار و تخلیه آن
مانند بسیاری از ایدههای روانشناسی محبوب، باور به اینکه خشم باید تخلیه شود، به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد. در آن زمان، روانشناسانی مانند زیگموند فروید احساسات جمعشده را به سیالاتی تشبیه میکردند که وقتی فشار زیادی به آنها وارد شود، باید تخلیه شوند. براساس این طرز فکر که برخی آن را «مدل هیدرولیک احساسات» مینامند، فشار عاطفی میتواند در ذهن ما انباشته شود تا جایی که باعث فشار روانی و علائم روانی شود.
فروید و همکارش یوزف برویر در کتاب ۱۸۹۵ خود با عنوان «مطالعاتی در باب هیستری»، روشهایی برای مقابله با این نوع هیجان احساسی ازطریق تخلیه روانی توضیح دادند. فروید باور داشت تخلیه احساسات باعث آرامش ذهنی میشود و این ایده کمکم به باوری رایج تبدیل شد.
در طول قرن بیستم، روانکاوان و افرادی دیگری که تحتتأثیر فروید بودند، شروع به بررسی تاثیر قدرت تخلیه روانی، بهویژه در ارتباط با خشم، برای درمان مشکلات روانی کردند. بنابراین، این تحقیقات پایهگذار این ایده در فرهنگ عمومی شدند، اما سپس برخی از روندهای عجیب و پرطرفدار سلامت به تقویت آن کمک کردند.
فریاد اولیه و دنیای خودیاری
در اوایل دهه ۱۹۷۰، مد جدید روانشناسی عامهپسند در آمریکا ظاهر شد که جان تازهای به ایده قدیمی تخلیه خشم بخشید.
روانشناسی به نام آرتور جانوف درمان فریاد اولیه (Primal Scream therapy) را ابداع کرد. او که در زمینه روانکاوی آموزش دیده و تحتتاثیر فروید بود، پیشنهاد کرد رواننژندی ناشی از دردهای عاطفی سرکوبشدهای است که در دوران کودکی اولیه به دست آمدهاند. او میگفت این تروما که ممکن است ناشی از کمبود توجه والدین، عدم تغذیه با شیر مادر یا حتی تجربه دردناک به دنیا آمدن باشد، ازطریق تخلیه احساسی دراماتیک و قوی، مانند فریاد زدن، قابل درمان است.
جانوف براساس کتاب معروف و تأثیرگذار «فریاد اولیه» که سال ۱۹۷۰ منتشر شد، پس از مشاهده پیشرفت در یکی از بیمارانش به این کشف رسید. در آن زمان، مرد جوانی به نام دنی ویلسون مجذوب نمایش صحنهای در لندن شده بود که در آن مردی مرتباً مادر و پدرش را با فریاد صدا بزند. با توجه به اینکه این نمایش به وضوح تأثیر زیادی بر ویلسون گذاشته بود، جانوف از او خواست سعی کند او هم همین کار را انجام دهد.
بعد از کمی قانع کردن، ویلسون قبول کرد. واکنش ویلسون به شدت احساسی بود و نفس کشیدنش سریع و نامنظم شده و با صدای بلند فریاد میزد: مادر! پدر! درنهایت او دچار تشنج شد و درحالیکه از درد به خود میپیچید، فریاد بسیار بلندی کشید.
ظاهراً این فریادها که از اعماق وجودش بود مشکل احساسی او را حل کرد و او فقط توانست بگوید: «موفق شدم! نمیدانم چه چیزی را، اما میتوانم احساس کنم!» این تجربه به شالوده روش جانوف تبدیل شد و او این روش را تنها راه برای رهایی از تروماهای عاطفی میدانست.
پژوهشها نشان داده است فریاد زدن باعث میشود افراد خشمگینتر شوند.
فرد میتوانست از روشهای مختلفی (گریه کردن، صحبت کردن یا البته فریاد زدن) برای رهایی از تروماهای ظاهری دوران کودکی خود استفاده کند، اما به باور روانشناسانی مانند جانوف لازم بود به عقب بازگردد تا بتواند آن رویداد آسیبزا را دوباره تجربه و بازسازی کند.
کتاب جانوف پر از شهادتها و تأییدها است و این مد با استقبال چندین شخصیت مشهور و تأثیرگذار روبهرو شد. این ایده همچنین در چارچوب جنبشهای ضدفرهنگی اواخر دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مطرح شد و جانوف به شخصیتی عمومی تبدیل شد که درمان مد روزی را ترویج میکرد. بااینحال، شواهد علمی برای حمایت از ادعاهای جانوف وجود نداشت.
امروزه روانشناسان درمان فریاد اولیه را رد کرده و آن را در بهترین حالت بهعنوان روانشناسی شبهعلم و در بدترین حالت، روشی مضر میدانند. این روش فاقد هرگونه مطالعه نتیجهمحور است و حتی فرضیه اساسی آن که بزرگسالان میتوانند تجربیات دوران ابتدایی زندگی خود را به یاد آورند، رد شده است.
خطرات تخلیه خشم
گرچه امروزه طرفداران درمان فریاد اولیه بسیار کمتر شدهاند، هنوز افرادی هستند که به آن اعتقاد دارند.
در سال ۲۰۱۳، مطالعه درباره خشم در اینترنت نشان داد افرادی که در سایتهای فریاد مشارکت میکنند، سطوح بالایی از خشم را نشان میدهند. افرادی که از این سایتها استفاده میکردند، نتایج منفی ازجمله درگیریهای فیزیکی و کلامی، آسیبدیدگی روابط، شکستن و آسیب رساندن به اموال و رانندگی خطرناک را گزارش میکردند.
ممکن است گفته شود افراد خشمگین به این دلیل جذب سایتهای فریاد میشوند که به آنها اجازه میدهند خشم خود را بروز دهند، اما پژوهشها نشان داده است فریاد زدن باعث میشود افراد خشمگینتر شوند.
پژوهشگران در بخش دوم مطالعهی خود، از شرکتکنندگان خواستند فریادهای دیگران را بخوانند و تأثیر آن بر روحیه آنها ارزیابی کردند. از آنها خواسته شد فریادهای خود را نیز بنویسند. فریاد زدن باعث شد اکثر شرکتکنندگان احساس شادابی کمتری داشته باشند و درعینحال خشم آنها افزایش یابد.
تاکنون تحقیقات کمی در مورد اثربخشی اتاقهای خشم برای ایجاد تأثیرات مثبت و پایدار انجام شده است.
در مطالعهای که سال ۲۰۲۱ منتشر شد، استفاده از اتاقهای خشم مجازی را بررسی شد که به بیماران مبتلا به سرطان این امکان را میداد تا اشیاء را در اتاق واقعیت مجازی (VR) تخریب کنند. نتایج مطالعه مشخص نبود. گرچه شرکتکنندگان گزارش دادند از این تجربه لذت بردند، آنها در شرایطی که تحت استرس یا ناراحتی شدید نبودند، در مطالعه شرکت کردند و این موضوع ارزیابی ارزش اتاقهای واقعیت مجازی بهعنوان ابزاری برای تخلیه خشم را دشوار میکند.
تخلیه خشم به روشهای تهاجمی میتواند موجب شود رفتار خشونتآمیز افراد در آینده بیشتر شود
قبل از هرگونه نتیجهگیری قطعی در این زمینه، نیاز به تحقیقات بیشتری وجود دارد، اما تحقیقات عمومیتر در مورد تخلیه خشم نشان داده است تخلیه خشم به روشهای تهاجمی میتواند موجب شود رفتار خشونتآمیز افراد در آینده بیشتر بود.
درنهایت، تمام این روشها برای تخلیه خشم ویژگی مشترکی دارند: همه آنها از پرداختن به دلایل اصلی مسبب خشم اجتناب میکنند.
شاید در لحظه حس خوبی داشته باشید که همه چیز اطراف خود را نابود کنید یا فریاد بزنید، اما این کار مشکل اصلی را که باعث ناراحتی شما شده، حل نمیکند. همچنین، شما هیچ راهحل مفید یا سازندهای برای مقابله با آن پیدا نمیکنید.
به جای تخلیه خشم انباشته، چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
فراتحلیل اخیری از ۱۵۴ مطالعه (با مجموع بیش از ده هزار شرکتکننده) نشان داد فعالیتهایی که انگیختگی فیزیکی را کاهش میدهند، در کاهش خشم مؤثرترند.
فعالیتهایی که انگیختگی فیزیکی را کاهش میدهند مانند تنفس عمیق، ذهنآگاهی، مدیتیشن یا فقط اختصاص دادن زمانی برای استراحت، تأثیر بسیار بیشتری دارند.
تحلیل همچنین نشان داد شرکت در ورزشهای تیمی مانند ورزشهای توپی به کاهش انگیختگی فیزیکی کمک میکند. شاید این ورزشها عنصری از بازی را وارد فعالیت میکنند که میتواند احساسات مثبت را افزایش دهد.
درنهایت، مزیت اضافی فعالیتهای کاهشدهنده انگیختگی این است که ارزان و پایدار هستند و این از هزینه اجاره اتاق تخریب برای تخلیه روانی متفاوت است، بنابراین میتوانید آنها را بهعنوان راهحلهای سالمتری برای ذهن و جیبتان درنظر بگیرید.